: شهاب الدین حائری، اخیرا در یادداشتی با طرح دعاوی خلاف واقع و هیجانی مدعی شده است، رهبر انقلاب با وجود توانایی در اعمال سیاست خود، مسئولیت کارهای خویش را نمی پذیرد، قاسم روانبخش در یادداشتی تبیینی دعاوی آقای حائری را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است:
۱.نکته بسیار خوبی است که هر کس از جمله رهبری باید به اندازه اختیاراتی که دارد پاسخگو باشد. نباید چنین باشد که وقتی کاری که در حوزه اختیارات قانونی اوست به سرانجام نرسید مسؤولیت آن را به عهده نگیرد و تقصیرها را به گردن دیگران بیاندازد.
۲.هر چند ولی فقیه ولایتش مطلق است ولی مشی و منش رهبری این بوده و هست که در چارچوب قانون اساسی و طبق اصل ۱۱۰ ولایتش را اعمال کرده است. طبق اصل ۱۱۰ فرماندهی کل نیروهای مسلح به عهده ایشان است اگر در این بخش با توجه به بودجه و امکاناتی که در اختیار دارد کم کاری صورت گرفته باشد حتما باید پاسخگو باشند امروز دوست و دشمن بر این اعتراف دارند که ایران به اندازه ای از قدرت دست یافته است که در۳۴ سال گذشته هیچ قدرتی نتوانسته علیه ایران عملیات نظامی انجام دهد و پهبادها و موشک‌های ایران بهترین بازدارندگی داشته اند.ولی در امور دیگر بر اساس تفکیک قوا، وظایفشان مشخص است کم کاری آن ها را خودشان باید پاسخگو باشند نه رهبری. رهبری هم مانند مردم می تواند مطالبه گری کند.
۳.طبق قانون اساسی که روسای جمهور از جمله دو رئیس‌جمهور محبوب شما غرب‌گرایان، بر اجرای آن سوگند یاد کرده اند وظیفه رهبری مشخص است. در قانون، تعیین سیاست کلی نظام را به عهده رهبری گذاشته شده است، اگر رهبری سیاستهای کلی نظام را ابلاغ نکرده‌باشد باید پاسخگو باشد. آیا موردی را می شناسید که معظم له سیاستهای کلی آنرا مشخص نکرده‌باشند؟
۴.بر این اساس حق دارد مجلس و قوه مجریه و قضاییه را بازخواست کند و حتی اگر اگر رئیس‌جمهوری بخواهد دیکتاتوری کند و بر خلاف قانون، از سیاست های کلی نظام خارج شود رهبری با قدرت دربرابر او بایستد. نمونه آن را می توان در امضای سند ذلت بار ۲۰۳۰ و fatf و پالرمو اشاره کرد که رهبری با آن ها مقابله کردند.
۵. بر حسب آنچه این روزها آقای ظریف اعلام کرده که امضای سند ذلت بار ترکمن چای طبق مقتضای زمان بوده است، معنایش این است که اگر رهبری در موضوع برجام ورود نکرده بود، آقای ظریف قاجار گونه، کلیه امکانات هسته ای کشور را بدون گرفتن کوچک ترین امتیاز واگذار می کرد و به آن نیز افتخار هم می کرد!!
۶.مواردی که ذکر کردید هیچ کدام در قانون از اختیارات رهبری ذکر نکرده است و هر کدام مربوط به بخش خودش می باشد بستن برخی روزنامه های متخلف از قانون در زمان خاتمی به حکم قاضی انجام گرفت که این جایگاه هم از نظر اسلام و هم از جهت قانونی مستقل است.به همین دلیل بود که آقای محمد خاتمی و دیگر دوستان شما زمانی که مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی بیش از ۴۰ نشریه را توقیف کرد طی بیانیه‌ای از آن حمایت کردند و آن را اقدامی لازم دانستند.
۷-در موضوع رد صلاحیت نمایندگان در مجلس هفتم، طبق قانون، نظارت بر عهده شورای نگهبان است و آن شورای محترم بر اساس قانون عمل کرده و می کند نمایندگان مجلس ششم که در ۴سال نمایندگی خودشان، مجلس را به تریبون رسمی ضدانقلاب تبدیل کرده بودند و بعضاً درجهت براندازی حرف هایی می زدند که حتی آقای کروبی به آنها می گفت حرف هایی می زنید که مال دشمن است و حرف دشمن از حلقوم شما خارج می شود. شورای نگهبان بر اساس مستندات، آن ها را رد صلاحیت کرده است. البته رهبری در مواردی بنابر مصالح کلان کشور و جلوگیری از هرج و مرج حکم حکومتی کرده است و از شورای نگهبان خواسته مواردی را تایید کند مانند تأیید دکتر معین و مهرعلیزاده در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴.
۸.در موضوع برجام و شکست هایی که صورت گرفت و کشور را به این روز انداخت متاسفانه به دلیل عبور کردن از خطوط قرمزی بود که رهبری تعیین کرده بود و آقای روحانی و ظریف از آن خطوط گذشتند و کشور را به خاک سیاه نشاندند!!
۹.امروز که مجلس و دولت بر اساس سیاستهای کلی و طبق قانون حرکت می کنند الحمدالله هم در سیاست خارجی به موفقیت های چشم‌گیری مانند رابطه با عربستان سعودی و امارات و مصر دست یافته ایم و هم موضوع هسته‌ای کشور بدون وادادگی به نقطه رفع تحریم ها نزدیک شده که این روزها شاهد آزاد سازی دلارهای توقیف شده هستیم. ۱۰ پیشنهاد می کنم مراقب باشید در دام دشمن و جورچین او نیفتید دشمن بدنبال نقطه ثقل انقلاب و کشور یعنی رهبری است اگر می خواهید نقد کنید محترمانه واقع بینانه و کارشناسی شده و از طریق خودش صورت گیرد تل موجب تضعیف چنین جایگاهی نشود.
پایان پیام/غ
