«هنر انقلاب» امروز از هر زمان دیگری به «هنرمند انقلابی» نیازمند است و باید به مخاطب امروز شناسانده شود. این مفهوم نیازمند تشریح و شناخت بیشتر است تا جامعه امروز به درکی بهتر و واقعیتر به مقوله «هنر انقلاب» برسد و این مقوله را تنها یک پدیده خشک و بیانعطاف و از سرِ وظیفه نداند که شخصی یا ارگانی با پشتوانه حاکمیت دست به فعالیت یا خلق اثری میزند که آنچنان مخاطبی ندارد و تنها برای پر کردن آمار و توجیه بودجههای آنچنانی و خروجی بیمخاطب کاری انجام میشود بلکه میباید با روشنگری در این زمینه سطح گستردهای از جامعه را با هنرمندان و آثاری که الحق به خودی خود و قائم به ذات، آثاری فاخر بوده و در هر جامعه هنری در بالاترین سطح ممکن ستایش میشوند، آشنا و مانوس کرد. کاری که رسانهها کمتر به آن اعتنا کردهاند و به غایت درخور توجه است.
در همین خصوص و سلسله محتواهایی که از این پس درباره «هنر انقلاب» در گروه هنر خبرگزاری فارس منتشر خواهد شد، سراغ «چهره هنرمند سال انقلاب» رفتیم تا با او و فعالیتهایش بیشتر آشنا شویم و آثاری که برای «هنر انقلاب» خلق کرده و فعالیتهایی که در همین راستا انجام میدهد.
امیرحسین سمیعی متولد 1362- تهران است. وی فارغ التحصیل هنرستان موسیقی است و کارشناسی خود را در رشته سینما از دانشگاه هنر معماری تهران اخذ نموده است. در ادامه در دانشگاه کومیتاس ارمنستان در رشته آواز کلاسیک موسیقی را دنبال کرده است. خوانندگی در گروه کر ارکستر سمفونیک صداوسیما، خوانندگی در سمفونیهای خلیج فارس و دلاوران و آهنگسازی برای موسیقی فیلم نیز در کارنامه هنری این هنرمند دیده میشود. و اما فعالیت وی در عرصه مدیریت هنری به سالهای اخیر و مدیریت موسیقی شهرداری تهران و حالا در تصدی معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و تولیدات شاخص در حوزه هنر انقلاب برجسته شده است و عمده این فعالیتها شاید دلیل اصلی انتخاب وی به عنوان «چهره سال هنر انقلاب» بوده باشد. به همین بهانه با ایشان گفتگویی ترتیب دادهایم تا با اندیشه، فعالیتها و برنامههای او بیشتر آشنا شویم که در ادامه میخوانید:
خواست خدا بوده که دیده شدن و پسندیده شدن بنده حقیر با نگاه شهدا به وقوع پیوسته است. من در در سال ۱۳۹۹ در خدمت مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی شهرداری تهران، «پوئم سمفونی سرباز» را به مناسبت اولین سالگرد شهادت حاج قاسم خلق کردیم که به لطف خدا و شهید بزرگوارمان، به اثری بسیار موفق و تاثیرگذار تبدیل شد. همانطور که برنامهریزی کرده بودیم این اثر در سطح بینالمللی نمود پیدا کند به این هدف رسیدیم با توجه به اینکه به شدت با محدودیتهای کرونایی مواجه بودیم تا اینکه به لطف خدا در سال ۱۴۰۰ در کنسرتی با عنوان «مقام حماسه» این اثر سترگ را اجرا کردیم و بخشهایی از «پوئم سمفونی اروند» را نیز در همین کنسرت به اجرا گذاشتیم.
در جشنواره سی و هفتم موسیقی فجر نیز پوئم سمفونی سرباز و بخشهایی از پوئم سمفونی اروند اجرا شد. در واقع ساخت، تنظیم و اجرای پوئم سمفونی اروند و آثاری که حقیر برای این یکی دوسال در حوزه شهادت حاج قاسم ساختم، لطف دوستان بود که بنده را به عنوان یکی از چهره های هنر انقلاب سال ۱۴۰۰ انتخاب و معرفی کنند و این مدال افتخار برای من بسیار بسیار باارزش است و افتخار میکنم که جایزهای که در واقع نگاه متبرک شهدا ازجمله شهید آوینی است، را دریافت کردهام.
پوئم سمفونی یک روایت موسیقایی است که اتفاقا آغازگر فرمهای آزاد محسوب میشود. در پوئم سمفونی ما میآییم یک روایت را و یک داستان و یا یک شعر یا یک موضوع را به زبان موسیقی روایت میکنیم و به همین دلیل است که پوئم سمفونی در اران بیشتر ساخته میشود، هم دلیلش این است که آغازگر فرمهای آزاد هست به این معنی که آهنگساز را در قید و بند فرم نگه نمیدارد، و یک نکته هم این که ما وقایع تاریخی که در حوزه انقلاب اسلامی داشتهایم بیشتر به صورت وقایعنگاری است و همین دست آهنگساز را باز نگه میدارد تا بتواند آن واقعه یا رویداد را به زبان موسیقی روایت کند. مثلا در «پوئم سمفونی اروند» من عملیات کربلای چهار، کربلای پنج، والفجر هشت را تبدیل به روایت موسیقایی کردم، از شروع عملیات کربلای چهار و بعد پنج و بعد والفجر هشت را در این سمفونی روایت کردیم.
پس این نوع روایت آزاد باعث میشود که خیلی دست آهنگساز درگیر فرم و چهارچوبهای یک نوع ساختار آهنگسازی نباشد و آزادتر بتوانیم آن روایت را به موسیقی برگردانیم.
در پوئم سمفونی هم شعر میتواند باشد هم خود روایت باشد. برای نمونه، عملیات کربلای چهار که من موسیقاییاش کردم، اصلا شعری وجود ندارد، خودم یک روایت موسیقایی است. عملیاتی که لو رفته و وقتی عراقیها منور میزنند، آن لحظهای بوده که بچههای ما را عراقیها به رگبار میبندند و این عملیات بازمانده خیلی کمی دارد تا اینکه در این روایت موسیقایی میرسیم به آن ۱۵۷ شهید غواص، یعنی پایان موومان کربلای چهار ما یک دوبیتی شعر داریم از مصطفی محدثی خراسانی که روایت میکند شهدای غواص را که در حال زنده به گور شدن هستند.
پس پوئم سمفونی میتواند شعر داشته باشد. ما در پوئم سمفونیهای یونیک غربی هم داریم که هم شعر دارد هم آواز. پس پوئم سمفونی هم میتواند شعر داشته باشد هم نداشته باشد. در موومان سوم «آن عاشقان شرزه» ما خواننده داریم و ۱۵۷ شهید غواص را روایت میکند. به همین دلیل فرم آزاد پوئم سمفونی بهترین شکل برای بیان روایت است چون روایت پستی بلندیهای فراوان دارد و این در قالب فرم نمیگنجد.
پوئم سمفونی سرباز شش موومان(بخش) دارد که یکی از آنها با کلام است و پوئم سمفونی اروند هم ۵ موومان دارد که یکی از آنها شعر و آواز دارد. اورند را من خودم کامل نوشتهام. ارکستر سمفونیک و کر بزرگ است و برای برخی سازها همچنین از نوازندههای خارجی استفاده کردیم.
بله آقای آرش امینی رهبر ارکستر سمفونیک صدا و سیما و به رهبری گروه کر آقای رازمیک اوحانیان و ارکستر مایستر هم آقای نیما زاهدی بودند و اجرای این دو پوئم سمفونی را برعهده داشتهاند. فردین لاهورپور و بهروز قهاری در بخش نوازندگی از ایران با ما همکاری کردهاند و از ارمنستان و لبنان نیز نوازنده خارجی در بخش ضبط این اثر داشته ایم.
زمانیکه این فعالیتها را آغاز کردیم ما طبیعتا کار خودمان را انجام میدادیم و اصلا رقابت یا موفقیت در یک رویداد یا مشخصا چهره سال هنر انقلاب به هیچ عنوان در ذهنمان نبود و تنها به عشق و علاقه شهید حاج قاسم و دیگر شهدای عزیزمان دست به کار شدیم.
سال ۱۴۰۰ برای من سالی بسیار پرکار بود و احساس کردم فصل شکوفا شدن بود. ببینید ما در تمام جنبش های انقلابی دنیا به دلیل وسعیت پدیدههای سیاسیاجتماعی _فرهنگی نگاههای آرمانگرایانهای برای رسیدن به تولیدات هنری داریم اما در انقلاب اسلامی و در نظام مقدس جمهوری اسلامی، مقوله انقلاب به گونه دیگریست. این را من بارها عرض کردهام و تنها به یک دلیل مهم، و آن پیوند حماسه و عرفان در تمام پدیدههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و هنری است که در انقلاب اسلامی اتفاق میافتد.
ما در هیچ کجای دنیای این چند شاخص را با هم نداریم، در جای جای دنیا حماسه هست، عرفان هست ولی در میانه میدان انقلاب اسلامی این چند عامل در تلاقی با از جان گذشتگی، معنایی دیگر مییابد و به پدیدهای منحصر به فرد تبدیل میشود. و این مقوله در مکتب ما میآید و با مذهب پیوند میخورد و به فرهنگ شهادت میرسد پس ناخودآگاه فرهنگ شهادت ما یک نقطه اتصالی دارد به مقوله عرفان و حماسه که این در هیچ کجای دنیا نیست و خاص سرزمین ما و پایتخت شیعه بودن ایران اسلامی است.
پوئم سمفونی اروند در اصل سال ۱۴۰۰ خلق نشده بلکه برمیگردد به سال ۱۳۹۶ که من شخصا به سفر راهیان نور رفتم و بسیاری از چیزهایی را که درک و دریافت کردم به شدت تاثیرگذار و احساس و تفکر برانگیز بودند. کسی که در کنار رود اروند قرار میگیرد، میتواند تمام این فصلهای تاریخی ارتباط برقرار کند، میتواند تمام این فرهنگ ایثار و از جان گذشتگی و شهادت را در لحظهای حس کند با آن گره بخورد و برای هنرمند یک انگیزه زیادی هست و اگر با مکتبی اصیل به اسم شیعه پیوند خورده باشد میتواند اینها را در ذهن و قلب خود به آفرینش هنری تبدیل کند.
از اینرو من سال ۹۶ خلق سمفونی اروند را آغاز کردم و سال ۱۴۰۰ رونمایی شد. چهره سال هنر انقلاب اسلامی اصلا در پس ذهن من هم نبود اما متولیانی که این انتخاب را انجام میدهند نشان میدهد که چقدر حواسشان جمع است به هنرمندان سرزمینشان! من بعد از رونمایی این اثر خیلی خبر و تحلیل و نقد و نظر در موردش شنیدم و خدارا شکر عده قابل توجهی از آن به عنوان یک اثر هنری برجسته در قد و قواره یک فیلم سینمایی میدیدند و این لطف بزرگواران بود که من حقیر را انتخاب کردند و بارها گفتهام که این جایزه برای من بسیار بسیار ارزشمند است.
ببینید هنر انقلاب اسلامی یک هنر جوششی است نه کوششی. هنر انقلاب اسلامی از زمان ورود خودش جریان خودش را در حوزههای مختلف شروع کرده است. در حوزه هنرهای تجسمی در همان بدو انقلاب شروع شد، در حوزه موسیقی، در حوزه سینما، و در هنرهای دیگر از همان بدو شروع انقلاب حرکت و جریانسازی خود را آغاز کردند و نوع منحصر به فرد خود را به دنیا معرفی کردند. نمونه که میگویم از همان ابتدای انقلاب، میتوانیم به شعارهایی اشاره کنیم که در تظاهرات و خیابانها سر داده میشد، که همه موزیکالیته بوده و موسیقایی شدهاند... مثلا شعار معروف «ای شاه خائن آواره گشتی» و... ببینید تمام اینها نغمهپردازی شده است. در بدو ورود انقلاب تمام هنرها پای کار بوده اند و با جوششی بودن به انقلاب خلق آثار هنری پرداختهاند. هنر انقلاب از دل جریانی آرمانگرا بیرون آمد که صدای مردم بود.
این خیلی مهم است که هنر در مسیر خودش در دهههای مختلف کارکردش عوض شده است. شعر جریان خودش را دارد، آفرینش های ادبی جریان خودش را، در دهه شصت موسیقی نقش تهییج کننده دارد، در دهه هفتاد موسیقی انقلاب اسلامی میرود در سینما انجام وظیفه میکند، «از کرخه تا راین» «بوی پیراهن یوسف» و موسیقیهای شاخص فیلم یا موسیقی های علیقلی در دهه هشتاد میآید و جلوه نمایی میکند و هنرهای دیگر که چون اینجا بحث موسیقی هست به آنها ورود نمیکنم. در زمینه هنرهای نمایشی و هنرهای تجسمی در دهه نود ما نسل جدیدی از هنرمندان را داریم که بسیار دغدغهمند و مسولیت پذیر به هنر انقلاب هستند و وارد میدان شدهاند.
هنر انقلاب اسلامی طی چهار دهه گذشته نشان داده است که یک خصیصه ویژه دارد و آن هم این است که آدمهای خودش را درون خودش پالایش میکند. اینگونه که اگر عدهای در یک دوره فاصله میگیرند، آنها را دوباره پالایش کرده و برمیگرداند و اگر عدهای وارد این حوزه میشوند با روی خوش از آنها استقبال میکند. و این خصیصه مهم درخت تنومند انقلاب اسلامی است که روز به روز پرسایهتر و عظیم تر میشود.
از چه نظر؟خیلیها که شاید نمیخواهند کار کنند یا بهانه درمیآورند میگویند کار کردن در زمینه هنر انقلاب دشوار و محدود است.
ببینید یک نکتهای هست اولا تمام آثار بزرگ هنری که که پروداکشن بزرگی دارند اینها به یک پشتوانه مالی برای به ثمر رسیدن اثر دارند. من معتقدم این بنگاه اقتصادی اگر نهادهای دولتی نباشند حتما نهادهای غیر دولتی هستند. مگر ما تا حالا سوال کردیم که آن نهادهای غیر دولتی از چه جایی تغذیه میشوند؟ یک اثر هنری که قرار است تولید شود لزوما به پشتوانه مالی نیاز دارد. طبیعی است که پشتوانه مالی میخواهد. طبیعی است که نهادهای انقلابی که پشتوانه یک اثر هنری هستند افقشان افق هنر انقلاب اسلامی است و آن بنگاه هنری هم افقش یا اقتصاد است یا یک ایده و حرفی برای گفتن دارد. ما نمیتوانیم بگوییم اثری که در حوزه هنر انقلاب اسلامی تولید میشود بینهایت باید مستقل باشد. کما اینکه کار مستقل هم زیاد داشتهایم. من بارها دیدهام کارهای دفاع مقدسی که دوستان انجام دادهاند اتفاقا سختگیری ها و حساسیتهایی به مراتب بیشتری داشتهاند و همه چیز را هماهنگ کردن در این حوزه ها شرایط پیچیدهتری دارد چراکه اینجا هدف آفرینش آثار فاخر است نه هر اثری!
یک سری از افراد اینچنین تلقی میکنند که کسانی که برای هنر انقلاب اثر میسازند، همه امکانات برایشان مهیاست در صورتی که اصلا اینچنین نیست. دوم اینکه اینها با یک دغدغهای وارد این عرصه میشود و آن دغدغه خیلی مقدس است و این قضیه چیزی را نقض نمیکند که کسی که بر فرض در حوزه دفاع مقدس اثر میسازد، و یک نفر دیگر کاری دیگر میسازد آیا بوده که بگویند کار نساز؟ مگه تا حالا بحث بر این بوده که هنرمندان حتما در این کانسپت(ایده/ مفهوم) کار بسازند یا نسازند. اصلا اینچنین نبوده و نیست. در همه حوزهها کار در حال انجام است اتفاقا در حوزه هنر انقلاب این روند با توجه و حساسیت بیشتر و بالاتری انجام میشود. ضمن اینکه هنر انقلاب حالا دیگر فقط بحث دفاع مقدس و چند موضوع و سوژه شناخته شده همیشگی نیست، ما بیانیه گام دوم را داریم که یک افق بسیار روشن برای هنرمندان و جامعه ایرانی اسلامی است. ما میخواهیم جامعه پردازی و شخصیت پردازی کنیم. این جامعه شناسی و شخصیت پردازی با چه چیزی محقق میشود؟ معلوم است که با ابزار هنر هفتگانه!
پس ما در دوران معاصر «ایده تبیین» را داریم، روشنگری داریم، ابهام زدایی داریم، که خود ابهام زدایی میتواند یک پروژه هنری وسیع در حوزه هنر انقلاب اسلامی باشد.
ما در سالی که بخصوص سال ۱۳۹۹ که بحران پیکهای متعدد ویروس کرونا بود و اصلا هم «ردیف بودجه» نداشتیم دست به زانو زدیم و یا علی گفتیم به این صورت که اگر یک جایی واکنشی نشان بدهد و موسیقی باید وارد میدان میشد ما خود دست به کار میشدیم و کار را پیش میبردیم و اینها همه نشات گرفته از شرایط بد بودجهای بود اما زمانیکه مقداری اوضاع بهتر میشد سعی میکردیم دایره را وسیعتر کرده و از هنرمندان دغدغهمند بهره بگیریم و آنها را هم وآرد کار کنیم.
اتفاقی که در این حوزه افتاد این بود که ما شرایط را به گونهای بسترسازی کردیم که هنرمندان جوان و باانگیزهای که هنوز چهره خیلی سرآمد و سرشناسی نشدهاند ولی توانایی بسیار بالایی دارند را به جامعه هنری و مخاطب معرفی کنیم و فکر کنم در این خصوص موفق شدیم. فکر کردیم که موسیقی هرجا که میتواند بار را از دوش این بخش از هنرها بردارد وارد میدان میشدیم و اصلا به این نگاه نمیکردیم که این کار چقدر برآورد بودجه دارد و یا اصلا ندارد. اگر میدیدیم اصلا بودجهای ندارد باز خودمان به تنهایی تولید را شروع میکردیم و از ظرفیتهای خودمان بهره میبردیم.
نتوانستیم از کنار یک سری از وقایع بگذریم. ما به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نمیتوانستیم از کنار اولین سالگرد حاج قاسم بگذریم و باید یک کار شاخص در حوزه بینالملل تولید میکردیم که تا حالا انجام نشده بود. من معتقدم که کار تک قطعه و پاپ و یا سرود برای حاج قاسم خیلی انجام خواهد شد. ولی میبایست کاری آنقدر بزرگ و باشکوه خلق میشد که سرمان را بالا بگیریم و بگوییم ما برای شهید حاج قاسم سردار سرزمینمان یک کار شاخص خلق کردیم. به همین دلیل بود که رفتیم و در قالب کار سنگین و فاخر ارکستر بزرگ برای این شهید والا مقام اثر خلق کردیم. خدارا شکر این آثار هم خیلی بازخورد خوبی در کشورهای خارجی داشت و در خارج از مرزها شنیده شد و اخبارش به ما رسید و حتی درخواستهای متعددی برای اجرای آنها در کشورهای مختلف دریافت کردیم.
در ادامه دیدیم مهمتر از بیانیه گام دوم انقلاب چیزی نیست که به آن بپردازیم. نزدیک دهه فجر هم بودیم و به یک جوان دهه هفتادی سفارش کار دادیم که خدا را شکر بسیار کار شاخصی هم از آب درآمد. از اینرو پوئم سمفونی «راه روشن» را بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب و فرمایش حضرت آقا خلق کردیم و در ادامه آثاری از قبلی «پوئم سمفونی سرباز» «پوئم سمفونی اروند» و در یک حرکت مستر ما نزدیک به ۹۰ تک قطعه با مضامین هنر انقلاب تولید کردیم. از سرود تا ووکاپلا و آکاپلا و ارکسترال ایرانی و در ژانرهای مختلف به آفرینش هنر انقلاب در حوزه موسیقی ادامه دادیم.
به یاری خدا از بعد از ماه مبارک رمضان کارهای میدانی و اجراهای صحنه ایمان نیز آغاز خواهد شد. ما همچنین برنامههای بند مدت داریم. نشستهای ماهانه هنری داریم که به صورت روتین برگزار میشود با عنوان «نشست صمیمی هنرمندان» و «آیین آواز» که از برنامه های قدیمی سازمان فرهنگی شهرداری تهران بوده و آن را احیا کردهایم که این هم بعد از ماه مبارک رمضان هر ماه با حضور خوانندگان شناخته شده و صاحب نام موسیقی انجام خواهد شد و برنامههای دیگری که همه در حوزه موسیقی هستند و به تدریج معرفی و به انجام خواهند رسید.
بله آمار هست لیکن الان من به آمار دسترسی ندارم که بخواهم دقیق بگویم اما ازشروع سال ۱۳۹۹ تا زمانیکه من از مدیریت موسیقی به معاونت هنری رفتهام نزدیک به ۹۰ قطعه موسیقی تولید شده است. این آثار در ژانرها و قالبهای مختلفی چون ارکسترال، ارکسترال ایرانی، پاپ، موسیقی کودک، سرود، آکاپلا و ووکاپلا بودهاند. و هنر انقلاب اسلامی متمرکز در موسیقی، محتوای آثار و آمار فوق را شامل میشود.
در سال اول تصدی بنده یک آلبوم آواز عاشورایی داشتیم با عنوان «مرثیه ناتمام»، و سال بعد یک آلبوم دیگر داشتیم با عنوان «نواحی اشک» که به موسیقی عاشورایی اقوام و نواحی مختلف ایران زمین میپردازد و این آثار را شب به شب از اول محرم منتشر میکردیم. شب اول محرم حضرت مسلم، شب دوم ورود کاروان به کربلا، شب سوم حضرت رقیه (س) و شب چهارم حضرت حرّ و به همین شکل هر شب منتشر کردیم و بعد هم آن را در قالب یک آلبوم منتشر کردیم. و به موازات آن همن آلبوم با عنوان «آن روز آسمان گریست» را منتشر کردیم که آن هم یک آلبوم عاشورایی بود. در خلق این آلبومها نگاهی آسیبشناسانه داشتیم.
ما با همان دست فرمان که در حوزه موسیقی کار میکردیم الان ما تمرکزمان بیشتر در حوزه هنرهای دیگر و در سطحی گسترده تر و عملیاتی تر و جهادیتر ورود کردهایم و بخصوص در حوزه تجسمی برنامهها و ایدههای نو داریم و به یاری خدا قرار است گالریها را سر و سامان بدهیم و یکی از گالریهای اصلی شهرداری را به عنوان پایلوت و مرکز هنرهای تجسمی انقلاب قرار دهیم که به زودی اعلام خواهد شد که کدام گالری و با چه برنامهای خواهد بود. در حوزه هنرهای تجسمی تمام نیت و تلاش ما به روز رسانی شاخههای مختلف این هنر با رسانههای نو ظهور هست به نوعی یک رقابت برای خودمان تعریف کردهایم و به یاری خدا سرآمدان حوزه تجسمی کشور را به عنوان محور قرار خواهیم داد و از آنها در محفلی با عنوان «شورای اندیشهورز» بهره خواهیم برد. تا هنر انقلاب در حوزه هنرهایتجسمی را در مسیری نو و بارز پیش ببریم.
در شهرداری یک بروز رسانی در این خصوص خواهیم داشت، چون قبلا یک فاصلهای از نظر محتوایی وجود داشته و فضا را به سمت هنر انقلاب پیش خواهیم برد چراکه حوزه هنرهای تجسمی آنچنان که باید پیش از این در خدمت هنر انقلاب یا هنر آیینی نبوده ازینرو تمرکز ما بر آفرینش و فعالیت در حیطه هنر انقلاب و هنر مذهبی در حوزه هنرهای تجسمی خواهد بود.
هدف ما این است که تمام فعالان این حوزه به موازات حوزه هنری یک پایگاه هم در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران داشته باشند. و همانطور که عرض کردم به زودی یکی از گالریهای مهم شهر را به عنوان گالری پایلوت هنر انقلاب معرفی و تجهیز خواهیم کرد و نام جدید آن را نیز اعلام خواهیم کرد.
ما موزهها را هم داریم که آنها نیز زیر مجموعه معاونت هنری هستند و برنامههایی جدی برای به روز رسانی این موزهها داریم و در حال بررسی طرحهای مختلف برای انجام این به روز رسانی هستیم. یک همسانسازی هم در دل این به روز رسانی اتفاق خواهد افتاد.
در حوزه هنرهای نمایشی نیز امسال جشنواره مهم «تئاتر شهر» را پس از چند دوره وقفه خواهیم داشت که با محوریت سبک زندگی اسلامی ایرانی خواهد بود، کاخ جشنواره یا پایلوت و پردیس تئاتر شهر خود شهرداری خواهد بود.
امسال همچنین «جشنواره فیلم شهر» را خواهیم داشت که آن هم باز با محوریت های هنر انقلاب و دیگر مضامین به انجام خواهد رسید این بخش نیز پس از چندین دوره وقفه و تعطیلی، صورت خواهد گرفت. البته جشنواره «فیلم شهر» تنها با یک سال تعویق مجددا برقرار خواهد شد اما «جشنواره تئاتر شهر» چند سال است که تعطیل بوده که انشالله این دو امسال مجددا راه اندازی خواهند شد.
در حوزه آفرینش های ادبی ما در هفته گذشته شب شعر و موسیقی بزرگ«قدس» را داشتیم. رویداد متمرکز «شعر شهر» را در اسفندماه ۱۴۰۰ به دبیری آقای علی داودی پایه گذاری کردیم و به صورت مستمر و هر ماه در فرهنگسرای شفق برگزار خواهد شد. لازم به ذکر است که این رویداد تنها حول شب شعر نمیگذرد و تولیداتی هم در شبکههای اجتماعی خواهد داشت. کانونی برای این رویداد ثبت خواهد شد و در یک مکانی این «شعر شهر» شروع به فعالیت خواهد کرد.
در بخش مدیریت آفرینشهای ادبی، جشنواره داستان کوتاه و داستان مینیمال و داستان کودک با موضوع حضرت خدیجه(س) که به تازگی خبری شده با عنوان «داستان بی مثال» با محوریت نخستین بانوی مسلمان برگزار خواهیم کرد. داوطلبان میتوانند آثار خود را با موضوع زیست حضرت خدیجه (س) به دبیرخانه این جشنواره ارسال کنند و این مسابقه به ترتیب ۴۰، ۳۰ و ۲۰ میلیون ریال هم جایزه نقدی دارد. علاقمندان تا نیمه تیرماه فرصت دارند آثار خود را ارسال کنند.
در حوزه آفرینشهای ادبی نشستهای دیگری هم داریم و چندین کتاب آماده انتشار داریم و یک حرکتی هم که جدیدا در این بخش انجام شده، امسال میخواهیم مجموعههایی با عنوان «صدای شاعر» منتشر کنیم که شعرخوانی و موسیقی است که به صورت آلبوم موسیقی تولید و منتشر خواهد شد. که این هم کار بخش آفرینشهای ادبی است.
ما امسال دو تولید سینمایی خواهیم داشت که توسط موسسه «تصویر شهر» انجام خواهد پذیرفت. که یکی از آنها داستان زندگی حاج آقا ابوترابیفرد است و کار دوم در دست بررسی است و در چند اثر هم با نهادهای موازی همچون حوزه هنری و سازمان سینمایی فارابی مشارکت خواهیم کرد.
لازم به ذکر است ک فعالیت ما در باغ موزه قصر نیز گسترش مییابد. در سوم خردادماه یک یادواره شهدا را خواهیم داشت برای یکی از مبارزین انقلاب که در همان زندان قصر در رژیم پهلوی زندانی بودهاند.
در باغ موزه هنر ایرانی، نمایشگاه کارگاه نقاشی خط «کاتبان وحی» را هفته گذشته برگزار کردیم که گروهی از نقاشان و خوش نویسان ایرانی در کارگاه هنری در محل باغ موزه به خلق آثار قرآنی برای بازدیدکنندگان پرداختند.
در پردیس تئاتر هم به صورت روتین هر روز اجرای تئاتر داریم. حتی در طول ماه مبارک رمضان نیز هر روز اجرای تعزیه داشتیم.
ما تلاشمان این است که با هر شرایطی که برای بودجه در نظر گرفته شده خودمان را وفق بدهیم و نیت اصلیمان یعنی پیشبرد برنامهها را در دستور کار داشته باشیم. ما ظرفیتهای خیلی خوبی داریم از هنرمندانی که الان دارن با ما همکاری میکنند و این همدلی و همکاری که واقعا در پس آن چشمداشت مادی چندانی نیست شاید در دورههای قبل اتفاق نیفتاده است. و همه کارها برون سپاری میشده اما ما قصد داریم این برون سپاری را به حداقل برسانیم و از ظرفیت هنری بچههای انقلابی خودمان بهره ببریم.
میخواهیم با هنرمندان بیرونی هم تعامل داشته باشیم، از این رو سعی میکنیم برای آنها هم بسترسازی کنیم تا تمام این فعالیتها در یک جهت مهم و متعالی حرکت کنند. پس تمام تلاشمان را خواهیم کرد خود را با شرایط مالی موجود وفق دهیم و اتفاقات مهم را برنامهریزی کنیم و پرتوان در حوزهای که بتوانیم انجام وظیفه کنیم، کارها را در بهترین شکل ممکن پیش ببریم.
انتهای پیام/