مقاومت یک موهبت الهی است که در همه موجودات وجود دارد لذا انسان و دیگر موجودات تلاش می‌کنند از ذات و حیات خویش صیانت کنند و همین امر موجب حرکت به‌سوی رشد و تعالی و هدایت تکوینی می‌شود.
با این‌حال مقاومت انسان در امور ارادی و در راستای رشد و تعالی انسانی، به یک حرکت ارادی قوی‌تری نیاز دارد و آن ایمان قوی و مستحکم است. خداوند در قرآن اهل ایمان را این‌گونه معرفی نموده است که «وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» در کتاب انجیل، مَثَل مؤمنین شبیه دانه هایی است که سر از خاک برآورده، روی ساق خود قرار گرفته و در برابر باد و طوفان و باران مقاومت می‌کند تا به ثمر می‌رسد و این ثمر را وقتی کشاورز می‌بیند خوشحال می‌شود ولی کفار از وجودش خشمگین می‌شوند.
این آیه نشان می‌دهد که مؤمن باید طوری تربیت یابد و زندگی کند که وقتی به شخصیت اجتماعی دست یافت، جامعه ایمانی و مؤمنین از وجود او خوشحال و کفار و دشمنان از وجود و حضورش نگران و ناراحت باشند. این اتفاق هم زمانی می‌افتد که او بخواهد دین را در جامعه اقامه کند وگرنه اگر مؤمنی همواره در گوشه‌ای در حال عبادت باشد و به مسائل اجتماعی اهمیتی ندهد هیچ دشمنی با او کاری نخواهد داشت و از این کارش هیچگونه نگرانی، نمی‌شوند.
اگر دین بخواهد در جامعه پیاده شود جامعه باید به وحدت و انسجام برسد. وقتی جامعه به وحدت و حرکت به سمت خدا رسید آنگاه خداوند می‌فرماید «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» و از جامعه ایمانی خواسته تا در همه عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی، امنیتی و نظامی استقلال داشته باشد و نخواسته که تحت سیطره کفار و دشمنان باشد.
برای رسیدن جامعه به چنین وحدتی، هر فرد مؤمنی باید اهل استقامت و پایداری در برابر فشارها و ناملایمات باشد، لکن زندگی مؤمنانه افراد به تنهایی کافی نیست بلکه باید خانواده‌های مؤمن و در مرحله بالاتر گروه‌های مؤمن نیز شکل بگیرند تا در نهایت جامعه مؤمن مقاوم تشکیل شود. تشکیلات مومنانه قوی از مردم عادی با هدایت برخی نخبگان مومن و صالح می تواند زمینه ساز اجتماع مقاوم باشد. شاید به همین دلیل است که مطابق آیات قرآن، برخی مومنین و مومنات بر برخی دیگر ولایت دارند. امام خمینی(ره) جامعه ایران را به دلیل همین ایمان و مقاومت بالا در برابر ناملایمات و سختی‌ها، جامعه‌ای فراتر از مردم زمان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) معرفی کرد.
جامعه‌ای که بخواهد به این مقاومت دست یابد باید از وحدت و عزت برخوردار باشد، ظلم‌ستیز و با بصیرت باشد و حرکت رو به رشد و پیشرفتش بر اساس آموزه‌های دینی باشد، بااین‌حال این موارد هم به تنهایی کفایت نمی‌کند و باید دولت مقاوم در چنین جامعه‌ای شکل بگیرد تا بتواند یک انسجام مطلوب در داخل تشکیلات و ساختار سازمانش و نیز طرح‌ها و برنامه‌هایش ایجاد کند.
با توجه به اینکه از نگاه دین، هدف شکل‌گیری جامعه مقاوم «اقامه دین» است هدف اصلی نخبگان نیز باید خدا و رضایت او باشد و متوجه باشند که تنها خواست اوست که می‌تواند تحول ایجاد کند. اگر انگیزه‌ها خدایی باشد می‌توان همه بحران‌ها را پشت سر گذاشت.
دعوت مداوم مردم به سمت خدا مقدمه تربیت توحیدی و از ارکان شکل‌گیری جامعه مقاوم است. حفظ وحدت از دیگر ارکان جامعه مقاوم است، تشتت و تفرقه، طمع دشمن را نسبت به ما برمی‌انگیزاند و در این مسیر تنها جامعه وحدت یافته می‌تواند جلوی تفرقه‌انگیزی افراد و گروه‌ها و احزاب مختلف را بگیرد.
برای اقامه دین، داشتن نظام سیاسی یک ضرورت است و آموزه‌های دینی بدون وجود یک نظام سیاسی قوی به منصه ظهور نمی‌رسد. نظام سیاسی برای مقاوم شدن به شناخت توانمندی های خود و جامعه و کاستیهای آندو نیازمند است. از اینرو باید از انتقاد استقبال کند ولی کسانی که به بهانه انتقاد و اعتراض جامعه را به آشوب می‌کشند باید بدانند که فردای براندازی باید فرار کنند چون رفتار دشمن را در برابر مدافعان امنیت می‌بینیم که چگونه وحشی‌گری می‌کنند، این‌ها اگر به قدرت برسند به زن و مرد و کودک و پیر رحم نمی‌کنند.
تربیت مؤمنان مقاوم در جامعه دینی ضروری است. در مراکز علمی باید کسانی تربیت شوند که مؤمنین از وجودشان خوشحال و کفار و دشمنان از وجود آن‌ها ناراحت و خشمگین باشند. هر کدام از تربیت‌یافتگان این موسسات و مراکز علمی باید در منطقه و محله خود یک استوانه فرهنگی و منشأ تحول باشد.
مقاومت امری فطری است و لذا مبنای جهانی مقاومت، فطرت است و به دیگر سخن زبان فطرت، زبان مقاومت است؛ چون فطرت ما را به سمت کمال سوق می‌دهد و از نقص و کاستی گریزان است، مبنای عقلی مقاومت هم عزت است. هیچ عقل سلیمی، خوار و ذلیل بودن در مقابل دشمن را نمی‌پذیرد.
اگر در یک عرصه جلوی دشمن کوتاه بیاییم باید در همه عرصه‌ها عقب‌نشینی کنیم چون خواسته‌های دشمن حد و مرز ندارد، خسارت‌های تسلیم شدن در برابر دشمن به‌مراتب بیش از هزینه‌های مقاومت است. مقاومت، مأموریتی الهی است و همه انبیا به مقاومت موظف شدند. برای نشر اسلام، مبارزه با سیطره دشمن و شیاطین، مقابله با ایدئولوژی‌های کاذب و برای رشد و پیشرفت و تعالی کشور باید اهل مقامت بود و تنها راه پیروزی نیز همین است.
ویژگی‌های جامعه مقاوم، عبارتند از: ایمان به قدرت لایزال الهی، اعتماد به فضل وعنایت الهی، مسئولیت پذیر، بصیر، متحد، ایثارگر، مستقل و همیشه در صحنه، دارای عزم راسخ برای اصلاح امور، مشارکت عمومی بالا، جدیت در مبارزه با اشکال مختلف فساد در جامعه، تلاش برای تحقق نسبی عدالت اجتماعی، تقویت وحدت ملی در موضوع تهدید از جانب توسعه‌طلبان، فعال کردن متحدان خارجی و هم‌وطنان مقیم خارج در زمینه‌های مختلف، تلاش برای حفظ استقلال نسبی از خارج، وجود تشکیلات صحیح برای مدیریت جامعه، ارائه الگوی مناسب برای مقاومت بیشتر، و بالاخره حضور فعال در میادین مورد نیاز جامعه از جمله در عرصه تبلیغ و ترویج ارزش های توحیدی.
پایان پیام/ت
