سال ۱۳۷۹ در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران، همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران ۲۱ شهریور ماه به عنوان «روز ملی سینما» شناخته شد. به مناسبت روز ملی سینما نگاهی اجمالی داریم به نقش سینما در شکل گیری فرهنگ، اولینهای سینما در ایران، وضعیت سینما بعد از پیروزی انقلاب و حال و روز امروز سینما و افقهای پیش رو.
امروزه نقش و تأثیر سینما بر تمامی نهادهای زندگی بشر بر همه روشن است. سرمایه، وقت و انرژی که برای تولید فیلم در پیشرفتهترین کشورهای دنیا صرف میشود، حاکی از آن است که نتیجه قطعی تأثیر سینما در حوزههای مختلف به اثبات رسیده است.
تأثیر انکارناپذیر هنر و سینما بر شکلگیری فرهنگ در هر جامعهای، زوایای مختلفی دارد، تا جایی که بسیاری از قدرتهای جهانی سالهاست که سلاحهای خود را در قلافی نگهداری میکنند که هنر آن را تزئین کرده است. واقعیت این است که سینما یکی از بزرگترین ابرقدرتهای فرهنگسازی در دنیا محسوب میشود که تاثیر کوچکترین نمای ظاهر شده بر آن را به سرعت میتوان در میان مردم کوچه و بازار دید. به همین خاطر استفاده از این دنیای مدرن و در عین حال لذتبخش، وسیلهای تازه برای نشان دادن فرهنگها و اندیشههایی است که شاید به سختی بتوان با زبان روزمره بیان کرد.
ایران یکی از اولین کشورهای جهان است که صاحب سینما شد؛ تنها ۵ سال پس از اختراع سالن سینما توسط برادران لومیر «سینما سولی» در سال ۱۲۷۹ در تبریز تأسیس شد. در همین سال دستگاه سینماتوگراف توسط مظفرالدین شاه وارد ایران شد و ۳۰ سال بعد در سال ۱۳۰۹ اولین فیلم سینمای ایران با عنوان «آبی و رابی» به کارگردانی اوانس اوگانیانس ساخته شد.این فیلم سیاه و سفید و صامت با ۵۶۰ تومان ساخته شد و در دی ماه سال ۱۳۰۹ اکران شد که به طور کل توانست هفت هزار تومان فروش داشته باشد.
نخستین فیلم ناطق ایرانی با عنوان «دختر لُر» در سال ۱۳۱۲ توسط یک کارگردان هندی به نام اردشیر ایرانی در بمبئی ساخته شد. «گرداب» (در قطع ۱۶ میلیمتر) نخستین فیلم رنگی ایرانی است که روی پرده سینماهای تهران رفت و فروش فوقالعاده در زمانه خود داشت. فیلم در سال ۱۳۳۲ به کارگردانی و نویسندگی حسن خردمند ساخته و به نمایش عمومی درآمد.
علی حاتمی در سال ۱۳۴۸ اولین فیلم سینمایی خود را با عنوان «حسن کچل» ساخت که اولین فیلم موزیکال تاریخ سینمای ایران به حساب می آید.در همین سال ۱۳۴۸ دو فیلم مهم دیگری با نامهای «قیصر» و «گاو» به کارگردانی مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی ساخته شدند. فیلم «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی از اولین فیلمهای سینمای ایران است که در جشنوارههای بینالمللی حضوری درخشان داشت و توانست جایزه فیپرشی را جشنواره ونیز بدست آورد.
سینمای ایران در زمان انقلاب با بلاتکلیفی همراه شد و در همان زمان با سخن امام خمینی(ره) که فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فساد و فحشا مخالفیم جان دوبارهای گرفت. در سال ۱۳۶۱ جشنواره فجر با رویکردی متفاوت روی کار آمد تا آثار سینمایی ایران را بررسی و مرور کند و آغازگرنگاهی تازه در تولید فیلم باشد نگاهی که تناسب بیشتری با فرهنگ ملی و تفکر کهن ایران داشته باشد..
در همان اوایل انقلاب برخی از فیلمسازان موضوعهای مربوط به انقلاب را دستمایه ساخت آثار سینمایی قرار دادند و بعد از آن در دهه ۶۰ سینمای دفاع مقدس شکل گرفت.
در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ شاهد آثاری درخشان در عرصه سینما بودیم که نهتنها به لحاظ آماری جزو آثار پرفروش سینمای ایران به شمار میروند، بلکه به لحاظ مضمونی نیز همچنان حرف برای گفتن دارند و بسیاری این آثار را همچنان جزو برترینهای سینمای ایران به یاد میآورند.
در دهه ۸۰ فیلم ها روی موضوعات ملتهب و خط قرمزهای جامعه دست گذاشتند.اوج فیلم های عاشقانه و به اصطلاح «دخترپسری» در این دوران بود.
در دهه ۸۰ و دهه ۹۰ هرچند آثار ما چهره جهانیتری به خود گرفتند اما سینمای بدنه که باید حرفی برای گفتن داشته باشد دیگر سیر صعودی به خود ندید. آثار در یک دهه به قدری تلخ شدند که دیگر مخاطب تمایلی به دیدن آن نشان نداد و از سوی دیگر، در اواخر دهه ۹۰ آثار به حدی به سمت کمدی رفتند که آثار اجتماعی در پس پرده قرار گرفتند.
غالبترین ژانر و مضمون در دهه ۹۰ سینمای ایران، فیلمهای موسوم به کمدی مبتذل است. فیلمهای اصطلاحاً کمدی سالهای اخیر سینمای ایران، فرق چندانی با هم ندارند و دستور ساختشان یکسان است. استفاده مفرط از شوخیهای غیراخلاقی و به کارگیری بیش از حد اشارات جنسی، استعمال پررنگ الفاظ رکیک، ضعف شدید ساختار و محتوا، انتخاب نامهای پیش پا افتاده یا استفاده از اسامی شهرهای خارجی (تگزاس، لسآنجلس، میامی، خانم یایا، وای آمپول و...) در عناوین فیلمها، تحقیر شخصیتهای درون داستان فیلم و... به این مشخصات، مبتلا هستند.
تولیدات حال حاضر سینمای ایران هم از لحاظ کوچ به خانواده و فرهنگ خانواده، هم از لحاظ نگاه به جوانها و هم از لحاظ داستانی و محتوایی، نسبت به دهههای اخیر جذابتر شده است.
جوایزی که سینمای ایران در جهان به دست میآورد، نشانه این است که سینمای ایران ویژگی خاصی دارد و یک فرهنگ ویژه و نگاه تازهای در این سینما مطرح است که ارزش آن را نشان میدهد.
ویژگی اصلی سینما، ایجاد خودباوری در جمع برایمان خواهد بود به شرط آن که به نگاه اصیل سینما اعتقاد داشته باشیم. متاسفانه به دلیل بیتوجهی به زیرساختها و امکان جذب نشدن سرمایه در بخش سینما، بسیاری از منابع و ذخایر فرهنگی، ادبی و تاریخیمان فراموش شده و بلااستفاده مانده است، این در حالی است که برخی از کشورها دست به تولید آثاری غیراصیل و حتی مغرضانه علیه فرهنگ و تاریخ ایران زدند که فیلم «۳۰۰» سرآمد آنهاست.
پس میتوان به این نتیجه رسید که ضرورت توسعه سینمای ملی برای مقابله با ساخت این نوع تولیدات در شرایط فعلی بیش از پیش احساس می شود؛ چرا که غفلت از آن تاثیر مخربی بر زیرساختهای فرهنگی و ادبی در بلند مدت خواهد گذاشت. تأثیر سریالهای های تلویزیونی بر مخاطب و تکرار بخشی از دیالوگها در بین مردم و انجام حرکات بازیگران آن نشان میدهد و ثابت میکند که باید چقدر حساسیت نشان داد. در واقع بهترین گزینه برای شکل دهی آرمانی جامعه، سینماست به شرطی که بتوانیم از ظرفیت آن به خوبی بهره ببریم.
در طول این ۴ دههای که از سینمای ایران میگذرد، سینمای ایران از بعد مدیریت، قانون محکم و شفاف برای ممیزی، نبود تهیهکنندگان کاردان و آشنا به فن، نبود بودجههای مناسب و نبود آییننامه روشن و شفاف بسیار آسیب دیده است. متأسفانه قشر روشنفکرنما بر سینما مسلط شدهاند و فیلمسازان متعهد و انقلابی به حاشیه رفتهاند. تولید فیلمهای ارزشی با مضامین انقلابی و دفاع مقدس از یک سو به دلیل عدم تربیت فیلمسازان جوان و متعهد و از سوی دیگر به دلیل عدم حمایت مدیران و مسئولان فرهنگی از فیلمسازان کاربلد و انقلابی کاهش یافته است، تاجایی که فیلمهای حاضر در بزرگترین رویداد سینمایی کشور یعنی جشنواره فیلم فجر گاها هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی اسلامی ندارند و با ترویج انواع و اقسام فسادهای اخلاقی و نمایش زندگی لاکچری شخصیتهای فیلم، به دنبال تغییر سبک زندگی مخاطب داخلی و ترویج فرهنگ غرب هستند.گرچه سینمای ایران هنوز به برکت برخی چهرههای ارزشمند و فرهنگی، سینمایی است که چارچوب انسانی خود را حفظ کرده است و همچنان میتواند منادی سینمایی شاعرانه، زیبا و دوست داشتنی باشد.
در تحلیل نهایی تعطیلی و رکود نسبی سینماها در دوران شیوع کرونا همزمان با روی کارآمدن دولت جدید، میتواند فرصت مناسبی برای بازنگری جدی در سیاستگذاریهای کلان فرهنگی کشور به ویژه در صنعت سینما باشد. امید است که وزارت فرهنگ و ارشاد جدید با همفکری متخصصان کاربلد، متعهد و اتقلابی این عرصه، تحولی عمیق در چرخه تولید فیلم از مرحله تصویب فیلمنامه تا صدور مجوز اکران ایجاد نمایند و با تدوین آیین نامههای لازم الاجرا، تبیین دقیق ممیزیها و تشکیل شورای نظارت قاطع بر مراحل ساخت و تولید فیلم، از همان وهله نخست از صدور پروانه ساخت، به فیلمهای سخیف و متعارض با آرمانها و ارزشهای انقلابی، دینی و اخلاقی جلوگیری نمایند.
پایان پیام/