گروه بین الملل خبرگزاری فارس - کودتا همواره آخرین راهکار برای انتقال قدرت و تغییر حکومت در یک کشور چه به دست نیروهای داخلی و چه با تحریک کشورهای خارجی به شمار می رود. البته این اصل ظاهراً برای آمریکا که سابقه بیش از ۸۰ مورد توسل به کودتا برای تغییر نظام حاکم کشورهای مختلف در سرتاسر جهان داشته (طبق برآورد پایگاه آلترنت) چندان درست به نظر نمی رسد.
کودتای ۲۸ مرداد که ۶۹ سال پیش در چنین روزی در پروژهای مشترک توسط سازمان سیا و MI6 انجام شد در سالهای بعدتر به الگویی برای آمریکاییها جهت سرنگون کردن دولتهای غیرهمسو با منافعش تبدیل شد.
نتیجه این کودتاها استقرار دولتهای خودکامه و سرکوبگر در کشورهای قربانی بود که به کشته شدن میلیونها نفر و مرگ آرمان انسانهای آزاد منجر شد.
گروه بینالملل خبرگزاری فارس به مناسبت سالروز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نگاهی مختصر داشته به برخی از کودتاهای سازمان سیا که با الگوگیری از کودتای ایران طراحی و در سایر کشورها اجرا شده است. در هر مورد تلاش شده تبعات استقرار دولتهای وابسته به آمریکا در کشورهای هدف بر اساس منابع قابل اعتماد و مستند، آورده شوند.
«گواتمالا» سال ۱۹۹۴ صحنه اعتراض علیه «یورگ یوبیکیو»، حاکم مستبد این کشور بود که سرانجام به برکناری او و به قدرت رسیدن «ژاکوب آربنز» پس از برگزاری یک انتخابات دموکراتیک منجر شد.
قبل از «آربرنز» شرکتهای آمریکایی کنترل تأسیسات الکتریکی، تنها خط ریلی و کشت موز که تنها محصول صادرات کشاورزی «گواتمالا» بود را به عهده داشتند (منبع). رئیسجمهور گواتمالا اصلاحاتی را آغاز کرد که شرح مفصل آن از حوصله این بحث خارج است، اما اقدامات او به انحصار شرکتهای آمریکایی در گواتمالا پایان میداد و از وابستگی اقتصادی این کشور به آمریکا میکاست. به همین دلیل سازمان سیا در سال ۱۹۵۴ دولت او را سرنگون و «کارلوس کاستیلو آرماس» که یک نظامی بود را جانشین وی کرد.
کودتای سیا، گواتمالا را در دهههای بعد بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۶ درگیر یک جنگ داخلی کرد که در جریان آن حدود ۲۰۰ هزار نفر کشته شدند. بخش زیادی از این قتل ها به دست ارتش تحت حمایت آمریکا انجام شد.
سازمان سیا با یک کودتای نظامی «احمد سوکرانو» اولین رئیسجمهور اندونزی و رهبر استقلال این کشور از هلند را از قدرت برکنار کرد (منبع) و پس از آن در تحولاتی ایفای نقش کرد که کشته شدن بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون نفر در بزرگترین کشور جنوب شرق آسیا را در پی داشت (منبع) و یکی از بزرگترین قتلعامها یا به تعبیر یکی از مقامات آمریکا، یکی از بزرگترین «سلاخی» های تاریخ لقب گرفت. (منبع) یکی از وظایف مأموران سازمان سیا، تهیه فهرستی از افراد مظنون به فعالیت برای کمونیسم بود که بدون محاکمه، اعدام میشدند.
بعد از انقلاب کوبا بین سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۹ که به سرنگونی دولت همسو با آمریکای « فولخنثیو باتیستا ثالدیوار»، دیکتاتور کوبا منجر شد، سازمان سیا مجموعهای از عملیاتهای مخفیانه و اقدامات تروریستی برای سرنگونی دولت «فیدل کاسترو»، رهبر انقلابی کوبا، از جمله «عملیات خلیج خوکها» را طراحی و اجرا کرد.
در عملیات مشهور خلیج خوکها، سازمان سیا گروهی متشکل از تبعیدیهای کوبا موسوم به «تیپ ۲۵۰۶» را آموزش داد و آنها را برای حمله به این کشور آماده کرد (منبع). تصور طراحان عملیات این بود که این حمله باعث ایجاد قیام مردمی علیه «فیدل کاسترو» و سرنگونی دولت او خواهد شد: تصوری که هرگز محقق نشد و با شکست نیروهای تحت حمایت آمریکا ظرف سه روز در برابر نیروهای مسلح کوبا که «کاسترو» مستقیماً فرماندهی آنها را به عهده داشت، موضع او، به اعتراف وزارت خارجه آمریکا (منبع) در داخل کشور تقویت شد. در این عملیات بیش از ۴۰۰۰ نفر از نیروهای کوبا کشته، زخمی یا ناپدید شدند.
خلیج خوکها البته تنها اقدام واشنگتن علیه دولت کوبا نبود و در سالهای بعد، سازمان سیا به روشهای مختلف برای سرنگونی کاسترو متوسل شد، از ۶۳۸ تلاش ناکام برای ترور رهبر انقلابی کوبا گرفته تا منفجر کردن بمب در هواپیمای مسافربری این کشور. («فابیان اسکالانته» رئیس سابق سرویسهای امنیتی کوبا که سالها مسئولیت حفاظت از جان فیدل کاسترو را بهعهده داشته، تعداد تلاشها برای ترور وی را ۶۳۸ مورد اعلام کرده است. اسکالانته کتابی به نام «۶۳۸ راه برای کشتن کاسترو» منتشر کرده و در آن تعدادی از این نقشهها را توضیح داده است. شبکه ۴ تلویزیون انگلیس هم براساس همین کتاب در سال ۲۰۰۶ فیلم مستندی را تهیه کرد که پخش آن خیلیها را بهخاطر مشخص شدن روشهای تلاش سیا برای ترور این شخصیت شگفتزده کرد.)
۴ اکتبر سال ۱۹۷۶ پرواز شماره ۴۵۵ هواپیمایی کوبا با انفجار دو بمب ساعتی سقوط کرد و تمامی ۷۳ سرنشین آن جان باختند. دو مخالف دولت کوبا که تحت حمایت سازمان سیا بودند به نامهای «پوسادا» و «اورلاندو باش» عاملان اصلی این حمله معرفی شدند. مدتها بعد، در سال ۲۰۰۵ اسناد از طبقهبندی خارج شده از نقش سازمان سیا در طراحی این عملیات پرده برداشتند.
سازمان سیا در کودتایی در فوریه سال ۱۹۶۳ «عبدالکریم قاسم» نخستوزیر عراق که دو سال پیشتر به عمر پادشاهی غربگرای این کشور پایان داده بود را از قدرت برکنار کرد. نقش سیا در این کودتا سالها بعدتر توسط روزنامهنگاران بینالمللی، مقامات این سازمان مانند «دیوید وایس» و یافتههای کمیته اطلاعاتی مجلس سنای آمریکا افشا شد. (منبع)
کاخ سفید به ریاست «دوایت آیزنهاور» ابتدا دولت ژنرال «قاسم» را به عنوان موازنهای در برابر «جمال عبدالناصر» در مصر تحمل میکرد. اما او بعدها اقداماتی انجام داد که کاسه صبر واشنگتن را لبریز کرد: عبدالقاسم در سال ۱۹۶۱ به پیمان مقابله با نفوذ شوروی (سنتو) روی خوش نشان نداد و عراق را از آن خارج کرد و شرک نفت عراق را ملی کرد. او علاوه بر این، به دنبال دست یافتن به سلاحهایی هم ارز با سلاحهای تحت مالکیت اسرائیل بود. (منبع)
سازمان سیا ابتدا نقشههایی برای ترور «عبدالقاسم» تدارک دید و از «صدام» که بعداً رئیسجمهور عراق شد به عنوان یکی از اعضای تیم ترور او استفاده کرد. اما این نقشهها که معروفترین آنها فلج کردن نخستوزیر عراق با دستمال سمی بود به نتیجه نرسیدند. سرانجام سازمان سیا در کودتایی در سال ۱۹۶۳ توانست او را از قدرت خلع و حزب بعث عراق را در این کشور حاکم کند.
روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی در سال ۲۰۰۳ با عنوان «یک استبداد، چهل سال در گذار تشکیل» شرح مفصلی از اقدامات سازمان سیا در راهاندازی «حمام خون» در سالهای بعد از کودتا در عراق ارائه میکند.
این روزنامه در گزارش مزبور که مستند به نظرات پژوهشگران غربی، پناهندگان عراقی و یک سازمان حقوق بشر انگلیسی است مینویسد: «کودتای ۱۹۶۳ با یک حمام خون همراهی شد. بعثیها با استفاده از فهرستهایی که سازمان سیا از افراد مظنون به ارتباط با کمونیسم و سایر احزاب چپگرا فراهم میآورد، تعداد نامعلومی از نخبگان تحصیلکرده عراق را به قتل رساندند-قتلهایی که گفته میشود خود صدام هم در آنها مشارکت داشته است. هیچکس آمار دقیق کشته شدگان را نمیداند، اما روایتها متفقالقول هستند که صدها نفر از پزشکان، معلمان، تکنسینها، وکلا و متخصصان و شخصیتهای نظامی و سیاسی جزء نفراتی بودند که به طور نظاممند کشته میشدند.»
«پاتریس امری لومومبا» که جملات بالا بخشی از نامه او در دسامبر سال ۱۹۶۰، یک سال قبل از اعدامش است، پس از ایفای نقش در استقلال کنگو از استعمار بلژیک اولین نخستوزیر کشورش انتخاب شد. اما «دوایت آیزنهاور»، رئیسجمهور وقت آمریکا به سیا مجوز داد او را ترور کند. دولت بلژیک هم طراحی توطئه برای ترور این رهبر انقلابی کنگو را پذیرفته و بابت آن عذرخواهی کرده است. (منبع)
اگرچه، توطئه ترور رهبر انقلابی کنگو ناکام ماند او پس از مدتی (ده هفته حکومت به عنوان نخست وزیر) بر اثر توطئه سازمان اطلاعاتی آمریکا سیا و استعمارگر سابق کنگو، بلژیک، در طی توطئهای توسط رئیس جمهور وقت کنگو عزل و پس از آن متواری شد. سرانجام سرهنگ «موبوتو سهسهسهکو» و «ژرار سئورت» مامور نظامی بلژیک و همکارانش پس از قطعه قطعه کردن «لومومبا» و دو وزیر وفادارش آنها را در اسید سولفوریک انداختند و بقایای اجساد را هم سوزاندند.
دولت «ریچارد نیسکون»، رئیسجمهور وقت آمریکا همزمان با روی کار آمدن «سالوادور آلنده» در شیلی در سپتامبر سال ۱۹۷۰ دستور داد به او اجازه قدرت گرفتن داده نشود. نیکسون کمپین قدرتمندی را آغاز کرد که هدف اولیه آن معرفی یورگ الساندری به عنوان پیروز انتخابات بود. بعد از ناکام ماندن این روش، رابطانی از دولت آمریکا به افسران ارتش شیلی پیام دادند که «آمریکا مایل به کودتا است.»
سرانجام «آگوستو پینوشه» بعد از دورهای از ناآرامیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در کودتایی خشن که «آلنده» هم در جریان آن کشته شد، قدرت را به دست گرفت. سالهای بعدی، یعنی بین ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰ تجلی یکی از تاریکترین برگهای تاریخ حقوق بشر در جهان است.
گزارشهای کمیتههای حقیقیاب منتشر شده نشان میدهند در دوران حکومت پینوشه، حدود ۳۵۰۰۰ نفر از مخالفان سیاسی دیکتاتور نظامی شیلی اعدام، شکنجه یا ناپدید شدند. نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر نیز به مناطق دور افتاده تبعید شدند.
انتهای پیام/