به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، دوّمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی با محفل شعرخوانی تحت عنوان «غزلهای کوتاه و آه بلند» از سوی معاونت فرهنگی نهضت اسلامی افغانستان در کابل برگزار شد.
در ابتدای این مراسم بصیره غریب یار، از قاریان زن خطاب به حضار گفت: امروز ما در این محفل گرد آمدهایم تا از شهادت یک مرد اسطورهای و قهرمان جهان اسلام یاد و تجلیل کنیم.
وی افزود: ما به چندین دلیل سردار شهید سلیمانی را دوست داریم و از سالگرد شهادت او در افغانستان تجلیل میکنیم. اولاً اسلام مرز نمیشناسد و به تفکیک رنگ و زبان و قوم و قبیله نه تنها باور ندارد؛ بلکه روی آنها خط بطلان کشیده است و همین پیوستگی و یک رنگی زبانی، فرهنگی، تمدنی و پیشینة تاریخی مشترک در میان مردم عزیز ما و ملت برادر ایران باعث شده است تا ما با آنها درد و رنج و آینده مشترک داشته باشیم. به این دلیل شهید سلیمانی شهید و قهرمان مشترک دو ملت میباشد.
وی درباره دومین علت علاقه مردم افغانستان به سردار شهید سلیمانی توضیح داد: ثانیاً افغانستان و ایران همان گونه که دوستان مشترک دارند، دشمنان مشترک نیز دارند، قدرت های زورگو، متجاوز و استعمارگر در راس آنها آمریکا سالیان درازی است که با این دو قلمرو دشمنی کرده اند. اگر سردار سلیمانی را در عراق به شهادت رساندند، طی بیست سال اخیر در قندهار، هلمند، کنر، بلخ و لغمان نیز هزاران هموطن ما را به خاک و خون کشیدند و صدها قهرمان ما را نیز شهید کردند.
این قاری زن قرآن در پایان سخنانش گفت: در واقع یادبود از شهدای سرافرازی مانند شهید سلیمانی که برای تعالی اسلام و وحدت امّت مسلمان تلاش کرده و در برابر دشمنان خونخوار ایستاده و جان خود را فدا کرده است یک واجب ایمانی و انسانی میباشد.
در ادامه این مراسم شرکت کنندگان شعرهای خود را در وصف سردار شهید سلیمانی قرائت کردند.
فریبا احمدی از شاعران کابلی در این مراسم شعر خود را این گونه به این سردار بزرگ اسلام تقدیم کرد:
داغ سنگین است، گویا قلب حیدر ریختهپیش چشم آسمان اشک پیمبر ریختهغرق در خونابه بین ای اختران کهکشانتکههای زخمی ماه منوّر ریخته
در ادامه کریمه احمدی برای حاضران شعرخوانی کرد که این شعر در ادامه میآید.
پر کشیدی در نگاهت شور حیدر داشتیمالک اشتر! شهادت را تو باور داشتیبامداد جمعهای تاریک، روشن شد سپهرشد محقق آرزوهایی که در سر داشتی
صبرینا امیری نیز شعری از مهری حسینی را برای حاضران در این مراسم قرائت کرد:
سراپا وسعت دریا گرفتندهمان مردان که در دل جا گرفتندتمام خاطرات سبزشان ماندبه بام آسمان مأوا گرفتند
در ادامه این مراسم شکریه اخلاقی شعری از محمد رضا بازرگانی را برای حضار خواند:
فکر کردی که نمانده دل و دلسوزی نیست؟یا در این قوم به جز دغدغۀ روزی نیست؟به خیالت که زمستان شده و یخبندان؟در نفسهای نسیمی دم نوروزی نیست؟
در پایان این مراسم نیز صابره رضایی شعری از سیده فرشته حسینی را قرائت کرد:
هزار بار شکستم که یک کلام بگویمکه در وداع تو امشب به تو سلام بگویمسلام! صورت خونین! سلام دست بریده!سلام جسم مقطّع، من از کدام بگویم
انتهای پیام/ ر