به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، هر آنچه به امر بشری مربوط شود ما را به شکل مستقیم یا غیرمستقیم و به شکل عمیق یا سطحی درگیر خودش میسازد. فاجعه غزه و حملات رژیم اشغالگر قدس به مردم بیپناه این سرزمین امری بود که بسیاری از مردم جهان را درگیر خود ساخت و برای اولین بار شاهد بودیم شخصیتهای مختلف سیاسی، هنری، فرهنگی و... نسبت به این ماجرا واکنش نشان دادند و به صحنه اعتراض علیه اسرائیل آمدند.
اما در ایران وضع به شکل دیگری بود. هرچه مردم ما در صحنه موضع ضدیت را به شکل واضح اتخاذ میکردند، بخش قابل توجهی از اندیشمندان و البته سیاسیون چپگرا و مخالف جمهوری اسلامی خود را در مارپیچ سکوت انداخته و کار به جایی رسید که بیژن عبدالکریمی، روشنفکری با گرایش سکولاریسم در مواجهه با این امر گفت: «من روشنفکران را هیچگاه نمیبخشم، چرا که آنان به خاطر خشمی که از جمهوری اسلامی و شرایط ایران دارند از اسرائیل حمایت کردند. این اتفاق بسیار بسیار ننگین است.» البته شرط انصاف این است که بگوییم بسیاری از سیاسیون معارض با نظام و روشنفکران، دفاعی از اسرائیل نداشتند و اگر سکوت را دفاعِ ضمنی بدانیم حرف عبدالکریمی قابل قبول میشود.
سکوت بسیاری از این افراد را باید روی این حساب گذاشت که اگر وارد میدان نقد اسرائیل شوند، با یکی از جدیترین سیاستها و ارزشهای انقلاب اسلامی همسو شده و دوشادوش نظام در این عرصه فعالیت میکنند و به تبع آن مورد هجوم ضدانقلاب واقع خواهند شد. اما حقیقت آن است که دفاع از غزه را باید چیزی فراتر از یک بازی سیاسی دانست.
حجتالاسلام محمد ملکزاده، استاد حوزه علمیه و علوم سیاسی در باره سکوت برخی از سیاسیون اصلاحاتی و روشنفکران دانشگاهی به خبرنگار فارس گفت: «سکوتی که امروزه در جناح چپ و برخی اندیشمندان ایرانی وجود دارد باید از چند بعد مورد بررسی قرار گیرد. اول اینکه دفاع از غزه ابتدائا یک موضوع انسانی و دفاع از وجدان و شرف بشر است. گرچه این آرمان با سیاستهای جمهوری اسلامی همراه هست و نشان دهنده نقطه صحیحی است که این نظام نشانه گرفته، اما باید در نظر داشت در وهله اول مدافعان مردم غزه، از شرف و انسانیت دفاع میکنند و سکوت در این باره نوعی خیانت است.»
ملکزاده در ادامه درباره این توجیه که این افراد برای مصون ماندن از تهدیدات و فشارها ساکت شدند، گفت:«گرچه روی این افراد فشار است. برای کاستن فشار، بسیاری از آنان سکوت میکنند، اما این اشخاص باید در نظر بگیرند که پا پس کشیدن به هوای فشارهای مجازی یا حتی واقعی، مغایر با روح آزادیخواهی است. حملات بیامان اسرائیل به غزه وجدان بشری را درگیر ساخته و شاهدیم در خود غرب هم حتی رویکرد انتقادی نسبت به اعمال آنها وجود دارد، به شکلی که بسیاری از افراد دارای مسئولیت، دانشگاهیان، شخصیتهای چهره هنری با پذیرش تبعاتی چون تعلیق، اخراج، بایکوت و... از مردم غزه دفاع میکنند. بنابراین جای توجیهی نیست مدعیان آزادیخواهی و عدالت در قبال این موضوع ساکت شوند.»
وی در ادامه افزود: «سکوت در قبال فاجعه غزه، نشان دادن روی اهلِ نفاق و مملو از پارادوکس در افکار عمومی ایران و جهان است. چرا که پارسال بسیاری از فعالین جبهه اصلاحات و جناج چپ، سر ماجرای فتنه ژینا ضدجمهوری اسلامی بیانیه میدادند، اما الان در یک سکوت جدی قرار گرفتند، این امر تناقض رفتاری آنان را نشان میدهد.»
سهیل احمدی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ارتباطات نیز در تشریح سکوت برخی اشخاص چهره فکری و سیاسی اذعان داشت: «این که برخی از روشنفکران ما در قبال موضوع فلسطین ساکت هستند از قساوت قلبشان و همچنین از کینه تاریخیشان از انقلاب اسلامی است. آنان برای آنکه مبادا آرمانهای انقلاب را که یکی از مهمترین آنها دفاع از فلسطین است، تقویت کنند حاضرند در قبال این جنایت بیّن و روشن سکوت اختیار کرده و لحظهای با جمهوری اسلامی همسو نشوند. این حقد و کینه از انقلاب نتیجهاش سکوت در برابر ظلم و بیتوجهی به مظلوم است.»
پایان پیام/