اگر به هدف پروژه مشترک امریکا و انگلیس در عملیات کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ توجه شود، مشخص می‌شود که غرب همچنان در پی تکرار این کودتا در ایران است.
برخلاف صحنه‌سازی غرب در این کودتا، هدف کودتاچیان نه تنها برکناری «محمد مصدق» و حتی ساقط کردن یک دولت نبوده، بلکه جلوگیری از نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران هم نبوده است. آنچه سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس و امریکا دنبال می‌کنند ناکام گذاشتن نهضتی مردم پایه به رهبری روحانیت شیعه بود که بر سر موضوعی تحت عنوان ملی شدن صنعت نفت به توافق و هماهنگی رسیده و قدرت خود را به رخ جهان کشیده بودند.
نهضتی که ۱۰ سال بعد با همان مبانی دینمداری، استقلال خواهی و استکبارستیزی بر پا شد و در ۱۳۵۷ به بار نشست و به یکه تازی غرب در ایران و منطقه پایان داد. از این رو، توطئه‌ها و طرح‌های مختلف غرب علیه انقلاب اسلامی صرف نظر از تفاوت‌های ابزاری و روشی آن، در هدف و راهبرد شباهت زیادی به کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ دارند. اولین شباهت مربوط به پنهان‌سازی هدف اصلی و جا انداختن کودتا برای تغییر دولت وقت بوده که به خوبی از عهده آن برآمدند، به گونه‌ای که هنوز بسیاری عوام و خواص نسبت به اهداف واقعی این کودتا ابهام دارند.
شباهت دوم نگرانی اصلی غرب در خصوص نهضت اسلامی مردم ایران بوده که با هنر رسانه‌ای آن را به نفت و منافع مادی خویش در ایران تنزل دادند. در حالی که دغدغه اصلی کودتاگران نابودی نهضت اسلامی و ناکام کردن آن به منظور جلوگیری از تکرار آن در سایر کشور‌های اسلامی بود.
سومین وجه تشابه را باید در کاهش حمایت مردم از دولت وقت و نهضت ملی شدن صنعت نفت مشاهده کرد که از طریق نومید‌سازی مردم نسبت به نتایج این نهضت و عدم تأثیر آن بر معیشت مردم صورت دادند.
یکی دیگر از وجوه اصلی تشابه کودتا با شرایط امروز را می‌توان در بهره‌گیری حداکثری از رسانه‌های ارتباطی و فضاسازی علیه دولت و بی حسی اجتماعی علیه هر اقدام دشمن مشاهده کرد. تفاوت عمده‌ای که در این زمینه رخ داده به تغییر رسانه‌های شنیداری به دیداری و حقیقی و مکتوب به مجازی و شفاهی باز می‌گردد. امری که کار دشمنان ملت ایران را ساده‌تر و سرعت عمل و گستردگی آن را افزایش داده است.
شباهت دیگر به استفاده از نفوذ‌های موردی و جریانی بر می‌گردد. بدون تردید یکی از علل موفقیت کودتای ۲۸ مرداد نفوذی‌هایی بودند که در دولت مصدق به نفع کودتاچیان دست به کار شده و به موقع عمل کردند.
ایجاد اختلاف در صف نخبگان و حامیان اصلی دولت و ملی شدن نفت از جمله اقدامات تأثیرگذار غرب در جریان کودتا بود که در حال حاضر با یارگیری از میان الیت‌ها و سلبریتی‌ها به مرحله عمل می‌رسد. این شباهت زمانی ابعاد خویش را بیشتر نمایان می‌سازد که غربی‌ها تلاش اصلی خود را در ایجاد دوقطبی‌های تصنعی میان صاحبان اصلی نهضت متمرکز کردند. در آنجا مایه اصلی دوقطبی‌سازی در حمایت و عدم حمایت از ملی شدن نفت خلاصه می‌شد. امروز، اما این دوقطبی‌سازی با موضوعاتی، چون حجاب اجباری و اختیاری صورت می‌گیرد. بدون تردید دشمنان ملت ایران برای توقف نهضت اسلامی مصمم‌تر از گذشته شده و در اجرای راهبرد‌های آن هم به تجارب زیادی دست یافته‌اند. اما آنچه مانع اصلی موفقیت آن‌ها می‌گردد سه عامل مهم است:
اول، مردمی که به ماهیت کودتاگران پی برده و به آن‌ها خوش بین نیستند. عنصر دوم رهبری است که با تدابیر هوشمندانه و هدایت عالمانه در خنثی‌سازی برنامه‌های غرب توفیقات زیادی به دست آورده است. عامل سوم وجود نهاد‌هایی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که با وجود آن امکان انجام کودتایی مانند ۲۸ مرداد را غیرممکن می‌سازد.
چنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در مجمع فرماندهان فرمودند: «آن سازمانی که این سیاست بحران‌های پی‌درپی را که نشسته بودند طراحی کرده بودند برای زمین‌گیر کردن انقلاب، شکست داد، سپاه بود؛ این آتش را آن‌ها بودند که خاموش کردند. هدف دشمن این بود که با این بحران‌ها رمق انقلاب را بگیرند، بعد که انقلاب ضعیف شد، یک کودتایی مثل کودتای بیستوهشتم مرداد درست کنند و قضیه را تمام کنند. سپاه جلوی بیستوهشتم مرداد‌ها را گرفت؛ سپاه نگذاشت حرکت صحیحی را که کشور آغاز کرده بود، با سیاست دشمن خنثی بشود.»
پایان پیام/غ
