به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، پیوند سینما و شهر(معماری، فضا و...) در مقام دو فرم هنری متمایز و در ظاهر بیربط به هم، ایدهای است که نخستین بار والتر بنیامین فیلسوف معروف مکتب فرانکفورت در مقاله «هنر در عصر بازتولید مکانیکی» به شکلی گذرا و فشرده به آن اشاره کرده است. بنیامین در این مقاله به این نکته اشاره میکند که سینما بیش از سایر فرمهای هنری وامدار معماری و شهرسازی است.
سینما بیش از آن که وامدار نقاشی باشد به لحاظ جنبههای بصری و تصویری قاببندی و... یا به واسطه جنبه روایتی وامدار ادبیات و رمان باشد و یا به واسطه بهرهای که از بازی و اجرا میگیرد وامدار تئاتر، به معماری شباهت دارد و به همین خاطر ادعا میکند که سینما بیش از آن که جزو هنرهای بصری باشد همچون معماری در قالب هنرهای لامسه یا بساوایی قرار میگیرد یعنی شباهت معماری و سینما به خاطر درگیر کردن جنبههای بساوایی و لامسه حواس انسان است.
میان شهر و سینما پیوند تاریخی و اجتماعی وجود دارد این پیوند فراتر از این بحث کلی است که سینما به عنوان هنر هفتم فرزند سنتز مابقی فرمهای هنری و ادبی همچون رمان، تئاتر، نقاشی و غیره است. میان جهشی که اساساً در مفهوم معماری و فضای مدرن در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد و شکل گیری سینما که سبب تحول و تغییر ادراک آدمی از مفهوم فضا شد تقارن معناداری وجود دارد.
با پیدایش سینما ما با تغییر بینش آدمها نسبت به واقعیتها و جهانی که با آن مواجه بودند روبهرو شدیم و سینما این امکان را به بشر داد تا پدیدهها و واقعیتها را به شکل کاملاً متفاوت از آنچه که پیش از آن تجربه میکرد و از زاویه دید و منظرهای تازه تجربه کند. این تغییر در دریافت انسانی از فضا و واقعیت پیرامون در قرن بیستم همزمان است با تغییر و جهشی که در فضای شهری و فضای معمارانه از طریق معماری و شهرسازی مدرن ایجاد شد.
طی دهه گذشته رابطه و پیوند سینما و شهر بیشتر از همیشه مورد نظر مترجمان و پژوهشگران عرصه هنر و سینما قرار گرفته است، به گونهای که دهها کتاب مختلف درباره این موضوع منتشر شده است. به واسطه اهمیت موضوع در این گزارش نگاهی گذرا خواهیم داشت به برخی از مهمترین کتابهایی که در این باره نگارش و منتشر شدهاند.
کتاب «سینما و شهر» به چهار فصل تقسیم میشود: سه فصل از این چهار فصل به ترسیم رابطهٔ جغرافیایی بین قلمروهای کلیدی جهانی و انواع شهرها و فرهنگهای سینمایی خاص آن ها میپردازند (لوس آنجلس، شماری از شهرهای مستعمرات اروپایی پیشین، و شهرهای مرکزی دو قدرت استعماری پیشین اروپایی)؛ یک فصل دیگر به ترسیم رابطهٔ سیاسی- اقتصادی بین تولید فیلم و مصرف [یا تماشای] آن از یک سو و مراکز کلیدی شهر از سوی دیگر، اختصاص دارد.
مقدمه کوتاهی برای هر یک از فصلهای کتاب نگارش شده است که مقالات مختلف را به دیگر فصلها مرتبط میسازد. جانِ کلام این کتاب در دو مقالهٔ انتقادی طرح شده است: مقالهٔ نخست که «سینما و شهر در تاریخ و تئوری» نام دارد، برای ایجاد ارتباط میان سینما و جامعه شهری و جایگاه آن در تئوری فرهنگی و اجتماعی، زمینه یا بستر تاریخی و جغرافیایی کلان و گستردهای فراهم میآورد؛ دومین مقاله با نام «فیلم و جوامع شهری در بستری جهانی» به نحوی دقیق به معرفی مقالات و فصلهای مختلف کتاب می پردازد و توجه ناگزیر آنها را به مقولهٔ قدرت، جهانیسازی و مقاومت ـ آنگونه که در سینما و فیلمها در محیط شهری نمود مییابند و یا به واسطه آن عمل میکنند ـ مورد توجه قرار میدهد.
نویسنده در مقدمه به این نکته اشاره کرده است که: این کتاب برگرفته از همایش سینما و شهر است که ما آن را سازماندهی کردیم و مرکز پژوهشهای فیلم در کالج دانشگاهی دوبلین (یو سی دی ) در مارس ۱۹۹۹ میزبان آن بود. این همایش طیف گستردهای از پژوهشگران نامدار و نوظهور را گرد هم آورد که در حوزههای مرتبطی مثل مطالعات فیلم، جامعه شناسی، مطالعات شهری، جغرافیا و معماری، و با به کارگیری روش شناسیهای (متدولوژی) مختلف، به بررسی و تدقیق دربارهٔ رابطه غنی بین فیلم و محیط شهری پرداختند...
به طور کلی کتاب «شهرها و سینما» در سه بخش تدوین شده است. بخش اول در حرکتی تاریخی، سفر خود را از جمهوری وایمار و برلین به عنوان محمل مدرنیته و هنر مدرنیستی آن روزگاران آغاز می کند، و با گذر از ترس و تردید و تمنای نهفته در لس آنجلس فیلم نوآرها، در شهر عشق، پاریس موج نو سینمای فرانسه، آرام می گیرد؛ و در این مسیر از سیر تحول و بده بستان سبکهای زیباشناختی میان سینمای این سه اقلیم غافل نمیماند. بخش دوم ترسیم گر گذار از سینمای ملی مدرنیستی به سینمای فراملی پست مدرنیستی است و حرکت خود را از صنعت فیلم هنک کنگ آغاز میکند و با نگاه به «فیلمْ آوارها» و عبور از میان خرابهها و ویرانههای به جا مانده از جنگ در شهرها به دو راهی یوتوپیا(آرمانشهر) و دیستوپیا(ویرانشهر) در فیلمهای علمی ـ تخیلی میرسد.
و در نهایت بخش سوم حول مفاهیم هویت و مکانمندی در فرایند جهانی شدن، به بررسی اجتماعات حاشیهنشین، زاغهها، گتوها، سفر، مهاجرت، و وضعیت پناهندگان و کارگران غیرقانونی میپردازد.
«صحنههایی از یک ازدواج (ملاحظاتی درباره فضا، شهر و تجربه دیداری شنیداری در سینما)» اثر مازیار اسلامی (-۱۳۴۹)، درسگفتارهایی درباره پیوند سینما و معماری است.
در بخش نخست این کتاب، پیوند سینما با معماری بررسی شده و در بخش دوم نیز پیوند اجتماعی و زیباشناسانه سینما با فضای شهری به بحث گذاشتهشدهاست.
در این کتاب آمده است: سینما و حیات ذهنی شهر در تاریخ سینما تعداد زیادی از فیلمهای اولیه، چه فیلمهایی که برادران لومیر ساختهاند، چه تصاویر متحرک در دیگر کشورهای دنیا (فیلمهای اولیهی پیش از ورود داستان و روایت داستانی به سینما) از حداقل انسجام در حوادث و کنشهای فیلمیک برخوردارند. در این فیلمها تصاویر زندگی روزمره و حیات شهری و مدنی حضور مشخص و بارزی دارد. این گویای ارتباط درونیای است که سینما از همان ابتدا با فضای شهری داشته است و میتوان به جرأت گفت که هیچ فرم هنری و ادبی دیگری به اندازهی سینما واجد این ارتباط متنوع و موثق با شهر در تاریخ تحولش نبوده است. هنگامی که به فیلمها و تصاویر اولیهی سینما مینگریم، یعنی دورانی که سینما بهواسطهی ظهور و زایش ناگهانیاش، از نوعی آزادی و رهایی، چه در سبک و چه در مضمون برخوردار بود متوجه میشویم که تصاویر سینماتوگرافیک دربارهی مردمان و آدمهایی است که شبح وار در فضاهای شهری در حرکت و آمد و شد هستند.
آدمها و رهگذرانی که بهتزده به دوربین، این ابزار جادویی خیره شدهاند. در این فیلمهای اولیه میان کسانی که تصاویر را قرار است تماشا کنند (یعنی کسانی که تصاویر برایشان ساخته میشد تا به سینما بروند و آنها را بینند) و کسانی که موضوع این تصاویر یا به بیان امروزی بازیگران این تصاویر بودند هیچ تمایز و گسستی وجود نداشت. همان کسانی که تصاویرشان در خیابانها برداشته و ضبط میشد و رهگذرانی که به شکلی تصادفی موضوع این تصاویر متحرک بودند همان تماشاگرانی بودند که بعدتر به سالنهای سینما میرفتند و از تماشای تصاویر خودشان یا آدمهای شبیه خودشان یا کسانی که میشناختند حیرت زده میشدند. به یک معنا، این جوهره اصلی تصاویر سینما توگرافیک در تاریخ سینما است، تصاویری از فضا، محیط شهری، رهگذران و مردمان عادی از همهی اقشار جامعه.
باربارا مِنِل، نویسندۀ «شهرها و سینما»، گرچه استاد مطالعات سینمایی است، اما در این کتاب کوشیده با رجوع به آراء نظریه پردازان شهری، فیلمها و تصاویرشان را در پیوند با تحولات و پیچیدگیهای شهر معاصر بازخوانی کند. از این رو مطالعۀ کتاب هم برای دانشجویان و علاقهمندان سینما و هم برای محققان و دانشجویان معماری، شهرسازی، جامعه شناسی و... میتواند بسیار روشنگر باشد. کتاب «شهرها و سینما» شیوههای مختلفی را به بحث میگذارد که از طریقِ آنها شهرها و سینما به هم پیوند میخورند؛ این کتاب برای نیل بدین امر از منابع و روشهای مطرح در مطالعات سینمایی و مطالعات شهری به شکلی توأمان، بهره میبرد. البته در اینجا تأکید بیشتر بر مطالعات سینمایی است تا از این طریق براهمیت سینما در فهم و درکِ چگونگیِ تصویر و تصورِ شهرها صحه گذاشتهشود. هدفِ اصلی، کاوش و بازکاوی این حقیقت است که چطور شهرهای سینمایی و خیالی در بستر مقولاتی همچون ملی و جهانی، مدرنیته و پست مدرنیته و تولید و بازتولید قدرت ـدر پیوند با نژاد، طبقه، جنسیت و مهاجرتـ به تصویر در میآیند. هدف این کتاب از بررسی فیلمها نه صرفاً بازتاب و تبیینِ مسائل شهری، که در سطحی فراتر، خلقِ تصویر و تصوری سینمایی از شهرهاست؛ تصویری ورای آنچه که در زندگی هر روزهمان تجربه میکنیم.
در بین کتاب های منتشر شده دو کتابی که در سطرهای پیشین معرفی شدند، بیشتر از باقی کتابها دیده شدهاند و مورد استقبال دانشجویان قرار گرفتهاند. اما به جز این کتابها که هر دو ترجمه هستند و مثالهای سینمایی و شهرهای مورد اشارهشان عموما کشورهای اروپایی یا آمریکایی است، میتوان به چند کتاب دیگر اشاره کرد که تالیف هستند و بیشتر از دل مطالعات پژوهشگران ایرانی فعال در داخل کشور بیرون آمدهاند. این کتابها عموما معطوف به سینمای ایران و شهرهایی چون تهران نگارش شدهاند.در ادامه گزارش به معرفی برخی از این کتابها میپردازیم.
کتاب خاطره شهر(بازخوانی سینماتو گرافیک شهر ایرانی؛ دهه های ۱۳۴۰-۱۳۵۰) جزو اولین آثاری است که موضوع شهر و سینما را مورد مطالعه قرار داده است. مرحوم دکتر محسن حبیبی که برخی نشریات از او با عنوان «پدر شهرسازی ایران» یاد کردهاند در این کتاب به بازخوانی روابط چندسویه سینما و شهر و مدرنیته در ایران از سال های ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ می پردازد و از دریچه فیلمهای سینمایی نگاهی به فضای شهری کشور در دوران پیش از انقلاب می اندازد.
این کتاب یکی از آخرین آثاری است که در باره شهر و سینما منتشر شده است. بهارک محمودی این کتاب را نگارش کرده و انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است.
در این کتاب با پرسشهایی از این دست روبرو هستیم: شهری که در سینما بازنمایانده می شود چگونه شهری است؟
ابعاد رابطهی میان شهر و سینما کدام است؟ سینما ضمن آنکه میان خاطره و امر بازنموده پیوند ایجاد میکند آن را از طریقی دیگر به نحوی بسط میدهد که گویی از نو خلق میشود. شر در سینما از نو ساخت میشود و بخشهایی هم از آن خاطرهی ما پاک میشود، شهری که سینما را ممکن کرده و سینمایی که شهر را توسعه میدهد. محلات و نقاطی از شهر را ابتدا سینما کشف میکند و سپس این مکانها در واقعیت جایگاهی میشوند برای زیستن و رجوع. از سویی دیگر سینما هم به برخی مکانها برای نشان دادن شهر رجوع میکند.
تحقیق در باب نشانههای شهری در سینما چگونه ممکن است، برج آزادی، پل طبیعت یا تصویری عمیق و چندوجهی از بخشی از شهر که تولید خاطره میکند؟ آیا تحقیق در این زمینه مستلزم نوعی نگاه نخبه گرایانه بر بازنمایی شهر است یا نگاهی مبتنی بر زندگی روزمره، آیا سینماگران در پی ارسال پیامی عامدانه و در اصطلاح روشنگرانه در ارتباط با شهر هستند یا اینکه شهر خود را غیر مستقیم از خلال فیلم آشکار میکند و ابعاد معمولی زندگی را باز میتاباند؟ مقالات این کتاب در پاسخ به پرسشها مسائل مذکور تدوین شده است.
کتاب انسان، سینما، شهر، مجموعه ای از گفت و گوهای علیرضا قاسم خان با ۱۰ نفر از شخصیتهای دانشگاهی ایران است که هر یک از نگاه خود به بررسی این سه پدیده و در ارتباط با هم پرداختهاند.
از منظر این کتاب اگر سینما را یک دال بدانیم که تمام زندگی ما را در حال حاضر پر کرده است سوالهای زیادی در رابطه با آن پیش میآید. مطمئنا وجود سینما به مدرنیته و تکنولوژی ارتباط دارد اگر انسان به تکنولوژیی پیشرفته دست پیدا نکرده بود از سینما هم خبری نبود. شهر بخش اساسی مدرنیته را تشکیل میدهد که منجر به تغییر زیستگاه انسان میشود. حالا که زیستگاه انسان را شهرها تشکیل میدهند انسان به گونهای دیگر در رابطه با خودش فکر میکند که میخواهیم بدانیم سینما در این جا چه نقشی را ایفا میکند؟ در ابتدا باید توان اندیشیدن درباره سینما که به شهر و رابطهاش با انسان میپردازد، را داشته باشیم. اما در حال حاضر انسان در حضور سینما زندگی میکند که به راحتی نمیتواند این ابزار خلاق را معضل دار کند. به هر حال ناچاریم سینما را در کلیتش و انضمامیتی که با کل زندگی دارد را بشناسیم.
در این کتاب کوشیده شده تا پس از تبیین رابطۀ بین شهر و سینما، با مطالعه آثار سینمایی، شهر از زاویهای جدید مورد بررسی قرار گیرد. فصل اول کتاب، شناخت رابطهای است که در طول تاریخ سینما بین این صنعت- رسانه هنری و شهر وجود داشته و همچنان ادامه دارد. رابطهای که به موجب آن زوایای گوناگون شهرهای مختلف جهان بر پرده سینمای کشورهای مختلف ظاهر گشته و در بسیاری از موارد قضاوت بصری از آنها ارائه کرده است.
در فصل دوم کتاب تصویر شهر در تعدادی از فیلمهای سینمایی خارجی مرور شده است.
فصل سوم کتاب با نگاهی روش شناسانه تلاش دارد تا چهارچوب تحلیلی مناسبی را نه تنها برای این کتاب بلکه برای سایر پژوهشهای از این دست ارائه کند. از همین رو ادبیات این فصل روشمندتر و تخصصیتر بوده و مخاطب هدفِ آن علاقهمندان به مباحث روششناسی به ویژه نشانهشناسی است.
انتهای پیام/