دولت اسلامی متشکل از نهادها و نظاماتی است که در طراز حاکمیت دینی باشد تا در چارچوب آن سیستم های تصمیمگیر و تصمیمساز و سپس برنامهریزی متناسب با نیازها و ضرورتهای جامعه را بتوان ریلگذاری نمود.
تا زمانی که قالبها و بسترهای تصمیمگیری که از آن به سازمانها و نهادها و نظامات سیاسی و اجرایی یاد می کنیم یا از دوره طاغوت بجای مانده باشد و یا تراوشات و سوغات هایی از فلسفه غرب و اندیشه های لیبرال دمکراسی غربی و نظامهای سرمایه داری مبتنی بر اومانیزم و سکولاریزم و فیمنیزم و امپریالیزم و در نهایت به سلطه و تحکم و زر و زور و فتنه ختم گردد، نمی توان امیدی به بسط و نشر و سایه افکنی حکمرانی اسلامی به شکل واقعی و اثر بخش آن داشت.
در حکمرانی واقعی اسلامی و ولائی اولا اصالت با آموزه ها و ارزشهای دینی است و ثانیا مردم پایه و مردم سالاری که مطابق با اندیشه سیاسی اسلام که بر مبنای رابطه امت و امامی و امام و امتی است، استوار گردیده باشد و ثالثا عدالت محور و مخالف سر سخت شکافهای طبقاتی و خط کشی و فاصله فقیر و غنی و برخوردار و غیر برخوردار در سطوح مختلف جامعه است و رابعا متکی به نصرت الهی و خامسا سایه سار ولایت و امامت و در امتداد آن تئوری ناب ولایت فقیه و.....
والبته به همین دلیل در فرایند شکل گیری حکمرانی اسلامی چالشهای دیگری برای عقب انداختن تحقق آن و یا سست کردن انگیزه ها و در نهایت به شکست کشاندن تجربه حاکمیت دینی و فروپاشی جمهوری اسلامی بوسیله دشمنان انقلاب اسلامی فراسوی ملت بزرگ ایران ظاهر گردید که تا حدودی متاسفانه حرکت رو بجلو و تحولی نظام اسلامی را برای رسیدن به شاکله اصلی و نهایی حکمرانی اسلامی به عقب انداخت که از آن جمله است:
صف بندی همه دشمنان انقلاب و ملت ایران بویژه در تحمیل جنگ ۸ ساله و بروز فتنه های گوناگون داخلی و نیز محاصره و تحریم های شکننده اقتصادی و تهاجمات کور فرهنگی و رسانه ای که البته بدلیل نداشتن الگو و تجربه دقیق از حکومت دینی باعث مشکلات و معضلاتی گردید و از این رهگذر فرصت سوزی و چه بسا غفلت زدگی و دچار فرسایشی شدن حرکت تحولی انقلاب و نظام اسلامی ، امر مهم دولت سازی و نهاد سازی طراز حکمرانی اسلامی و انقلابی را به عقب انداخت و هنوز که هنوز است زمینه مطلوبی برای این اتفاق ضروری و لازم فراهم نگردیده و بلکه کار را دشوارتر و پیچیده تر هم نموده است. برای مثال در حوزه های فرهنگی بویژه فرهنگ دینی و مکتبی و انقلابی علیرغم تخصیص اعتبارات فراوان و ایجاد موسسات و مجموعه های متعدد و بسیار ولی متاسفانه خروجی آن رضایت بخش نبوده و نیست و بلکه در بسیاری موارد یا باعث خنثی سازی یکدیگر و یا موازی کاری و روز مرگی مفرط ثمره وجودی آنهاست.
به راستی در همین حوزه فرهنگ دینی و نیز فرهنگ عمومی و توده ای از توطئه ها و شگردهای دشمنان و جنگ روانی و تهاجمات مرموز و گسترده فرهنگی که واقعیت غیر قابل انکاری می باشد اگر بگذریم ، جای این سوال جدی است که سازمانها و موسسات و مجموعه های مختلف فرهنگی و تبلیغی اعم از دولتی و غیر دولتی از ابتدای انقلاب تا کنون چه میزان توفیق و اثربخشی تربیتی و تحویلی داشته و دارند؟
براستی آیا وضعیت مساجد در سراسر کشور که قرار بود سنگر محوری انقلاب اسلامی و جامعه باشد اکنون رضایت بخش است؟ و آیا چه میزان آمادگی و ظرفیت در مساجد و مصلاهای نماز جمعه برای تحقق منویات و دستورات رهبری حکیم و فرزانه انقلاب مبنی بر پایگاه قرآنی شدن مساجد و یا قرارگاه فرهنگی شدن نهاد نماز جمعه و یا اجرای موثر جهاد تبیین با نگاه محله و مسجد محوری ، وجود دارد؟
آنچه جای امیدواری است وجود رهبری تیز بین و ژرف اندیش در راس جامعه و کشور اسلامی و نیز بیانیه فوق العاده تخصصی و نافذ ایشان در آستانه گام دوم انقلاب یا چله دوم نظام اسلامی است که اگر نوع نگاه ها و تفکرات و سیاستها و راهبردها چه در عرصه نظریه پردازی و چه در میدان عمل و اقدام با ایمان راسخ به هدایتهای جامع و کامل رهبری در این بیانیه و فراتر از آن؛ بخوبی تنظیم گردد قطعا زمینه هم برای جبران عقب ماندگی ها و غفلت ها در حوزه نهادسازی و دولت سازی متناسب با جوهره حکمرانی اسلامی در چهل ساله گام اول انقلاب؛ فراهم خواهد شد و هم بستر سازی برای تغییر و تحول در ساختارها و نهادها و شاکله دولت و نظامات اجرایی بهتر مهیا می گردد. و البته ممکن است بسیاری از مجموعه ها یا در مسیر طرح تجمیع و ایجاد تمرکز و ادغام قرار گیرد و یا بخاطر موازی کاری تعطیل و در نهایت آنچه ضروری و لازم است بازنگری و بازسازی و ایجاد انقلابی در ساختارها و نظامات اجرایی بویژه در حوزه های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی است.
به امید موفقیت در مرحله دولت سازی مطابق با خواستگاه حکمرانی اسلامی و تحقق منویات رهبری عزیز و حکیم انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم.
انتهای پیام/