مهمترین حادثه دینی در طول تاریخ تشیع، واقعه عاشورا است. واقعهای که با توجه به اهمیت و ابعاد گسترده آن قابلیت پرداخت نمایشی و تصویری بالایی دارد اما در طول این سالها آنچنان که باید از این ظرفیت عظیم بهرهبرداری مناسبی نشده است که این امر علل و و دلایل مختلفی دارد.
ساخت آثار تاریخی، مذهبی مربوط به واقعه عاشورا نیازمند بودجه بالایی است که طبیعی است این مهم از عهده بخش خصوصی برنمیآید و سازمانهای دولتی باید برای ساخت اینگونه آثار سرمایهگذاری کنند، حتی با وجود سرمایهگذاری، ساخت آثار در مدیوم سینمایی و یا سریال انتخاب معمول برای تولید این آثار است.
اما تئاتر و نمایش قطعاً توانایی انتقال مفاهیم را بیش از دیگر قالبهای هنری دارد، از اساس هنر نمایش برای ارتباط مستقیم با مخاطب میتواند عمیقترین مفاهیم را بهنمایش گذاشته و منتقل کند.
نمایشهای مناسبتی در هر زمانی میتوانند مخاطبین بسیاری را جلب و جذب کنند، همین نکته برای آثار مذهبی نیز قابل تصور است. نمایشهای میدانی که در بوستان ولایت اجرا میشوند هر دو ویژگی را توامان داشته و این مهم باعث میشود تا میران مخاطبانی که برای تماشای آن میروند بیش از حد انتظار باشند، در کنار این مسائل رایگان بودن بلیت را هم اضافه کنید، نتیجه قبال پیشبینی خواهد بود.
نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» فصل «راه سرخ» چهارمین سری از این نمایش میدانی است که در بوستان ولایت روی صحنه رفته و به گفته علی اسماعیلی، تهیهکننده آن تغییرات زیادی نسبت به پیش دارد .«تنهاتر از مسیح؛ راه سرخ» روایتی مصور است که از عید غدیر خم شروع میشود و تا عاشورای سال ۶۱ هجری قمری ادامه مییابد. این نمایش به کارگردانی حسن بزرا محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که به همت مؤسسه هنری رسانهای سیمای ققنوس روی صحنه میرود. علاقهمندان میتوانند برای تهیه و رزرو بلیت رایگان به سامانه namaticket.ir مراجعه کنند.
به همین مناسبت با تهیهکننده این نمایش گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید.
طبق برنامهریزیهایی که از قبل داشتیم در ایام محرم و صفر فصل جدید نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» که کاملاً با اجراهای قبل متفاوت بود را تحت عنوان «راه سرخ» به روی صحنه بردیم و بناست تا دوم مهرماه هر شب در 2 سانس به اجرا درآید.
در طول مدت ۵۰ شب اجرا در خدمت بیش از ۲۵۰ هزار نفر از مخاطبان هستیم. میزان استقبال آنقدر بالاست که اگر به جای ۲ سانس ۴ سانس نمایش هم داشته باشیم باز مردم خواهند آمد. راس ساعت ۱۰ صبح هر روز برای رزرو صندلی، سایت باز میشود و ۶ هزار بلیت در دسترس مخاطبها قرار میگیرد؛ اما در کمتر از یک ساعت تمام این ۶ هزار بلیت رزرو میشود و ما مشکل این را داریم که مدام با ما تماس گرفته میشود و انتقاد میکنند به دلیل آنکه صندلیها سریع رزرو میشود و نمیتوانند بلیت تهیه کنند. یکسری از روزهای ما که معمولا آخر هفتهها است در کمتر از ۱۰ دقیقه کل ۶ هزار بلیت آن روز رزرو میشود.
این موضوع نشان میدهد مردم با این نمایش میدانی ارتباط برقرار کردهاند و منتظرند تا بالاخره نوبت به آنها نیز برسد. این اتفاقات نشاندهنده آن است که حال مردم با این مدل از نمایشها خوب است. نمایشهای میدانی، تئاتر نیستند که از غرب به ما رسیده باشد. کاملا ایرانی و بومی است و برای همین هم مردم با آن ارتباط خوبی برقرار کردهاند.
به طور کلی ماهیت نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» یک ماهیت روضه مصور است. هر فصل نیز تغییراتی نسبت به فصل قبل دادهایم که حداقل 20-30 درصد تغییرات وجود داشت؛ اما در فصل چهارم نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» حدود 90 درصد آن تغییر کرده و به روزتر شده است.
آیتمها تغییر کرده و میتوانم بگویم نگاهمان نیز تغییر کرده است. در فصل «راه سرخ» از روز غدیر شروع میکنیم و به ماجرای جانشینی امیرالمومنین (ع) میرسیم و یک زاویه نگاه متفاوت داریم به اینکه چه اتفافی از غدیر و قبل از غدیر و در مسیر کاروان پیامبر (ص) افتاد و بارها و بارها به جان پیامبر (ص) سوء قصد شد تا ایشان امیر المومنین (ع) را به عنوان جانشین معرفی نکنند.
همین طور میرسیم به غصب فدک که در تاریخ یک اتفاق مهم بوده و ماجرای هتک حرمت و شهادت حضرت زهرا (س) را خواهیم دید. سپس مظلومیت امیرالمومنین (ع)، سکوت و صبر و خانه نشینی ایشان را شاهد هستیم. بعد از آن شهادت امام علی (ع) را خواهیم دید و چرایی صلح امام حسن مجتبی (ع) و اینکه در چه شرایطی صلح کرد را روایت میکنیم تا اینکه به شهادت ایشان پرداخته میشود و وارد ماجرای حرکت سیدالشهدا (ع) به سمت کربلا و به دعوت کوفیان میرسیم. در نهایت نیز شهادت امام حسین (ع) به نمایش گذاشته میشود.
در این مسیر نشان میدهیم راه سرخی بوده که اهل بیت در این مسیر قرار داشتند و به شهادت رسیدند و از جان و ناموس و خانوادهشان مایه گذاشتند تا اسلام بماند. همانطور که اساتید هم اعلام کردند اگر سیدالشهدا (ع) به شهادت نمیرسیدند و قیام نمیکردند از اسلام چیزی باقی نمیماند. این نگاه کاملا متفاوت است تا اینکه وارد جریانات روز عاشورا، شهادت اصحاب و شهادت سیدالشهدا (ع) خواهیم شد و ادامه مسیر و حرکت کاروان اسرا به سمت کوفه و شام و شهادت حضرت رقیه (س) را خواهیم دید.
در اینجا دیگر وارد تاریخ معاصر و اتفاقاتی که افتاده خواهیم شد و ساخت حرم سیدالشهدا (ع) و عزاداری که در این 1400 سال هر سال پر شورتر از سال قبل برپا شده و این خیمه و علم پابرجاست و هیچ وقت روی زمین نیامده و همیشه استوار بوده است. در نهایت یک جمعبندی داریم که مسیر راه سرخ به ظهور حضرت حجت (عج) ختم میشود. این نگاه ما نسبت به سالهای گذشته کاملا متفاوت است. چون سیاست کار ما همین است که کار باید متفاوت باشد. تا کارهای جدیدی به مخاطب عرضه شود.
حتی میخواستیم نام نمایش میدانی را نیز تغییر بدهیم؛ اما چون «تنهاتر از مسیح» برند است و تا به امروز نزدیک به یک میلیون نفر مخاطب داشته است به همین دلیل فصل جدید «راه سرخ» را انتخاب کردیم.
قطعا همینطور است. زوایای قیام سیدالشهدا (ع) آنقدر زیاد است که اگر تا قیام قیامت از یک زاویه به این موضوع نگاه شود هر بار تازگی خواهد داشت.
نزدیک 30 درصد از مخاطبان فصل تازه «تنهاتر از مسیح» کسانی هستند که فصلهای قبلی این نمایش میدانی را دیدهاند و دوست داشتند تماشاگر سری جدید آن نیز باشند. علاقه آنقدر زیاد است که هر شب شاهد حضور گروههایی از شهرستانهای مختلف نیز هستیم. گروهی از زنجان با اتوبوس و تهیه بلیت تک تک برای آنکه به نمایش برسند آمدند. از قزوین از سمنان و شهرهای دیگری نیز بودهاند که با اتوبوس جمع شده و به صورت کاملا خودجوش برای تماشای نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» آمدهاند. استقبال طوری است که مخاطبها در شبکههای اجتماعی گفتهاند «آلارم» میگذارند تا از 9 و 50 دقیقه پای سیستم باشند و بتوانند بلیت تهیه کنند. چه کار میدانی در این حجم و وسعت داشتهایم که اینچنین از آن استقبال شود؟ خیلی جای فکر دارد.
این ماجرا نشان میدهد مردم چقدر برای تماشای کارهای فرهنگی تشنه هستند. قطعا هر کاری جای اصلاح و تغییر دارد و لازم است تا به روز شود؛ اما متاسفانه به دلیل نبود آثار ارزشمند مخاطب امروز ما تا این حد تشنه است. امیدوارم روزی برسد که میزان فضای نمایش میدانی افزایش پیدا کند. تهران حداقل به 4 مرکز نمایش میدانی دیگر نیاز دارد.
اگر امروز نمایشی را کلید بزنیم و مانند الان هر کس با یک کد ملی یک بار بتواند نمایش را ببیند و طبق این فیلتر از تمام مردم تهرانی دعوت شود تا نمایش میدانی را ببینند 7 سال دیگر میتوان گفت همه نمایش را دیدهاند. یعنی اینقدر جمعیت زیاد و ظرفیت پایین است. برای همین حداقل باید 4 مرکز نمایش میدانی مجموعه دستگاهها، نهادها و شهرداری وارد شوند و این امکان را فراهم سازند. چقدر پردیس سینمایی و تئاتری داریم که هر محتوایی را به مخاطب ارائه میدهند؟ اما این محتوا که آیینی مذهبی است و سبک زندگی را به مخاطب بدون واسطه عرضه میکند، متاسفانه با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم میکند و بچههای سازمان هنری رسانهای اوج به تنهایی و به سختی این گام بزرگ را برداشتهاند بدون آنکه از هیچ نهاد و ارگانی حمایتی صورت گیرد.
جا دارد تمام مجموعههای حاکمیتی پای کار بیایند و در تمام کلان شهرها چندین مرکز نمایش میدانی برپا کنند. چرا در حال حاضر که نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» را در تهران اجرا داریم نباید آن را در 4 نقطه دیگر نیز داشته باشیم؟ چرا مانند یک فیلم سینمایی که همزمان از چند سالن سینما در کل کشور پخش میشود نمایشهای میدانی هم به عنوان مثال در 30 نقطه کشور به صورت همزمان به اجرا در نمیآید؟
عدم حمایت از کارهای آیینی، مذهبی و میدانی. باید مسئولان و کسانی که برای کار فرهنگی بودجه دارند بیایند و ببینند در همین سوله 3 هزار نفره هر شب چه اتفاقاتی میافتد ؛ چه حس و حالی به مخاطب منتقل میشود؛ وقتی مخاطب از سالن بیرون میرود چه حالی دارد. اثرگذاری را ببینند و بعد به دنبال آن باشند که در نقاط دیگر هم چنین مراکزی برپا کنند. آنقدر هنرمند در شهرهای دیگر وجود دارد که میتوان با هزینه کردن آنها را نیز توانمند کرد و زیرساخت برای آنها فراهم شود. آنوقت است که به طور مداوم محتواهای گوناگون تولید و اجرا خواهد شد. آنوقت است که مخاطب میتواند انتخاب کند چه نمایش میدانی را به تماشا برود. در حال حاضر در تهران به جز نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» دیگر کار نمایش میدانی وجود دارد؟ باید روزی برسد که امکان مقایسه و انتخاب داشته باشیم. امیدوارم به روزی برسیم که تنوع کارهای نمایش میدانی به حداکثر خودش برسد.
عدم حمایت مسئولان. مسئولانی که دغدغه دارند؛ اما وقتی در شرایطی قرار میگیرند که میتوانند تصمیم بگیرند فیلمهای سینمایی با زوایای مختلف بسازند؛ اما این کار را نمیکنند. اگر فقط حرکت امام(ع) از مدینه تا کربلا را بخواهند از زاویههای مختلف نگاه کنند میشود تا قیام قیامت آن را ادامه داد و درباره آن فیلم و تولیدات فرهنگی ساخت. هر کدام از مسیرها چه درسهایی که دارد و چه اتفاقاتی افتاده که هر کدام از آنها میتواند دستمایه موضوعی یک فیلم سینمایی باشد. اما متاسفانه عدم حمایت از این آثار به جایی رسیده که هر سال یک محصول ثابت با نام «مختارنامه» تکرار شود. هنرمند برای این کار بسیار است؛ اما ظرفیت هنری کشور به سمت کارهایی میرود که چندان هم فاخر و ارزشمند هم نیست.
پایان پیام/