به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، مرضیه هاشمی، خبرنگار و مجری آمریکایی الاصل سیمای برون مرزی که مهمان برنامه «نشان ارادت» از شبکه دو سیما بود، درباره اولین آشنایی خود با نام سیدالشهداء (علیه السلام) گفت: داستان من با سایرمهمانان شما فرق می‌کند. در 22-23 سالگی مسلمان شدم. قبل از آن دوسال وقت گذاشتم، راجع به اسلام و مسیحیت تحقیق، مقایسه و سؤال می‌کردم. جاهای مختلفی می‌رفتم و درباره این موضوع پرس و جو می‌کردم. وقتی متوجه شدم اسلام دین حق و حقیقت است درباره شاخه‌های مختلف اسلام تحقیق کردم و سپس با اهل بیت و داستان‌های مختلف اهل بیت آشنا شدم. آنجا بود که برای اولین‌بار اسم امام حسین(ع) را دیدم و شنیدم. واقعه کربلا و اتفاقی که برای نوه پیغمبر رخ داده بود، برایم عجیب بود. اولین محرم بعد از مسلمان شدنم بهتر اتفاقات این واقعه و اینکه به امام حسین(ع) چه گذشته است را درک کردم.

او افزود: بعد از مسلمان شدن در مرکز شیعه‌ای در آمریکا بودم. شروع کرده بودند و حسین، حسین می‌گفتند و روضه خوانده می‌شد. تا آن زمان روضه نشنیده بودم. ابتدا از دیدن سینه زنی‌ها تعجب می‌کردم و بعدها از شنیدن نام حسین بن علی (ع)، داستان کربلا و اتفاقاتی که پیش آمده بود، اشک می‌ریختم.

هاشمی درباره اینکه کدام بخش از وقایع کربلا برای او تأثیرگذارتر است، توضیح داد: هر قسمت از واقعه کربلا برایم تأثیرگذار و سوزناک است. اولین بار وقتی راجع به علی اصغر(ع) شنیدم نمی‌توانستم درک کنم که چطور توانستند این کار را با یک کودک بکنند. چقدر سریع بعد از رحلت پیامبر، مردم او را فراموش کردند. چطور می‌توانستند به یک بچه کوچک آب ندهند. این بخش از واقعه برایم سنگین بود. البته همانطور که گفتم به عنوان یک تازه مسلمان که با مطالعه وارد این دین شده است برایم باور این همه مصیبتی که به امام حسین(ع) و خانواده‌اش وارد شده بود سخت بود.

او درپاسخ به این پرسش که به کدام یک از ائمه بیشتر پناه می بری، بیان کرد: در قسمت های مختلف زندگی‌ام یکی از ائمه را به عنوان تکیه گاه داشتم. اوایل امام حسین(ع) و در قسمت دیگر زندگی‌ام حضرت زینب(ع) بود. در حال حاضر امیرالمومنین(ع) تکیه گاه من است. در این زندگی درباره اهل بیت آموختم که هرکدام از آنها برای همه ما الگویی هستند. چیزی نیست در این دنیا که ما بتوانیم تجربه کنیم و آنها تجربه نکرده باشند. چندسال پیش در آمریکا همزمان با ولادت حضرت زینب در زندان بودم. تمام آن مدت درباره حضرت زینب(س) و سختی‌هایی که به او گذشته بود، فکر می‌کردم. به خودم می‌گفتم مشکلات و وضعیت من در مقابل سختی‌ها و تجربه‌های تلخ حضرت زینب(س) چیزی نیست. یاد گرفتم هراتفاقی که در زندگی تجربه می‌کنم تلخ و شیرین، باید به خدا توکل کنم. وقتی در هر شرایطی راه‌ها و نشانه‌های مشخصی از اهل بیت وجود دارد همه چیز حل می‌شود. همه ما می‌دانیم هدف اصلی و راه اصلی چیست و باید چه کنیم. 

این مجری خبرنگار امریکایی - ایرانی درباره واکنش‌های خانواده بعد از مسلمان شدنش توضیح داد: وقتی دیدگاه، رفتار، صحبت کردن و ارتباطات من تغییرکرده بود، خانواده‌ام برایشان سخت بود. در ابتدا اینطور بود اما در طول زمان متوجه شدند. مادرم در ابتدا کمی گارد گرفت که چرا من مسلمان شدم که به نظرم طبیعی بود. اما قبل از فوتش یک روز گفت انتخابت درست بود. گفت وقتی تو رو با پنج بچه دیگرم مقایسه می‌کنم می‌بینم رفتار و کردار تو بهتر است. گفتم مادر دیر نیست و می‌توانی مسلمان شوی. گفت از من گذشته است. اما تو انتخاب درستی کردی.

او درباره اهانت به ساحت قرآن نیز گفت: افراد کوچکی که این کار را می‌کنند، از نظر فرهنگی بسیار پایین هستند. آنها از قرآن بسیار می‌ترسند. این موجی است که به دلیل‌های مخلتفی در طول تاریخ بوده است و همیشه کسانی بودند که ضد اسلام بوده‌اند. بعد ازحادثه 11 سپتامبر بسیار به به مسلمانان و ارزش‌های اسلامی حمله کردند. همان دو جبهه خیر و شر 1400 سال پیش در کربلا، هنوز هم هست. در آمریکا چه کردند. تعدادی از خانم‌های محجبه بعد از حادثه 11 سپتامبر در آمریکا از ترس برخوردهایی که با مسلمانان می‌شد، حجاب برداشتند. خیلی از مردهایی که مسلمان نبودند، فقط چون محاسن داشتند کشته شدند. به اسلام و مسلمانان حمله‌های بسیاری شد، اما بعد از این اتفاق بازهم خیلی‌ها مسلمان شدند و بنابراین آن‌ها از این کتاب می‌ترسند.

خبرنگار و مجری شبکه پرس تی وی در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهید به مسیحی‌ها دین اسلام را معرفی کنید، چه پیشنهادی می‌کنید، توضیح داد: توصیه می‌کنم به حرم‌های ائمه، به کربلا و نجف بروند و این بهترین تجربه است. من در پیاده روی اربعین بودم و با کسانی بودم که مسلمان نبودند و دیدم چه حسی داشتند. در اربعین انرژی عجیبی وجود دارد. خودشان تعجب می‌کردند و می‌گفتند اینجا قطعا چیزی هست. اگر می‌توانستم برای پیاده روی اربعین دعوتشان کنم این کار را می‌کردم تا خودشان این تجربه را داشته باشند.

هاشمی در پاسخ به این سوال که تا به حال شده است از ائمه چیزی بخواهی و بگویی من به خاطر شما مسلمان شدم، گفت: من طور دیگری با اهل بیت صحبت می‌کنم. اصلا اینطور نیست که بگویم من به خاطر شما مسلمان شوم و شما هم برایم فلان کار را بکنید. آنها لطف کردند و راه درست را به من نشان دادند و بنابراین بدهی به من ندارند. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم می‌گویم من می‌توانستم با همان زندگی قبلی 60 سال عمر کنم  و حتی نام اهل بیت را هم نشنوم. سعی کردم به فرزندان و نوه‌هایم یاد بدهم حس صمیمی بودن با اهل بیت داشته باشند. بعد از نماز یا هر زمانی که دلشان خواست با آنها گفت و گو کنند. 

او درباره دلیل علاقه مسلمانان به پرچم گنبد حرم امام حسین(ع) گفت: این پرچم برای ما عزیز است. دوست داریم لمسش کنیم و درباره امام حسین(ع)  صحبت کنیم. وجود امام حسین(ع) مثل ما نیست و بنابراین وقتی چیزی مثل پرچم یا تربت او وجود دارد نشانه‌ای از او است و با لمس آنها حس نزدیکی به او را به دست می‌آوریم. برای من کربلا مرکز عشق است و خدا را شاکرم که فرصت و سعادت داشتم در این برنامه این پرچم را لمس کنم.

هاشمی در پایان در پاسخ به این صحبت مجری برنامه که تجسم کنید بعد از طی این مسیر در راه مسلمان شدن، همین حالا سیدالشهدا پشت شما ایستاده است و می‌گوید از اینکه سعی کردی برای من رفیق فراهم کنی از تو تشکر می‌کنم، گفت: من باید از او تشکر کنم. نمی‌توانم تصور کنم او برای منِ گناهکار بیاید. خیلی تصور کردنش برایم سخت است و تنها دعا می‌کنم اهل بیت از من راضی باشند وقتی وارد آن دنیا شوم.

پایان پیام/