تیم ملی، مشارکت ملی
09:50 2024/02/04

: تیم شایسته فوتبال ایران در طی یک دوره رقابت زیبا و نفس‌گیر به مرحله نیمه نهایی جام ملت‌های آسیا صعود کرد. بسیار امیدواریم که امسال قهرمانی این تیم به یادماندنی را جشن بگیریم.

به تناسب حال و هوای این روزهای دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی که با پیروزی‌های شورانگیز فوتبالی در هم آمیخته و همچنین انتظاری که برای برگزاری انتخابات پیش رو برای کسب یک افتخار ملی دیگر در عرصه سیاست می‌کشیم، پیرامون آثار اجتماعی چنین موفقیت‌هایی می‌اندیشیدم که موضوع محبوبیت و مطلوبیت، از مسیر رقابت و مشارکت در ذهنم برجسته شد. در هر دوره از مسابقه برخی از تیم‌ها حذف می‌شوند تا شایستگی حضور در مرحله بالاتر را به دست آورند. فرایند انتخاب تیم برتر، کاملا وابسته به نتیجه است. دو تیم در شرایط برابر به میدان می‌روند و تمام تلاش خود را به کار می‌بندند تا توپ را به دروازه حریف برسانند. بازیکنان و کادر مربی‌گری و هواداران هر یک به نوعی در این رقابت مشارکت دارند تا نتیجه هر چه که باشد از آن همگان به شمار آید. بارهای بزرگ را بزرگان بر دوش می‌کشند. هیچ چیز ناگهانی و دلبخواهی نیست. اتفاقات فراوانی در مسیر تحقق پیروزی رخ داده و سختی‌های بسیاری کشیده شده تا تیم ملّی به این نقطه رسیده است. از مسائل فردی و شخصی هر یک از دست اندرکاران گرفته تا بهبود شرایط تیمی و حمایت‌های مادی و معنوی و تأمین تدارکات و امکانات و ملزومات فنی مناسب و تلاش حرفه‌ای و تخصصی اعضاء تیم و محرومیت‌ها و محدودیت‌ها و سختی‌ها و پیچ و خم‌های زیاد که مانند هزارتویی مجموعه تیم ملّی را به خاص الخاص یک کشور بدل کرده و چشم و دل امید یک ملّت به آنان ملحق شده تا در عرصه‌های منطقه‌ای و جهانی حاضر شوند و به خواست الهی خوش بدرخشند و لبخند رضایت بر لب و خنکای نشاط بر دل مردم ایران و هواداران این ملت بزرگ بنشانند.

با اینکه هر یک از این بازیکنان در سطح باشگاهی در تیم‌های مختلف حضور دارند؛ اما پس از آراسته شدن به لباس پرافتخار تیم ملّی هیچ گاه با شخصیت باشگاهی و حتی شخصی خود مورد ملاحظه و شناسایی قرار نمی‌گیرند. آنها در این موقعیت شخصیتی ملّی پیدا کرده‌اند و در خط مقدم مبارزه قرار گرفته‌اند. حمایت مردم سراسر کشور به آنان هویتی دیگر بخشیده که قابل مقایسه با جایگاه عمومی فردی و حتی حرفه‌ای باشگاهی آنان نیست. زیرا پس از این عضوی از یک فرد کلی به نام تیم ملّی هستند.

قهرمانان ملّی‌پوش ما انتظار دارند که از این منظر مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرند و عوامل فرعی دیگر دخالتی در حال و هوای این روزهای آنان نداشته باشد. زیرا آنان ناچارند با حداکثر توان بدنی و ذهنی و روحی و با تمرکز کامل و فراغت تمام، فقط به پیروزی بیاندیشند و هیچ چیزی آنان را به خود مشغول و منصرف نسازد.

سال گذشته در همین حوالی شاهد اتفاقات تلخی بودیم که باعث شد خاطر همه ایرانیان آزرده شود و تلخ‌کامی‌های فراوانی به وجود آید. عده‌ای تلاش می‌کردند این تیرگی و تاریکی را به تمام عرصه‌ها سرایت دهند و با توسعه و تعمیق رنجیدگی‌ها بحران‌های دامنه‌دار اجتماعی را تا مرزهای شکست غیر قابل جبران پیش ببرند. عناصری که درک درستی از ارزش بهجت و شادی قلبی یک ملّت به عنوان کلّ واحد ندارند و همواره به دنبال تحریک گسل‌ها و شکست‌ها و تفاوت‌ها و تفرقه‌ها هستند. در بهترین حالت رقابت‌های باشگاهی را بر رقابت‌های ملّی ترجیح می‌دهند و نمی‌توانند بین این دو اولویت‌سنجی کنند و در نتیجه نمی‌توانند اجازه دهند شخصیت واحد ملّی شکل بگیرد و تمام توجهات از رقابت‌های اولیه منصرف شود و به سطح جهانی برسد.

این افراد خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته، از روی ارادت به تیم محبوب خود یا عدم توجه و یا عدم تعلق به تیم ملّی و یا حتی گاهی از روی شیطنت و هواداری دیگری و ترجیح منافع شخصی و فردی بر منافع ملّی و مردمی، در مسیر تضعیف و تحقیر تیم ملّی به عنوان نماد یک ملّت و حاصل دسترنج  و عصاره خواست و همت و اراده آنان قدم و قلم برمی‌دارند. آدم‌های کوته‌نظر و کوتاه‌قدی که چشم‌اندازهای بلند را درک نمی‌کنند و منافع کلانی را که پیشرفت در عرصه‌های منطقه‌ای و جهانی می‌تواند برای کل ملّت به ارمغان بیاورد را نادیده می‌گیرند. لذا هزینه‌های مادی و معنوی لازم برای رسیدن به سکوی قهرمانی را برنمی‌تابند و گویی سختی‌ها و رنج‌های مسیر را بیهوده می‌انگارند. گاهی هم در اعتراض به اینکه چرا آنان لباس خدمت به عزت و افتخار و اقتدار ملت را به تن نکرده‌اند مشغول چانه‌زنی‌های فرسایشی و تنش‌های خسته‌کننده و چالش‌های طاقت‌فرسا می‌شوند.

شاهد بوده و هستیم که برخی، پیروزی‌های ملّی ما را برای خود شکست قلمداد می‌کنند و حالت مبارزه با این موفقیت‌ها به خود می‌گیرند. کسانی که در طول چند دهه گذشته همواره علیه حکومت مردمی جمهوری اسلامی ایران مبارزه کرده‌اند. آنان که پیروزی مردم برای آنان شکست به شمار می‌آید و برای به زانو درآوردن ملّت ایران از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند. جنگ نظامی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و امنیتی و روانی و لشگرکشی‌های واقعی و مجازی در طول این چند دهه همواره کشور ما را در حالت آماده‌باش جهاد نگاه داشته و اجازه نداده تا شرایط طبیعی و عادی برقرار باشد. مردم ایران با پیروزی انقلاب وارد فصل جدیدی از نقش‌آفرینی تیم ایرانی در عرصه‌های جهانی شدند. در ابتدای انقلاب گروه‌های زیادی برای رقابت آستین‌ها را بالا زدند؛ اما به تدریج امتحانات و ابتلائات مختلف نشان داد که برخی از افکار و عقیده‌ها هنوز به باور ملّی نرسیده‌اند و برخی از افکار و عقیده‌ها هنوز به باور و ایمان ایرانی نرسیده‌اند و برخی از افکار و عقیده‌ها با وجود ایمان و عقیده درست؛ اما آمادگی کافی برای رویارویی با چالش‌های بزرگ پیش پای ملت تاریخ‌ساز ایران ندارند.

البته مانند تمام تجربه‌های نوپا، ملّت ایران نیز از زیر ویرانه‌های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی فراوان گذشتگان با اتکا به ریشه‌های قدرتمند خویش قد برافراشت و سبز شد و شروع به آموختن و ساختن کرد. اما برخی منطق آموختن و ساختن را برای ملّتی که دیگران از استقلال آن برآشفته می‌شوند، نمی‌پذیرند. هستند کسانی که هنوز گمان می‌کنند با آسودگی و فراغت می‌توان این بار را به سرمنزل مقصود رساند. آنان گویا نمی‌دانند یا اهمیتی نمی‌دهند که پیشرفت در قطار حرکت بشر با تن‌آسایی تناسبی ندارد و اگر مثال‌های ریز و درشت گاه و بیگاه را نیز نشان می‌دهند، همواره بخش کوچکی از واقعیات پیرامون آن را مد نظر قرار می‌دهند. بررسی دقیق و محققانه نشان می‌دهد که برخی ملّت‌ها که به نظر می‌رسد مسیر رشد و پیشرفت را آسان طی کرده‌اند، اولا هزینه‌های پنهان و آشکار فراوانی را پرداخته‌اند و از سوی دیگر آنچه به دست آورده‌اند، غالبا دستاوردی جز پوسته‌ای خوش رنگ و لعاب از توسعه و پیشرفت نداشته‌اند و بر نقاط ضعف فائق نیامده، در به دست آوردن قوت و قدرت و اقتدار اساسی و پایدار توفیقی کسب نکرده‌اند.

با این حال جریاناتی که در تلاش هستند تا با راندن مردم به سوی روزمرگی و دور ساختن آنان از مشارکت کیفی و جدی در امورات کشور و شناخت و حل مسائل آن و مسئولیت‌پذیری و باورمندی نسبت به نقش ارزشمند خود در برآوردن نیازهای کلّی و جزئی ملک و ملّت، از آنان مردمی کوتاه قد و فصلی و گذرا بسازند که گهگاه با دوقطبی‌های ساختگی، خواسته‌های جناحی آنان را برآورده می‌کنند و منافع بلندمدت و راهبردی جامعه را به پای شهوت قدرت برخی قلندران و رندان ذبح می‌کنند.

بی‌تردید آنان که ویروس تن‌آسایی و راحت‌طلبی را در جامعه منتشر می‌کنند و با عمومی کردن زندگی غریزی ذهن‌های بیدار و عقل‌های هشیار و نگاه‌های تیزبین و اندیشه‌های قوی را به رسوب و سستی می‌کشانند، مایل نیستند مردم در سطوح بالای قدرت و مکنت سهم تعیین کننده‌ای داشته باشند. مردم در نگاه برخی به مثابه وزنه‌هایی هستند که برای تنظیم تعادل بالن قدرت استفاده می‌شود. مردم برای آنان تهدید به شمار می‌آیند و باید همواره مسیری برای منصرف کردن آنان در آستین داشته باشند.

اما مردم ما آموخته‌اند که کارهای بزرگ را بزرگان به انجام می‌رسانند و ملّت بزرگ ایران برای به نتیجه رساندن کارهای بزرگ همواره در کنار هم به سوی هدف سخت‌کوش و استوار قدم برداشته‌اند. بسیار امیدواریم که قهرمانی ما در مسابقات جام ملت‌های آسیا مقدمه‌ای شیرین برای رقابت ملت با دیگری‌هایی باشد که نمی‌خواهند آنان را پای صندوق‌های رأی ببینند.

پایان پیام/غ