تقلید عجیب یک خواننده از لباس یکی از اعضا «بی‌تی‌اس» در کنسرت!/آسیب‌شناسی لباس مفهومی
01:00 2022/06/27

 لباس و طرز پوشش را از گذشته تا به حال به عنوان یک رسانه در نظر گرفت، رسانه‌ای جاری در دل شیوه  و سبک زندگی مردم. رسانه‌ای که خبر از طبقه، ارزش‌ها و نگرش‌ها می‌دهد. در ایران بعد از انقلاب اسلامی بخصوص از دهه هفتاد به این سو با شکل‌گیری جریان اصلاحات وضعیت پوشش و لباس جوانان و زنان روز به روز موقعیتی از «خود بیگانه» به خود گرفت. این گرایش در دهه اخیر با ظهور مگامال‌ها(مراکز خرید غول پیکر)، از یک سو و از سوی دیگر گسترش ماهواره و فضای مجازی(اینستاگرام) شدت بیشتری گرفت. طی سال‌های اخیر کار به جایی رسیده است که استیج‌های رسمی موسیقی و فرش قرمز جشنواره‌ها پر از پوشش‌های عجیب و غریب و نامتعارف شده است. در این گزارش به بهانه جنجال «حضور یکی از خواننده‌ها با کت نصفه بر روی استیج»، نگاهی خواهیم داشت به برخی از ابعاد مختلف «پوشش‌های نامتعارف» و تلاش خواهیم کرد لایه های پنهان موضوع را واکاوی کنیم.

لباس شهرت/ کت نصف نیمه از بی‌تی‌اس تا خواننده وطنی

یکی از روش‌هایی که سلبریتی‌ها با آن افراد بسیاری را به خود جذب و توجه‌ها را به سمت خود جلب می‌کنند، متفاوت و عجیب بودن است. به همین دلیل از لباس و متعلقات بسیار اغراق ‌آمیز استفاده می‌کنند، این رویکرد ذیل «لباس شهرت» تعریف می‌شود. به بیانی دیگر، می‌توان گفت هر لباس و سبک پوششی به هر دلیل اگر موجب جلب توجه و تمایز فرد از اطرافیانش شود، می‌تواند تحت عنوان لباس شهرت قرار گیرد.

در این مسیر همیشه سلبریتی‌های شرقی دنباله‌رو کورکورانه و چشم‌بسته چشم رنگی‌ها بوده و همواره کارهای آن‌ها را چه مبنای عقلانی داشته باشد چه نداشته باشد را به عنوان متر و معیار به‌روز بودن و مدرن بودن می‌پذیرند. به همین منوال سلبریتی‌های ایرانی هم کم و بیش همین مسیر را دنبال می‌کنند. مساله‌ای که در کشور ما با توجه به پیشینه مذهبی، تمدنی و فرهنگی‌اش از حساسیت‌ها و بایدها و نبایدهای متعددی برخوردار است. 

در جدیدترین مورد از حواشی مربط به مد و لباس و جلوه‌گری سلبریتی‌های وطنی، پوشش متفاوت خواننده جوان ایرانی حوزه موسیقی پاپ که به سبک یکی از اعضا گروه کره‌ای «بی‌تی‌اس»(BTS) لباس پوشیده است، باعث ایجاد حواشی در فضای مجازی شده است.

دیدن این مدل لباس و تقلید یک سلبریتی ایرانی از یک سلبریتی خارجی شاید برای برخی یک مساله نه چندان مهم و گذرا باشد، اما همین قضیه را می‌توان از جدی‌ترین تهدیدات برای نوع نگرش جوان ایرانی و به چشم تهاجم بدان نگریسته شود. چراکه اولا همین گروه کره‌ای «بی‌تی‌اس» خود در ایران طرفداران قابل توجهی دارند که به «آرمی» یا «ارتش» هواداران بی‌تی‌اس مشهور هستند و این گروه موسیقی کره‌ای توانسته تعداد قابل توجهی از نوجوانان وطنی را به خود جذب کند. از سویی خود همین گروه ماکان بند و دو خواننده‌اش نیز طرفداران خاص خود را دارند. یعنی اینجا ما با سهم قابل توجهی از هوادارانی مواجه هستیم که بستر برای پذیرش هرآنچه که این دو گروه انجام می‌دهند را دارا هستند و این نوع پوشش می‌تواند به همین شیوه ترویج شود.

«امیر مقاره» یکی از دو خواننده گروه موسوم به «ماکان بند» در تهران و دیگر شهر‌ها کنسرت‌های متفاوتی برگزار کرده و در بین جوانان هواداران زیادی دارد. او در جدیدترین کنسرت خود لباس خاصی به تن داشت که در فضای مجازی حاشیه ساز شد. او در این کنسرت یک کت بر تن داشت که این کت در واقع یک نصف کت بود یعنی یک بالاپوش که دقیقا نیمی از بالاتنه را دربر میگرفت و شامل یک آستین، یک بخش شانه و کتف و دنباله آن تا کمر میشد. به زبان ساده‌تر یک کت تک بود که به صورت عمودی از وسط نصف شده بود. این کت نصف نیمه دقیقا تقلیدی بود از کتی که یکی از اعضای گروه کی‌پاپ کره‌ای موسوم به «بی‌تی‌اس» در بسیاری از کنسرت‌ها و فوتوکال‌ها و فرش‌قرمزهای بین‌المللی بر تن داشت.

نگاهی به پیشینه لباس‌های نامتعارف

 طی سال‌های اخیر در حوزه مد و لباس گرایشی بیشتر از دیگر رویکردها برجسته شده است. این رویکرد متاخر ذیل «لباس مفهومی»تعریف می‌شود. لباس مفهومی که ریشه در گرایش‌های نوین «هنر معاصر» دارد عموما به لباس‌های «ایده»محورگفته می‌شود. ویژگی اصلی این نوع از لباس اغراق آمیز بودن و عجیب و غریب بودن است. درست است که لباس و پوشاک همواره در طول تاریخ همچون یک رسانه عمل کرده و حامل پیام‌هایی برای بیننده بوده است، اما این نوع لباس مفهومی به واسطه اینکه ریشه در جریان‌های نامتعارف و انتقادی هنر غرب دارد علاوه بر پیام‌های مستتر در آن به گونه‌ای مبتنی بر ایجاد«شوک» و «تکان دهندگی» عمل می‌کند.  از این رو طراحان این نوع از لباس تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا از وضعیت عادی لباس هر روزه «آشنازدایی»کرده و آن را در حالتی دیگرگونه  و غریب قرار دهند.

پوشش به مثابه جنگ نرم

هنرمندان در نقش بازیگران اصلی مد و لباس

وضعیت به گونه‌ای پیش رفته که سرمایه‌داری بسیاری از این سلبریتی‌ها را به ابزار پیشرفت کار خود تبدیل کرده است. بسیاری از این چهره‌های معروف که تمام و کمال ساخته شده جریان نئولیبرال(در تعریفی که همه چیز را نماد پول و سرمایه و مبتنی بر سود می‌بیند)هستند به دنیای مدلینگ و طراحی لباس ورود کرده‌اند و خود در این حوزه تولید کننده شده‌اند. بسیاری از بازیگران ایرانی چه زن و چه مرد خودشان در زمینه طراحی لباس فعالیت دارند و حتی برخی از آن‌ها مزون‌دار هستند و برخی نیز تنها مدل بوده و علاوه بر بازیگری کار تبلیغات طراحان و برندهای مختلف را هم انجام می‌دهند.

نفراتی چون مهتاب کرامتی، بهاره افشاری، ستاره اسکندری، نازنین بیاتی، بهنوش بختیاری، بهنوش طباطبایی، امیر آقایی، محمدرضا گلزار، بهرام رادان، میلاد کی‌مرام و... بخش کوچکی از گروه عظیم سلبریتی‌های فعال در دنیای مد و لباس هستند.

این مساله در کشور ما به سبب حساسیت خانواده‌ها برای الگوبرداری مناسب جوانان و نوجوانان و پرهیز از الگوبرداری نادرست در مقاطعی با بحران مواجه می‌شود که باید نهادهای ذیربط بیش از پیش به این قضیه ورود کرده و مسولان فرهنگی نیز به دنبال راهکارهایی برای مدیریت و هدایت صحیح این مقوله باشند چراکه می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد.

از منظری دیگر در این میدان پر تب و تاب از هنرمندان(بازیگران، خواننده ها و...) گرفته تا فشن‌بلاگرها دستمزدهای عجیب و غریب می‌گیرند. در واقع وقتی یک لباس به تن یک سلبریتی می‌رود قیمت آن چندین برابر می‌شود. در واقع هم دستی سرمایه‌داری که مصرف‌گرایی را ترویج می‌کند، با جریان سازی فضای مجازی که رویکردی ضد دین و ضد نظام پیدا کرده است، محصول مشترکی دارد به اسم سلبریتی.

در نهایت سلبرتی‌هاکه متاثر از فرهنگ شهرت با پوشیدن لباس‌های نامتعارف از یک سمت جیب سرمایه‌دار را پر می‌کند و از سوی دیگر با خلاف عرف بودن پوشش خود، به گونه‌ای آرام به درون سبک زنگی اسلامی پیشروی کرده و تلاش می‌کند از درون  آن را دگرگون‌ کند.

و همانطور که می دانیم بسیاری از مدها و لباس‌های ناخوشایند و ناجوری که امروزه در دل کوچه و خیابان‌هایمان می‌بینیم برآمده از همین سلبریتی‌ها بوده که جوانان و نوجوانان نیز به تقلید از آن‌ها، پوشیده اند و در سطح جامعه رایج شده است.

مساله مهم‌تر این که تنها همین لباس و ظاهر، اصل مساله نیست و رفتار و کنش‌های اجتماعی بی‌تی‌اس و امثالهم در ذهن برخی جوانان و نوجوانان رسوخ کرده و این رسوخ به مرحله نفوذ رسیده است.

مصرف‌گرایی، جلوه‌گریی در مقابل عفاف و حیا

 دین مبین اسلام، عفاف و حیا را ارزش‌هایی می‌داند که سبک پوشش باید از آن ها تبعیت کند. عفاف و عفت از به معنای خودداری از آن چیزی است که حلال و زیبا نیست.

سلبریتی برای این که نمایشی از خود ارائه دهد که باعث جلب توجه عموم شود، در هر برنامه‌ای که حضور می‌یابد، از پوششی متفاوت از برنامه قبلی خود استفاده می‌کند.

همچنین بسیار مشاهده می‌شود سلبریتی برای اینکه پوشش یکدست از خود نمایش دهد، همه پوشش خود از قبیل کلاه، کفش، لباس، ساعت، کیف و حتی زیورآلات خود را  مدام تعویض می‌کند.

در چنین فضایی سایر افراد جامعه نیز تلاش می‌کنند، سبک پوشش خود را تغییر دهند و با بهره گیری از مدل‌های جدیدتر جلوه‌گری کرده و توجه افراد را به خود جلب کنند که خود یکی از مصادیق مصرف‌گرایی و اسراف است.

 

 

خطری جدی برای تغییر ارزش‌های فرهنگی اجتماعی

  متاسفانه امروزه علاوه بر تهاجم فرهنگی که از سوی غرب همواره به دنبال تاثیر بر جوانان و نوجوانانمان وجود داشته و بر روی این ماموریت خود به صورت جدی و با تخصیص بودجه‌های کلان  تمرکز کرده، حالا از سمت مشرق زمین نیز کره جنوبی متاثر از فرهنگ آمریکایی با صرف هزینه‌های هنگفت بخصوص در دو حوزه سریال‌سازی و موسیقی به دنبال گسترش فرهنگی است.

فرهنگی که ملغمه‌ای از غرب‌گرایی و خرده فرهنگ‌های شرقی خاصه کره‌ای محسوب می شود. کره جنوبی به دنبال موفقیت‌هایی که در بخش صنعتی داشته حالا به تبعیت از آمریکا به فکر گسترش سیطره فرهنگی خود بر دیگر کشورها است که البته هدف اصلی این کشور از توسعه و گسترش فرهنگی هنری، درآمدزایی و جذب گردشگر و جذب سرمایه‌گذار خارجی است. ازاینرو تمام سرمایه و انرژی خود را در این حوزه معطوف به تبلیغات هنری کرده و با جذابیت‌های ظاهری و رنگارنگ نشان دادن چند جوان و آرایش‌های سنگین روی این پسران دخترنما و جراحی‌های سنگین زیبایی، و حمایت‌های دولتی و تعاملات فرهنگی با آمریکا، این گروه را به گروهی مشهور در جهان بدل کرده است و حالا می‌بینیم که خواننده و سلبریتی وطنی نیز به تقلید و الگوبرداری از این گروه روی آورده است که همین زنگ خطری برای شیوع اینچنین الگوبرداری‌ها و پوشش‌ها و به دنبال آن تغییر در رفتار و خلقیات جوانان و نوجوانان ایرانی را شاهد خواهیم بود.

در آخر اینکه یکی از شگردهای جنگ نرم، این است که هویت و فرهنگ اسلامی ما را به‌صورتی هنرمندانه و نامحسوس از میان بردارند یا این‌که دست‌کم آن را خرد و ناچیز جلوه دهند و عامل عقب‏‌ماندگی و ایزوله‏ شدن معرفی کنند. آن‌ها می‌کوشند، مترقی‌ترین تعالیم را، تعالیمی ضدبشریت معرفی کنند. البته برای تخریب لایه‏‌های رویین فرهنگ یک جامعه، لازم است لایه‏ های زیرینش، یعنی جهان‏بینی و نظام‏ ارزشی آن، تخریب یا تضعیف شود. اگر جهان‏بینی و نظام ‏ارزشی یک جامعه دستخوش دگرگونی شود، آداب و رسوم اجتماعی و شیوة زندگی آن‌ها نیز دگرگون خواهد شد.

متاسفانه بخصوص طی چند سال اخیر سبک لباس و طرز پوشش خواننده‌ها، هنرپیشه‌های سینما، تئاتر و تلویزیون در همایش‌ها و جشنواره‌ها و اکران‌های خصوصی و استایل‌های کژوال، همیشه با جذابیت‌های ظاهری و حاشیه‌های پر رنگ و لعاب همراه بوده است و از آنجا که چشم بخش قابل توجهی از جوانان و نوجوانان به دنبال سلبریتی‌های وطنی‌شان است، همین‌ها راه نفوذ و پذیرش فرهنگ غیرخودی و به بیراهه رفتن را هموارتر کرده و مشکلات نیز به فراخور این عدم کنترل و نظارت، رو به وخامت خواهد گذاشت.

انتهای پیام/