به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، علی شریعتی را باید جزو آن دسته از روشنفکرانی دانست که برخلاف جریان موجود روشنفکری در زمان خود غربزده نبود و اتفاقاً به دلیل شناخت و بررسی دقیقی که از ماهیت فرهنگی و اندیشه غرب داشت به نقد آن برخاست. سخنان و درسگفتارهای او یکی از منابع جدی دانشجویان در موضعگیری منفی نسبت به غرب است. در ادامه برخی سخنان او در باب غربزدگی و آفت ازخودبیگانگی را میخوانیم.
به همین گذشته یک قرن و دو قرن پیش نگاه کنید. در دهات و در شهرستانهای کوچک ما، انسانهای بزرگ، علمای بزرگ، دانشمندان، فقها، فیلسوفها و مدرسهای بزرگ بودهاند. در دهات ما در هرجا آدمهایی یک یا دو نفر یا پنج نفر بودند که «خودشان بودند». نمیگویم در ۳۰، ۴۰، ۱۰۰، ۲۰۰ سال پیش مترقی بودیم؛ ولی «اصیل بودیم». اصالت غیر از مترقی بودن است. نمیخواهم توجیه کنم که از همه جهت خوب بودیم. خیر! متوقف بودیم، اما اصیل بودیم. اصیل بودیم یعنی چه؟ یعنی «خودمان بودیم» (متوقف، اما آدم بودیم)، یعنی «خودمان انتخاب میکردیم»، «خودمان سلیقه داشتیم»، خودمان لباس و ساختمان میساختیم، خودمان رنگ و زیبایی مد را انتخاب میکردیم، خودمان شعر میگفتیم، مینوشتیم، خودمان بودیم که مذهب داشتیم، خودمان بودیم که معتقد بودیم، همه اینها ساخت خود ما بود؛ ولی حالا همه اینها ساخت ما نیست.
بهترین متفکر امروز ما هم که میخواهد به خودش برگردد و اصالت نشان دهد، باز ترجمه خارجی است! همین کس هم که میگوید باید از اروپایی تقلید نکرد و باید روی پای خود بایستیم و به خودمان برگردیم، همین هم باز مُقَلِّد است و از قول فانون و سارتر صحبت میکند و نه از قول خودش. میبینیم که طرف از قیافهاش معلوم میشود که اصلاً این خودش یکی از همان اسیمیلههاست، اما از همین هفت یا هشت سال پیش شروع کرده به «یک قل، دوقل» بازی کردن با همین کلمات؛ مخالفت با غربزدگی است، با چه ماهیت مخالف با غربزدگی هستی؟ تو که نه غرب را میشناسی و نه غربزدگی را و نه شرق را فقط از وقتی که دو مقاله از فانون و امه سزر ترجمه شده است، حالا اینها مد شده است.
اشتباه بزرگ ما این است که هنگامی که روشنفکران مترقی ما از غربزده سخن میگویند خود را فراموش میکنند و آن را تنها در زنان و مردانی باز میشناسند که در آرایش و لباس و مصرف و سبک زندگی روزمره و ادا و اطوارهای اجتماعی و آداب معاشرت میمون وار و بیتشخیص و انتخاب، از اروپایی تقلید میکنند، در صورتی که فاجعه غربزدگی و تقلید ناآگاه از غربی شامل حال روشنفکران انقلابی و چپگرای ما نیز میشود و اینگونه غربزدگی به مراتب فاجعه آمیزتر و ریشه براندازتر از بیماری آن گروه فرنگی مآب بی دفاع تو خالی و خوش زرق و برق و در یک کلمه مصرف کننده مدرن است.
پایان پیام/