راهبردشناس سوری در گفتگو با فارس: امارات در پی تحمیل توافق آبراهام به سوریه است
02:33 2022/04/02

به گزارش سرویس بین‌الملل خبرگزاری فارس، «امجد اسماعیل الآغا» تحلیلگر مسائل سیاسی و راهبردشناس (استراتژیست) سوری در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل فارس درباره تحولات روابط عربی-سوریه، احتمال ایجاد روابط بین دمشق-تل آویو، همکاری‌های تاریخی ایران و سوریه و همچنین آینده مناسبات منطقه‌ای این کشور به سوالاتی پاسخ داد.

مشروح گفت‌وگوی تحلیلی:

امجد اسماعیل الآغا پاسخ داد: «سال‌های جنگ سوریه یک انزوای سیاسی غیرقابل انکار را به دمشق تحمیل کرد، انزوایی که می‌توان آن را در ذیل واژگان و سرفصل‌های جنگ سوریه قرار داد. اما پس از پایان سال‌های جنگ [که در طی آن دولت سوریه موفق شد تا حدی دیدگاه‌های سیاسی خود را تحمیل کند] مشخص شد که دمشق به ضرورت پی‌ریزی معادلات جدید منطقه‌ای، به ویژه پس از تشدید اوضاع در تمام بخش‌های سوریه و انعکاس آن بر وضعیت مردم سوریه پی برده است. علاوه بر این، الگوی درگیری‌های منطقه‌ای و به وجود آمدن عوامل تعیین‌کننده استراتژیک جدید برای اکثر قدرت‌های منطقه‌ای، ضرورت تغییر خوانش‌های راهبردی را شکل داد. بر این اساس می‌توان سفر بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه به امارات را در همین چارچوب قرار داد.در واقع استقبال امارات از بشار اسد با هدف ترسیم معادلات منطقه‌ای به شکلی متوازن بود و به نظر من این اقدام ابوظبی شایسته قدردانی است».

استراتژیست سوری بیان کرد: «سفر اسد به امارات خشم مخالفان سوری را برانگیخت؛ اما بر اساس قرائت‌های سیاسی واقع‌بینانه، امارات آنچه را که مناسب وضعیت خود می‌داند انجام می‌دهد و در عین حال روابطش را مطابق با سیاست خارجی پیش می‌برد. مهمتر از همه‌ی آنها این است که پرونده سوریه به یک موضوع در چارچوب سیستم امنیتی کشورهای عربی تبدیل شده است که البته به تبع آن نمی‌توان مخالفان سوری را به دستور کار پرونده دمشق [در جهان عرب] اضافه کرد».

وی افزود: «از منظر واقع‌گرایی سیاسی، باید گفت که امارات نقشی اساسی در جنگ سوریه نداشت، بلکه نقش ابوظبی بی‌طرفانه و حتی مثبت بود. امارات بر خلاف بسیاری از کشورهای منطقه، با مخالفان دولت سوریه معامله کرد و در عین حال از دمشق در برخورد با بحران‌هایش نیز حمایت نکرد. در همین خصوص باید گفت که امارات متحده عربی در طول جنگ سوریه، با حمایت از مخالفان سوری به دنبال دستاوردهای موقتی و خشنودسازی غرب نبود. از آنجایی که سیاست امارات همیشه انتقال پیام‌های انسان‌دوستانه بوده است، بنابراین مراقب بود که به این مشی خود در قبال دمشق ادامه دهد. در نتیجه من معتقدم اکنون امارات در حمایت از دولت سوریه قاطع است و سفر اسد نیز که اهدافی سیاسی-اقتصادی پیدا کرد، مؤید این نکته است».

امجد اسماعیل بیان کرد: «بن زاید در نشست شرم الشیخ که با حضور نفتالی بنت نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و عبدالفتاح السیسی رئیس‌جمهور مصر برگزار شد، آنها را در جزئیات سفر اسد قرار داد. این نشان می‌دهد که به سفر رئیس‌جمهور سوریه به عنوان بخشی از یک استراتژی جدید و گسترده برای گفتگوی همگانی در منطقه نگاه می‌شود که این استراتژی، رویکرد جدیدی را با تمرکز بر دیپلماسی، تنش‌زدایی و تعامل می‌طلبد. بسیاری از گزارش‌ها می‌گوید که بن زاید به بنت گفته است که امارات ترجیح می‌دهد به بشار اسد مشروعیت بخشد تا او را دوباره به عرصه روابط عربی بازگرداند، تا از این راه دمشق از آغوش تهران خارج کرده و نفوذ ایران در سوریه را محدود سازد.  به موازات این اخبار، رسانه‌های اسرائیلی گزارش داد‌ند که مقامات اماراتی به اسرائیل گفته‌اند در تلاش برای دور کردن اسد از ایران و روسیه، و بازگشتش به آغوش عربی هستند».

وی ادامه داد: «بر این اساس، اسرائیل به سفر اسد به امارات علاقه نشان داده و فکر می‌کند این اقدام می‌تواند باعث کاهش نفوذ ایران در منطقه به ویژه در مرزهای سوریه و اسرائیل شود. از این رو اسرائیل آن را گامی مثبت می‌بیند که ارتباط مستقیمی با انعقاد توافق عادی‌سازی با امارات دارد. در واقع، انتظار آشتی بین اسرائیل و دولت سوریه غیرواقعی است، اما موضع فعلی امارات در قبال دمشق به توافقات ابراهیم مرتبط است و با توسعه سریع روابط امارات و اسرائیل از لحاظ دیپلماتیک و سیاسی، ممکن است محمد بن زاید نقش مهمی را در این راستا ایفا کند. این نقش می‌تواند میانجی بین سوریه و اسرائیل برای ایجاد دیدگاه‌ها و همکاری‌های مشترک با یکدیگر و حل و فصل مسائل آن‌ها در راستای ثبات منطقه باشد».

استراتژیست سوری توضیح داد: «تحولات اخیر نظیر روابط با سوریه و روند عادی‌سازی روابط عبری-عربی، دلایل متعددی دارند؛ مهار تروریسم در منطقه که با جنگ سوریه تشدید شد، یکی از این دلایل است. دلیل دیگر روسیه است که می‌خواهد در سایه خروج آمریکا از منطقه، روابط عربی با بشار اسد را احیا کند. در نهایت تلاش کشورهای منطقه برای مقابله با بحران‌های منطقه‌ای با رویکردهای جدید یکی دیگر از دلایل مهم این تحولات است. اهمیتی ندارد اگر این دلایل در تضاد با روندهای آمریکا باشند؛ به‌ویژه حالا که سیاست واشنگتن در قبال ایران بدون درنظرگرفتن منافع متحدان منطقه‌ای آمریکا پی‌گیری می‌شوند».

تحلیلگر سوری گفت: «وزیر امور خارجه ایران، گفته است که تهران از توسعه روابط سوریه و کشورهای عربی استقبال می‌کند، این اظهارات در سفر اخیر وی به دمشق بیان شد. سوال اساسی در این زمینه میزان تأثیر بازگشت دمشق به آنچه می‌توان آن را آغوش عربی نامید است و اینکه آیا بازگشت دمشق تهدید و چالشی برای روابط سوریه و ایران خواهد بود یا خیر؟ در واقع پاسخ این سؤالات، اساس ماهیت روابط سوریه و ایران را در سه دهه گذشته تبیین می‌کند. همراهی سوریه با ایران در طول جنگ ایران و عراق کاتالیزوری برای توسعه روابط دو کشور بود. روابط تهران و دمشق در سی سال گذشته عاری از تنش و رقابت نبوده است؛ چرا که این دو بر سر برخی مسائل اختلافاتی داشتند، اما به زودی دو طرف توانستند آن‌ها را مهار کنند».

وی در پایان خاطرنشان کرد: «اتحاد با سوریه برای منافع استراتژیک ایران در خاورمیانه حیاتی است و برای مدت طولانی نزدیک‌ترین متحد آن بوده است. جنگ سوریه امکان دست‌یابی ایران به خاورمیانه را فراهم کرد؛ ایران از یک سو به عنوان یک قدرت منطقه‌ای فعال و تاثیرگذار در مسائل و پرونده‌های منطقه، نقش ایفا کرد و از سوی دیگر تهران، در حمایت از دولت سوریه نیز فعال بود. ایران از طریق ایفای نقش در پرونده سوریه و سایر بحران‌های منطقه‌ای توانست نقشی فعال و تاثیرگذار را در سطح منطقه از خود نشان دهد. تمام نیروهای فعال در سطح منطقه را وادار کرد تا به محور مقاومت به عنوان یک محور و نیروی جامع و یکپارچه نگاه کنند. نگاهی که براساس یک دیدگاه عینی و در جهت تغییر تصویر کلیشه‌ای از محور و لزوم ورود آن به درون تفاهم‌ها و توافقاتی بود که ثبات منطقه را شکل می‌داد. با این حال، باید گفت که ایران  هرگونه نزدیکی روابط بین کشورهای عربی با سوریه را بررسی و دنبال می‌کند؛ به ویژه اینکه سوریه مهم‌ترین رکن محور مقاومت است و دمشق یک فرصت اقتصادی برای تهران محسوب می شود».

انتهای پیام/خ