به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، رهبری از رژیمصهیونیستی با عبارت غده سرطانی یاد کرده است، اما به راستی چه چیزی موجب میشود که در دید و گفتمان انقلاب اسلامی تشکیلاتی مانند یک غده سرطانی مضر و خطرناک شناخته میشود؟
امروزه برای نسل جدید مسأله اسرائیل و فلسطین به دلیل ضعف کار رسانهای و معرفتی دچار ابهام است و شبهات زیادی برای پاسخگویی وجود دارد. برای همین تصمیم گرفتیم با حسین شیخیان، روزنامهنگار، پژوهشگر منطقه و تاریخپژوه در مورد مسأله تاریخی جنگ بین ایران و اسرائیل گفتوگویی داشته باشیم که در ادامه حاصل کار را میخوانید.
در باب جنگ بین ایران ورژیم صهیونیستی عقیدهای وجود دارد مبنی بر اینکه اسرائیل ذاتاً برای ایران خطرناک است و این موضوع ربطی به وجود یا عدم وجود جمهوری اسلامی ندارد. در اینباره شما چه نظری دارید؟
درمورد این سؤال و ریشههای جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی به نظرم میشود از ابعاد مختلفی بدان نگریست. از لحاظ ایدئولوژیک، منافع ملی، عقیدتی و... میتوان ریشههای این درگیری و نزاع را شناسایی کرد و بهتر به تحلیل آن پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بحث رژیم صهیونیستی ما بیشتر به بحث مظلومیت مردم فلسطین پرداختیم که البته در جای خود صحیح است و باید مورد بررسی قرار گیرد. اما آن روی دیگر بحث موجودیت یک رژیمی چون رژیم صهیونیستی در منطقه ما است که همانطور که عرض شد ابعاد شر بودن چنین نظامی بیشتر با جنبه غاصب بودن و ظالم بودن به فلسطینیان معرفی شده، در صورتیکه میزان شر و خطر اسرائیل چیزی فراتر از آن امری است که در سرزمینهای اشغالی شاهدش هستیم. گرچه آن ظلمی که اسرائیل به فلسطینیان کرده است چیزی بینظیر و خاص بوده، اما در رسانههای ما و مطبوعات ایران میشد به ابعاد و جنبههای دیگری نیز پرداخت که متاسفانه این امر صورت نگرفت مگر به دست معدود نفراتی از نخبگان.
یکی از ابعادی که در جوامع دیگر در مسأله اسرائیل بدان پرداخته شده است موضوع نوع بنای یک دولت و ملت بر اساس دین آنهم دینی که جنبه نژادی دارد، است. در هیچ جای دنیا بنا شدن یک دولت و کشور را با خوانشی که از اسرائیل دارد نمیبینید. ایده صهیونیستها کاملاً یک ایده نژادی است چرا که خوانششان از دین یک مقوله نژادی بوده و معتقدند یهودی کسی است که از مادر یهودی متولد شود. همچنین نوع نگاه اسرائیل به سایر مردم دنیا هم از مسائلی است که باید نسبت به آن واکنش نشان داد. آنان خود را از سایر ابنای بشر برتر دانسته و باقی را خدمتگزاران خویش تلقی میکنند. صهیونیستها با استناد به یک آیه در کتاب دینی خود، معتقدند اقلیتی هستند که سایر افراد از آنان از لحاظ مرتبهای پستتر و پایینتر هستند.
این موضوع چیزی است که به صراحت آنان در گفتار خویش بیان میکنند و بسیاری از خاخامهای یهودی به آن اشاره دارند. این دید منزجر کننده و فاسدی است که صهیونیستها به سایر مردم دنیا دارند. ریز شدن و توجه جزئی به عقاید و باورهای صهیونیستی چیزی است که با وجدان بیدار سازگاری ندارد و انسان نوعی بیزاری از آن میجوید، اما معالاسف آنطور که باید به این مسائل پرداخته نشده است و جایگاه علمی و فکری این موضوعات با بیان افراد غیر متخصص تنزل پیدا کرده و تبدیل به یک موضوع زرد شده.
با توجه به آنچیزی که گذشت، اسرائیل به عنوان یک دولت نژادپرست و ضدانسانی که هر تهمتی را که به باقی میزند شایسته خودش است، در نزدیکی مرزهای ایران ایجاد شده و همین تشکیل دولت با توجه به عقایدش یک خطر بالقوه است. موضوع دیگر آن است که باید به ریشههای تاریخی این نزاع برگشت. گرچه ما در این امر کاهلی میکنیم، اما برای صهیونیستها همچنان موضوعات تاریخی مطرح است و سعی دارند با تحریف تاریخ و کتب آسمانی توجیهسازیِ موجهی برای پیشبرد اقدامات خویش داشته باشند. به طور مثال نتانیاهو یکبار در سازمان ملل رهبران ایران را «هامان» عصر خطاب کرد که این سخن او نشان از آن ریشه تاریخی نزاع بین ایران و برخی یهودیان توطئهگر دارد که از قدیم در پی ایجاد فتنه و توطئه در کشور بودند.
خطر اصلی اسرائیل برای ایران در چه چیزی است؟
اما بیش از همه مطالب گفته شده، آن چیزی که سر قضیه رژیم صهیونیستی برای ایران مهم است و در طول حکومتداری حکیمانه چند دهه اخیر به خوبی در برابرش ایستادگی صورت گرفته است، جنبه ژئوپولوتیکی فرقه صهیونیستی است که از سوی رژیم اشغالگر اسرائیل دنبال میشود. از بدو تاسیس رژیم صهیونیستی و قبل از آن در قالب یک رویا و ایده، موضوع ایجاد اسرائیل بزرگ مطرح بوده و این مسأله در قالب اسناد منتشر شده در سال ۱۹۸۲ توسط معاون اریل شارون علنی شد. اسرائیل بزرگ نه از بحر تا نهر، بلکه از نیل تا فرات بوده و با صراحت و وضوح توسط خاخامها و بنیانگذار رژیم صهیونیستی مطرح شده است و به یک باور تبدیل شده.
البته امروزه آنان در پی انکار این باور هستند، اما چیزی که از اسناد معتبر بر میآید موضوع اسرائیل بزرگ است. همینطور خرابهای که صهیونیستها در این سالها از نیل تا فرات ایجاد کردهاند خود دال بر این عقیده است. اسرائیل معتقد است در این منطقه نباید کشور قدرتمندی ایجاد شود و این را بنا به تجربه تلخی که در زمان امپراطور عثمانی داشتند بیان میکنند. اساساً رژیم صهیونیستی با توطئه انگلیسیها در فروپاشی عثمانی ایجاد شد و برای حیاتش دست به ایجاد خرابکاری و توطئه میزند. آنها در زمانی که مصر درحال تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای بود آن را به قهقرا کشاندند، با ایجاد جنگ در عراق و سوریه خاک آن را به توبره بستند، اردن را با سیاستهای خود تحت کنترل درآوردند و لبنان را در حالت بلاتکلیفی سیاسی و اقتصادی قرار دادند. بالطبع، ایران به عنوان منطقهای در نزدیکی فرات، همواره مورد توجه آنان بوده و در پی پیشبرد منافعشان در این سرزمین بودند.
شهید مطهری در اوایل انقلاب در یک سخنرانی تاریخی که بارها توسط صداوسیما پخش شده، خط تقابل با اسرائیل را نه بحث مظلومیت مردم فلسطین که آن خباثت رژیم صهیونیستی معرفی میکند. ایشان میگویند اگر آنان را رها کنیم ادعای تخت جمشید را هم خواهند کرد و تا شیراز ما پیش میآیند. این همان سیگنالی است که باید در این سالها مورد توجه قرار میگرفت. در قبل از انقلاب هم این موضعگیری وجود داشته است، مثلا زمان ایجاد دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ آیتالله کاشانی یک راهپیمایی عظیم راهاندازی کرد و سالهای بعدی هم امام خمینی با نامهای به پاپ در باب مسأله فلسطین، مسیحیان را بابت سکوتشان تخطئه کرد. در این بین گاهی محمدرضا پهلوی یکسری اظهاراتی در نقد رژیم صهیونیستی داشت که این سخنان را باید بیشتر برای کنترل افکار عمومی دانست تا یک موضعگیری حقیقی. چرا که خود محمدرضا جزو کسانی بود که در ابتدای تأسیس اسرائیل این کشور را به رسمیت شناخت.
دستهای خرابکار صهیونیستی همیشه در ایران وجود داشتند. به طور مثال در قبل از انقلاب کشاورزی ما را به قبضه درآوردند، سیستم آبرسانی قناتی را نابود ساختند، به کمک ایادی بهائی خود بازار را خراب کردند و از همه مهمتر در یک سیاست با ایجاد ساواک دستگاهی مخوف را تشکیل دادند تا مبارزه ضدطاغوت را کنترل کند. بعد از انقلاب هم موضوعاتی نظیر ترور دانشمندان، فرماندهان نظامی، علما، ایجاد خط تفرقه در بین مردم و تجزیهطلبی در راستای خاورمیانه جدید همگی از سوی تئوریسینهای صهیونیست برای مهار ایران به کار گرفته شد که به خوبی نشان میدهد این جنگ و درگیری نه از سوی ایران بلکه از سوی رژیم صهیونیستی ایجاد شده است، گرچه ایران فی نفسه با چنین تفکری دشمن بوده و سر سازش ندارد.
پایان پیام/