ارتباط این پوستر با شهید سلیمانی چیست؟
05:05 2022/01/05

 

به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری فارس، شانزدهمین جشنواره حروف‌نگاری اسماءالحسنی،‌سال گذشته برگزار شد و ۴۴ اثر منتخب به صورت مجازی نمایش داده شدند. یکی از این پوسترها، اثر بهرام میرزایی بود که اگرچه جزء ۵ طرح برگزیده انتخاب نشد، اما پوستری است که تاریخ مصرف ندارد.

ایده به کار رفته در مرکز پوستر فوق، پسِ پشت یا به عبارتی آن روی دیگر تصویر هنر مردان خداست که سردار سلیمانی و شهیدان و شاهدانِ مستغرق در بی نهایت و بی‌کرانگی وجه‌الله را به زبان هنر و در قالب تمثیل نشان می‌دهد. مگر نه این که امام خمینی فرمود «برای شهید ۷ خصلت است که اوّلی آن عبارت است از اینکه اول قطره‌ای که از خون او به زمین بریزد تمام گناهانی که کرده است، آمرزیده می‌شود. و مهم آن، آخرین خصلتی است که می‌فرماید. می‌فرمایند که -به حسب این روایت- که شهید نظر می‌کند به‌ وجه الله.»

 

 

از سوی دیگر، جمله‌ای از حاج قاسم سلیمانی به یادگار مانده است که گفت: «عزیزان مشتاق! تا کسی شهید نبود، شهید نمی‌شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز کسی را دیدید که بوی شهید از اخلاق او استشمام شد، بدانید که او شهید خواهد شد.»

* قصه عشق را نهایت نیست

با در نظر گرفتن این دو نقل قول متوجه می‌شویم که طراح در تصویرسازی این ایده قدم‌های درستی برداشته است. به گفته زیبایی‌شناسان «اثر هنری در حکم یک تمثیل است و سبب می‌شود تا چیز دیگری دانسته شود.» ایده‌پرداز در این پوستر نشانه بی‌نهایت در ریاضیات (∞) را به کار برده، نمادی که معمولاً به‌معنای فراتر از هر مقدار است و این چنین شهود شهید را با بی‌کرانگی ذات باری‌تعالی پیوند می‌دهد؛ همان که سعدی گفت «قصه عشق را نهایت نیست».

بنابر یکی از تعاریف ارائه شده در فرهنگ معین، شهید در معنا سخت شیفته کسی شدن است. در تعریف غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد حکمت و فلسفه هم «شهید و شهادت از ماده شَهِدَ به معنی دیدن و رؤیت است. شهید وجه الله را می‌بیند. اگر شما با چشم وجه الله و الهی، عالم را ببینی، شهید هستی. چون مقام شهید عین آگاهی است. فرای هر مرگ دیگری است» او که به نظر می‌رسد این تعریف را از استادش حضرت امام(ره)  به عاریت گرفته است، سعی در بسط و تبیین آن دارد.

* ایستاده در ارتفاع بی‌نهایت

نسبت هنر و نظر و یا به عبارتی «دیدن» در آراء دیگر فلاسفه جایگاهی ویژه دارد. تعاریف زیادی در باب هنر شده که قدیمی‌ترین آن به برداشت رایج یونانیان از هنر مربوط می‌شود که هنر را فن و تخنه می‌دانستند. مارتین هایدگر فیلسوف مشهور قرن بیستم می‌گوید: واژه «تخنه» بر نوعی از دانش دلالت دارد. هنرمند اهل تخنه بود، نه چون می‌آفرید، بلکه چون آشکارگی را در می‌یافت و راز هستی را می‌شناخت.

اینجاست که باید گفت هنر، کشف راز هستی است و شهدا ـ این مردان خدا ـ ایستاده در ارتفاع بی‌نهایت و شاهدان وجه الله هستند. 

پژوهش اثر هنری بر اساس ارزیابی تأثیری که بر حس ما می‌گذارد و ادارک حسی ـ که نتیجه آن است ـ سبب می‌شود تا مفاهیمی در دل زیبایی‌شناسی اثر یافت شوند که هدف آن‌ها بسط اندیشه اثر است.

انتهای پیام/