به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، احمد بابایی شاعر آئینی و انقلابی کشورمان برای مظلومیت مردم غزه و عملیات گروههای مقاومت فلسطین به سرزمینهای اشغالی موسوم به «طوفان الاقصی» آغاز شده است قصیدهای سرود.
غزه تنهاست...! غزه مظلوم است!فرق نامرد و مرد، معلوم است
سرِ ما رفته روی نی، مردم!بیکفن مانده غزه، ای مردم!
شب خون، روز امتحان، غزه!زخم حلقوم کودکان، غزه!
بغض، راه گلوی ما بسته استآب را شمر روی ما بسته است
بسته بال و شکسته پر، غزه...کودکان تشنهاند در غزه...
برگ ریزان به باغ میبینمداغها روی داغ میبینم
بین آتش، عروسکی مانده استزیر آوار، کودکی مانده است
دیدهام طفل بیسری اینجاخشک شد شیر مادری اینجا
هان نگو غزه! کربلا این استقتل عام فرشتهها این است
شب غزه، بُروز عاشوراستمردم! امروز، روز عاشوراست
خاک را غرق خون غزه ببینکربلا را درون غزه ببین
حق و باطل به هم فراز شدهپای صهیون به خیمه باز شده
کربلا جاری است ای مردمروضه تکراری است ای مردم
طفل مظلوم! آه گریه مکنکودک بیپناه! گریه مکن
ای تن راه راه! جُرمت چیست؟طفلک بیگناه! جُرمت چیست؟
خون دل خوردهایم... گریه مکنما مگر مردهایم!؟ گریه مکن
بازهم کربلا، فلسطین استهرکه بیغیرت است، بیدین است
بسته خون، دفتر تماشا را اشک اطفال میکُشد ما را
مادرِ طفل مرده و زاری...مرد هم گریه میکند؟ آری!
روی نیزه ببین سر شهدازیر نعل است پیکر شهدا
کرده پامال، بیکفنها را دوره کرده یهود، زنها را
حرف لب تشنگی به ابر کشیدکار غزه به قتل صبر کشید
غزه تنها است غزه مظلوم استفرق مرد و نامرد معلوم است
کربلا جاری است در غزهروضه تکراری است در غزه
به تقاص ایستادهایم همهکودک از دست دادهایم همه
خیمه ی شعله در جگر داریماشک کافی است، تیغ برداریم
ذوالفقار و شکست، یعنی چه؟دست بر روی دست، یعنی چه؟
از غرور یزید خسته شدیماذن میدان دهید، خسته شدیم
خستهایم از شکایت و گلههاخستهایم از غرور حرملهها
خسته از زخم و تشنه کامیهاخسته از خنده حرامیها
غزه مجروح ظلم و بیطرفی استآی مردم! سکوت، بیشرفی است
شک مکن کربلا نمیمیردتیغ طوفان تقاص میگیرد
بنگرید آب و تاب محشر راخیبر و ذوالفقار حیدر را
بعد از این، رودی از مباهلههاتیغ مختار و جان حرملهها
راه جلاد بسته خواهد شددست صهیون شکسته خواهد شد
خوک صهیون، قسم به خون شهیدبعد از این امنیت نخواهد دید
آنچه ارثِ نژاد ایرانی استغیرت قاسم سلیمانی است
پایان پیام/