خبرگزاری فارس- گروه هنرهای تجسمی: موزه هنرهای معاصر تهران یکی از سرشناسترین موزههای ایران است. این موزه در سال ۱۳۵۶ در گوشه غربی پارک لاله در امیرآباد تهران در سبک معماری مدرن و با الهام از بادگیرهای کویری ایران ساخته شد. این موزه شامل جامعترین و مهمترین گنجینههای هنر مدرن در خارج از اروپا و آمریکای شمالی و مالک یکی از ۵ تا ۱۰ مجموعه مهم هنر نوگرا در دنیاست. موزه هنرهای معاصر بیشک مهمترین فضای فرهنگی کشور در حوزه هنرهای تجسمی است.
ماهیت موزه هنرهای معاصر همانگونه که از نامش پیداست مشخص و روشن متمرکز بر «هنر معاصر» است. از این رو در طول سال باید آثاری را به نمایش بگذارد که «معاصر» باشند. «معاصر» هم به معنای «همینلحظه» یا «اکنون» و «مدرن» نیست. بلکه گرایشی هنری است که از ۱۹۶۰ در دنیا شکل گرفته و بیشتر مبتنی بر اهمیت «ایده» در هنرهای تجسمی است. هنرهای مفهومی و گرایشهای متأخر هنر، ذیل این رویکرد قرار میگیرند. در واقع موزه هنرهای معاصر میبایست آثار و برنامههایی را پیش ببرد که همسو با نام و سیاستهای اصلی موزه باشد.
با این همه در خبرها آمده است که موزه هنرهای معاصر تهران برنامهای با عنوان «نشست خبری بزرگداشت حکیم نظامی» برگزار کرده است. در واقع این نشست سامان دهی رویدادهای متعدد فرهنگی و هنری (هنرهای تجسمی، هنرهای سنتی، شعر و ادبیات، اجراهای نمایشی، فیلم و سینما، اجراهای موسیقی، جایزه حکیم نظامی، اهدای نشان حکیم نظامی، نشستهای پژوهشی، همایش علمی، کارگاههای عملی، تجلیل از نظامی پژوهان و نمایشگاه کتاب در تهران، مراکز استانها، و مراکز فرهنگی خارج از کشور) برای حضور در همایش بزرگداشت حکیم نظامی است.
در این نشست محمود شالویی (مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرکل حوزه وزارتی)، احسان آقایی (مدیر موزه هنرهای معاصر تهران) و امیر عبدالحسینی (دبیر ستاد بزرگداشت) حاضر بودند.
بعد از دیدن خبر این نشست و تصاویرش این پرسش پیش میآید که نسبت این نشست(با تمام اهمیت و لازم بودنش) با موزه هنرهای معاصر چیست؟
آیا ما در تهران فضاهای فرهنگی دیگری نداریم که نشست بزرگداشت شاعر بزرگ ایرانی در آنجا برگزار شود؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دهها سالن و موزه و گالری و فضاهای فرهنگی متعددی را مدیریت میکند، چرا یکی از آنها انتخاب نشده است؟
درست است که کشورهای دیگر در کار تصاحب نام این حکیم بزرگ ایرانی هستند و ما باید برای جلوگیری از این اتفاق هر کاری از دستمان برمیآید انجام دهیم، قطعاً لازم است و ضرورت دارد برای بزرگداشت این شاعر ایرانی برنامههای مختلفی اجرا شود؛ اما پرسش اصلی این است ربط این همایش به «موزه هنرهای معاصر» چیست؟ این بیسلیقگی به چه دلیل اتفاق افتاده است؟
دولت جدید به واسطه عدالت محور بودن و انقلابی بودنش میبایست نگاه ویژه به تخصصگرایی داشته باشد، تا بتواند عدالت را در همه زمینهها گسترش دهد. اگر قرار باشد در موزه هنرهای معاصر تهران «نظامی پژوهی» راه بیافتد مثل این میماند که کلاس زبانشناسی دانشجویان رشته ادبیات دانشگاه تهران را در یکی از کارگاههای دانشکده فنی برگزاری کنید، یعنی همینقدر بیربط، همینقدر بیمعنا. در بیانی سادهتر قرار نیست برای اینکه ابرویش را درست کنیم چشماش را هم درآوریم.
نگاهی به فعالیتهای موزه در سالهای اخیر نشان میدهد که سیاستهای آن آشفته و بدون نظام مشخصی پیش رفته است. به نظر میرسد بیشتر بده بستانها و منافع شخصی بر برنامهها و فعالیتهای موزه سایه افکنده است و از این رو است که در آن نه خبری از سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی در حوزه هنر بوده و نه مبتنی بر عدالت فرهنگی پیش رفته است.
این موزه در دوران ریاست جمهوری پیشین و مدیریت احسان آقایی همواره حاشیههای مختلفی را به خود دیده است؛ تعطیلی دراز مدت موزه برای مرمت و بازسازی، تغییر لوگوی موزه (این موضوع با جنجال فراوانی از سوی جامعه هنرهای تجسمی روبرو شد)، برگزاری نمایشگاه اندی وارهل (جنجالیترین هنرمند پاپ آرت(هنر مردمی) آمریکایی)، برگزاری نمایشگاه آثار (نقاشی، حجم و…) مترجم اثر سلمان رشدی، مارسل پروست و لویی فردینان سلین آنارشیست در ایران و همچنین حمایت از هنرمندان وابسته به رژیم پهلوی (با برگزاری نشست و رونمایی و…)، همکاری با یکی از نفرات اصلی موسسه مجیک آف پرشیا و… اینها تنها بخشی از فعالیتهای ریز و درشتی است که به واسطه مدیریت احسان آقایی در موزه اتفاق افتاده است. این فعالیتها آشکارا گویای کارنامه او است.
مدیر موره هنرهای معاصر که از سال ۹۷ ریاست این موزه را در دست دارد، در مصاحبه با خبرگزاری میزان در پاسخ به اینکه «آیا موزه هنرهای معاصر در آینده به وظایف نهادی و رسالتی که در ابتدای تاسیس داشته برمیگردد یا شرایط کنونی ادامه خواهد یافت»، گفته است: «رسالت موزه هنرهای معاصر در ابتدای شکل گیری ترویج و توسعه هنر مدرن و معاصر بوده است. در حال حاضر هم همان رسالت برای این موزه باقی مانده و هیچ فرقی نکرده است. فقط تفاوتی که ایجاد شده به تغییر رویکردهای این موزه برمیگردد. یعنی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هنر مدرن و معاصر در کشورمان همچنان نمایش داده شده است؛ اما این نمایش هنر مدرن و معاصر با رویکردهای جدیدی نظیر حمایت از مردم مظلوم فلسطین، نمایش دیوارنگارههای انقلاب اسلامی، بررسی نقاشی انقلاب اسلامی و مواردی از این قبیل دنبال شده است».
لازم است از مدیر موزه پرسید که اگر ایده، همسو شدن با نظام جمهوری اسلامی است، پس «اندی وارهل» و دیگر نفراتی که در این موزه آثارشان ماهها ترویج شده است و درباره آثارشان با پول بیت المال چند جلد کتاب نفیس هم منتشر شده است، کجای این رسالت قرار میگیرند؟ انتشار کتاب «پرسونا» اندی وارهل هنرمند پر حاشیه آمریکایی با هزینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تناقضی برناگذشتنی است که با هیچ متر و معیاری فهم نمیشود.
برای قضاوت درباره همسو بودن رویکرد احسان آقایی با نظام جمهوری اسلامی کافی است نگاهی دقیقتر به همین نمایشگاه «اندی وارهل» در موزه هنرهای معاصر تهران داشته باشیم.
این نمایشگاه با عنوان «پرسونا» برگزار شد؛ نمایشگاه پرسونا، مرور آثار اندی وارهل در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران بود (این نمایشگاه در چند ماه آخر دولت روحانی و در ماههای ابتدایی دولت فعلی بر پا بوده است). همانگونه که گفته شد اندی وارهل یکی از جنجالیترین و ساختارشکنترین هنرمندان آمریکایی است که بهعنوان سردمدار سبک پاپ آرت شناخته و حتی در خود آمریکا هم بهعنوان هنرمند جنجالی و پرحاشیه شناخته میشود.
لازم به ذکر است که اندی وارهل در سالهای قبل از انقلاب به ایران سفر کرده و پرترهای از فرح و محمدرضا پهلوی نیز کشیده است. به احتمال زیاد تمام آثاری که در این نمایشگاه به نمایش درآمد توسط مشاوران و به سفارش فرح خریداریشده است و دوره ریاست جمهوری حسن روحانی امکان نمایش پیدا کرده است. در این نمایشگاه دو فیلم هم از وارهل نمایش داده شد. وارهل علاوه بر نقاشی (چاپ سیلک) فیلمهای مسئلهداری را نیز ساخته است که بسیار جنجالی بودهاند. برهنگی و سکسوالیته از ویژگیهای فیلمهای او است که در دوره ساختشان جنجالهای بسیاری را در خود آمریکا نیز ایجاد کرد و انتقادهای فراوانی از این حجم ابتذال شده است.
حال با این اوصاف به نظر میرسد مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میبایست نسبت به شناخت رسالت موزه هنرهای معاصر، فعالیتها، حدود و گستره تاثیرگذاریاش، حساسیت بیشتری به خرج دهند و اگر خود اطلاع چندانی از این موضوعات ندارند مشاوران صالح را به کمک بگیرند تا بتوانند برنامههای موزه را به شکل متعهدانهتر سامان دهند.
در آخر اینکه اولویت نخست مقام معظم رهبری جهاد تبیین است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند در این بخش فرماندهی کند و مسیر را برای ایجاد کارهای بزرگ آماده نماید. بیشک موزه هنرهای معاصر در این میان میتواند نقش آفرینی بسیاری داشته باشد.
موزه هنرهای معاصر فضایی است با هویت مشخص و روشن، اینکه نشست «همایش حکیم نظامی» در این محل برگزار شود با هیچ متر و معیاری قابل توجیه نیست. برای اینکه دولت بتواند با رویکردی نو و معطوف به عدالت فرهنگی به سمت عدالت اجتماعی گامهای محکمتری بردارد باید از اصلاح همین اتفاقهای به نظر کوچک شروع کرد.
انتهای پیام/