به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، رابطه اقتصاددان و سیاستمدار در دهههای گذشته همواره یکی از چالشهای موجود در کشور ما به حساب میآید، به طور کلی، ا، تورم مزمن را مهمترین مانع رشد اقتصادی و بهبود رفاه جامعه میداند و توصیه میکند دولت از طریق انضباط بودجه و سلامت نظام مالی، به تعادلبخشی و ثبات در اقتصاد کمک کند، ولی به گفته اغلب صاحبنظران، سیاستمدار مایل نیست الزامات یک بودجه متوازن را بپذیرد و مایل است همواره بیش از درآمد خود، هزینه کند.
از سوی دیگر، برخی سیاستمداران که هیچگاه به توصیههای اقتصاددان عمل نمیکنند به وقت بحران، در پاسخ به ملامت اقتصاددان چنین میگویند که در شرایط حساس کنونی، توصیههای دانشگاهی به کار کشورداری نمیآید. آنچه در کتاب است، به کار درس و مدرسه میآید و کشورداری در این سرزمین، امر دیگری است و آداب دیگری دارد.
سیاستمداری که آگاهانه به مبانی اقتصاد بیاعتنایی میکند و توصیههای علمی و نسخههای آزمودهشده در سراسر جهان را کنار مینهد، خود را طرفدار اندیشههای نئوکینزی و نهادگرایی و امثال آن جا میزند، بیآنکه چندان از مبانی نظری این اندیشهها و کارکردهای آن آگاه باشد.
بیاعتنایی سیاستمدار به اقتصاددان موجب شده است بسیاری از آنان از پند و توصیه به سیاستمدار ناامید شوند و گوشهنشینی اختیار کنند و به تحقیق و تربیت دانشجو اشتغال یابند.
بر این مبنا همواره برخورد اقتصاددانها با سیاستمداران برخوردهای قابل توجهی در کشور بوده است، در این راستا چندی پیش ای تحت عنوان بیانیه پنج اقتصاددان در برخی رسانههای کشور منتشر شد که بار دیگر تقابل سیاست و اقتصاد را به ذهن میکند اما واکاوی دقیق این بیانیه فارغ از عناوین و پوسته آن میتواند پرده از اسرا قابل توجهی بردارد.
در همین راستا به منظور بررسی دقیق محتوای نامه 5 اقتصاددان به سراغ پرهیزگاری، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی رفتیم تا پیرامون این مسئله با وی به گفت بنشینیم.
مشروح این گفت به شرح ذیل است:
* بررسی مختصات موقعیت اقتصاد و سیاست
فارس: همانگونه که استحضار دارید، اخیر بیانیهای تحت عنوان بیانیۀ 5 اقتصاددان در فضای خبری کشور منتشر شده است، شما اساسا از نگاه یک اینگونه نامهها را چگونه تحلیل میکنید و چه ارزشی برای آن قائل هستید؟
پرهیزگاری: بسیاری از اقتصاددانان وظیفه خود میدانند در مسئولیت و نقشی که قرار گرفتهاند به سیاستمداران توصیههایی کنند تا آنها با گرفتن نظر اقتصاددانان، وضعیت اقتصادی بهتر و رفاه بیشتری برای قشرهای مختلف جامعه ایجادکنند. از سوی دیگر ارتقای رفاه اجتماعی برای سیاستمداران ضرورتی اجتنابناپذیر است اما بدیهی احتمالی که برای وجود دوگانگی و فاصلهگیری سیاستمداران از اصول اقتصادی به ذهن میرسد، مقصر دانستن هر دو طرف عرضه و تقاضای توصیهها است و راهحل هم در تلاش برای تغییر دادن طرز برخورد و نگاه اقتصاددانان و سیاستمداران به مسائل دیده میشود. به بیان روشنتر اقتصاددانها باید در شیوه بیان و مفهومسازی موضوعات اقتصادی، چارچوببندی نسخههای سیاستی و مشورت دادن خود تغییراتی بدهند.
فارس: این وظیفه برای سیاستمداران هم وجود دارد؟
پرهیزگاری: بله، از طرف دیگر سیاستمداران نیز باید درک و دانش خود از اصول و مفاهیم پایه علم اقتصاد را افزایش داده و از علم اقتصاد بهعنوان راهنمای عمل سیاستگذاری خوب و نه ابزاری برای جلوهگری سیاسی استفاده کنند اما مشکل اینجاست که هیچکدام از این دو کار آسان نیست زیرا اقتصاددانان و سیاستمداران به دو قبیله و دنیای کاملاً متفاوت تعلق دارند یعنی هیچکدام از آنها زبان و مقصود یکدیگر را نمیفهمند یا روشنتر بگوییم در جهان واقعی، یک علم اقتصاد خوب و یک علم سیاست خوب به طور معمول در نقطه مقابل هم وجود دارد.
فارس: ریشه اختلافات علم اقتصاد و سیاست را چگونه ارزیابی میکنید؟
پرهیزگاری: اقتصاد و سیاست همواره اختلافات عظیمی با هم داشتند که ریشه آن را میتوان در 3 دلیل عمده دانست، اول اینکه بسیاری از سیاستمدارها از دانش اقتصادی اطلاع ندارند. دوم جهانبینی و باورهای مختلف سیاستمداران نسبت به اقتصاددانان است و سوم اینکه صاحبان منفعت طلب نقش پررنگی در وقوع اتفاقهای مختلف دارند. هر سیاست اقتصادی معمولاً جنبههای مختلف مثبت و منفی و هزینه و فایدههای متعدد و آثار نامتوازن و کوتاهمدت و بلندمدت دارد که باید سنجیده و ارزیابی شود. نکته مهم و بارز این است که اقتصاددان از اصول و دانش اقتصادی تبعیت کند درحالی که سیاستمدار تابع نظر فرد و نهاد سیاسی بالادستی خود است. اگر اقتصاددان با ماشینحساب و محاسبه اعداد منفی و مثبت هر سیاست اقتصادی و سرجمعکردن نهایی آن سروکار دارد، سیاستمدار به نگاه و خواسته مقامی که وی را منصوب کرده است یا کسانی که به وی رأی دادهاند توجه میکند.
اگر یک اقتصاددان به آینده و تبعات بلندمدت یک سیاست اقتصادی چشم میدوزد نگاه سیاستمدار به دوره تصدی 2ساله یا 4 ساله باقیمانده در قدرت و نیز طیف محدود رأیدهندگان به وی یا گروه نفوذ اندکشمار حامی خود است.
فارس: با این ایرادات بنیادی که مطرح کردید، خب باید نتیجه گرفت با دو پدیده جمع با هم طرف هستیم؟
پرهیزگاری: نگرش متفاوت اقتصاددانان با سیاستمداران را نمیتوان در هیچ جای دنیا منکر شد اما نکته مهم و ضروری این است که حفظ تعادل بین سیاستمداران و اقتصاددانان میتواند جامعه را در مسیر شکوفایی و رشد قرار دهد اما متأسفانه در بسیاری از جوامع جهان شاهد منفعت طلبی سیاستمداران نسبت به نظرات اقتصاددانان هستیم که در بلندمدت موجب وقوع آسیبهای جبرانناپذیر به مردم و قشرهای مختلف یک جامعه خواهد شد. بنابراین اگر بخواهیم در رابطه با چگونگی ارتباط سیاستمداران با اقتصاددانان به نتیجه کلی برسیم باید به این واقعیت اشاره کرد که در بسیاری از جوامع جهان سیاستمداران، حاکمیت خود را بر اقتصاددانان نه تنها کم نکردهاند بلکه بیشتر هم کردهاند.
* سیاسی شدن اقتصاددان و اقتصادی شدن سیاستمدار نمیتواند نتیجه مفیدی برای جامعه داشته باشد
فارس: این به نظر من نکته دقیقی است، یعنی عملا نمیتوان به یک شخصیتی که عمر خود را در دولتهای مختلف گذاشته و اساسا تئوریسین یک دولت بعضا ناموفق در امور اقتصادی بوده صرف لفظ اقتصاددان را خطاب کرد، زیرا از دیدگاه شما اقتصاددان از اعداد فرمان میگیرد اما بسیاری از این اشخاص که برچسب اقتصاددان هم دارند بیشتر از اعداد از منافع و بعضا مصالح دیگری فرمان پذیر هستند؟
پرهیزگاری: اگر در شرایط شیوع ویروس شاهد ورشکستگی بسیاری از اقتصادها در کشورهای مختلف دنیا هستیم یکی از دلایل مهم آن بیاعتنایی دولتمردان و سیاستمداران نسبت به نظرات اقتصاددانان برای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی در یک جامعه است. نکته مهم و لب کلام این است که سیاسی شدن اقتصاددان و اقتصادی شدن سیاستمدار نمیتواند نتیجه مفیدی برای جامعه داشته باشد اما اگر سیاستمدار و اقتصاددان در حیطه وظیفه خود درست عمل کنند و اجازه دخالت در سایر امور را به یکدیگر ندهند میتوان به رشد و توسعه اقتصادی توأم با بالندگی سیاست در بین آحاد جامعه در یک کشور امیدوار بود.
فارس: اگر بخواهیم مشخصتر به مسئله نقد محتوای بیانیه 5 اقتصاددان بپردازیم، به نظر شما در این حوزه مهمترین نقد موجود را در چه مسئلهای میبینید؟
پرهیزگاری: ببینید اساسا من با اینکه این بیانیه، بیانیه 5 اقتصاددان است، مسئله دارم و معتقدم باید عنوان این نامه تصحیح شود. شما در بخشی از این بیانیه میخوانید که « برای کنار زدن مشکلات عظیم اقتصادی و چالش بزرگ سیاست خارجی، چارهای جز همراه کردن مردم با همه چندگونگی و تنوعی که دارند نیست و این همراه کردن تنها با پذیرش واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی موجود جامعه ایران، به همین شکل موجود حاصل میشود.» در ادامه این بحث در بیانیه آورده شده است، « ف لازم است یک گام متواضعانه و از روی آشتی از سوی تصمیمگیرندگان به جلو برداشته شود، تا جامعه پرمهر ایرانی نیز چندین گام به سمت جلو بردارد.» به وضوح از این کلمات مشخص است که هیچ راهکار ملموسی ارائه نشده است و به معنای دیگر ما شاهد یک بیانیه سراسر رسانهای هستیم که بیشتر از این که 5 اقتصاددان آن را نوشته باشند، احتمالا 5 متخصص افکار عمومی یا 5 سیاستمدار آن را تهیه کردهاند. این مسئله مهمترین نقد و اساسی مسئله موجود در این نامه است.
فارس: در بخشی از این به مسئله چشم انداز منفی کشور و پارامتر خروج سرمایه اشاره شده است که به مهاجرت نیروی کار دامن میزند. با این بخش چقدر موافق هستید؟
پرهیزگاری: آنجایی که بنده میگویم این بیانیه به جای اینکه 5 اقتصاددان باشد، بیشتر بیانیه 5 سیاستمدار کار کشته است، دقیق منظورم استفاده از همین عبارات است، شما دقت کنید، ضریب جینی ایران با رتبه حدود 38 از ترکیه با رتبه 41.9 پایینتر قرار دارد، و فرار سرمایه را هم باید از نظام غیرشفاف و بانک زده ایران جستجو کرد که به طور مستقیم توسط این 5 نفر و همفکران آنها اداره شده است.
*بیانیه غلیظ سیاسی یا توصیههایی اقتصادی، مسئله این است
فارس: در بخشهایی از بیانیه ردپای غلیظی از نوشتار سیاسی دیده میشود، جاییکه در این بیانیه آمده است، « اوج تعداد جوانان تحصیلکرده دانشگاهی زن و مرد پس از یک دوره ناکامی در دستیابی به اشتغال و توقف کامل اشتغالزایی سالهای نیمه دوم دهه ۱۳۸۰، با پنجرهای از امید در حوالی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ به خوشبینی رسید و انتظارات مثبت آنها فرصتی استثنایی برای بهبود وضع کشور به وجود آورد. اما بروز تغییرات بزرگ در نیمه دوم دهه گذشته، انتظارات آینده را از یک «فرصت» استثنایی به «تهدیدی» سهمگین تبدیل کرد و بحرانهای بزرگ ارزی و حضیض سرمایهگذاری سالهای اخیر را به وجود آورد.» نظر شما راجع به این مسئله چیست؟
پرهیزگاری: این بخش از بیانیه را می توان از فرازهای سیاسی غلیظ آن برشمرد که نوعی نوستالژی است و فاقد ارزشگذاری اقتصادی است، اتفاقات سال 96 به این سو را نمی توان افعالی بدون فاعل دانست. نتیجه سپردن دل به سیاست خارجی برجام زده و ، و باز کردن افسار بانک های خصوصی برای نابود کردن اقتصاد است که این 5 اقتصاددان مدیر و نزدیک در دولت حسن روحانی حتی اشاره ای هم به آن نمیکنند.
فارس: هرچند شما معتقدید که این بیانیه به هیچ عنوان بیانیه 5 اقتصاددان نیست و 5 سیاستمدار آن را تهیه کردهاند اما بازهم به نقد اقتصادی آن بپردازیم، در بخشی از این بیانیه به از بین رفتن قشر متوسط در جامعه ایران اشاره شده است، با این بخش از بیانیه تا چه اندازه موافق هستید؟
پرهیزگاری: طبقه متوسط گسترده سال 1390 را دولت دهم ایجاد کرد که قبل از آن نبود و بعد از آن هم آب رفت و این 5 اقتصاددان منتقد اصلی آن و حامی و تصمیم گیر در دولت پس از آن بودند، اما با ذکر نکردن نام فاعل بود و نبود رفاه در دهه هشتاد و دهه نود، به رندی سیاسی دست می زنند تا بگویند این ما هستیم که راهکار داریم و اینکه چرا در 32 سال مدیریت کلان هیچ کاری جز تخریب انجام ندادیم و دولت ما یعنی دولت های نهم و دهم کار انجام داد، را نباید پرسید.
نمیسازد
فارس: اگر بخواهیم در یک کلام نظر خود را راجع به این بیانیه مطرح کنید، از چه کلماتی استفاده میکنید؟
پرهیزگاری: هنر تحلیلگر است که تفاوت های حکمرانی را در دورانی که تغییرات اجتماعی اتفاق افتاده است فرموله کند و صرفا تکرار این مسائل از یک بیانیه سیاسی، یک متن علمی و نمی سازد. در بسیاری از بخشهای این نامه تنها شاهد انتشار یک مسئله هستیم اما توضیحی درباره کارکرد این متغیرها داده نشده و اساسا فهم این معانی از سواد و فهم اقتصاددانان متعارف آنهم در سطح مدیران سیاسی دولت های بعد از انقلاب ایرانی خارج است و این گزاره ها را باید جامعه شناسان نخبه تحلیل کنند نه اقتصاددانانی که باوجود داشتن کرسی دانشگاهی فاقد تئوری و نظریه های نافذ در محافل دانشگاهی هستند. در این نامه بدون اینکه کیفیت و طبقه درگیر در 3 اعتراض اخیر بررسی شود، صرفا با توالی اعتراض ها تلاش دارند مساله را حاد و سخت جلوه دهند.
فارس: در پایان اگر مسئله یا نکته خاصی از قلم افتاد بفرمایید؟
پرهیزگاری: هنر حل مسئله مهم است و نه تکرار صورت مسئله که بعضا شاهد این هستیم که صورت مسئله هم به فراخور منافع سیاسی متفاوت تعریف میشود و همچنین این نکته که اقتصاددان از دید من واژه بسیار پرباری است و نباید برای مقاصد سیاسی خرج شود.
فارس: ممنون از شما از وقتی که در اختیار ما .
پرهیزگاری: سپاسگزارم از حسن توجه شما
پایان پیام/