خلیل جبران: ایرانیان برعکس اعراب، گوهر علی (ع) را کشف کردند
09:44 2022/11/24

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، ارادت و عشق به اهل‌بیت پیامبر در بین مسلمانان امر شایع و مرسومی است و سابقه آن به درازای تاریخ اسلام برمی‌گردد. اگر رئیس فقهی سنّیان شافعی شعر بسراید که: « حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی، یعنی گر محبت اهل بیت (انکار دین و سنت) و کفر است، جنّ و انس بدانند که من رافضی هستم.» به او مسلمان است و اهل‌بیت نبی خدا بالاخص ۵ تن آل عبا در قاموس معرفتی او جای دارند. اگر ‌ شعیب نسائی که از نویسندگان صحاح سته اهل‌سنت است، در راه دفاع از علی و نقل فضائل او کشته می‌شود، به علی و آل او جزو خلفا و اهل‌بیت و بی‌شک ارادت به او جنبه دینی برای نسائی دارد. 

اما نور حقیقت اهل‌بیت (ع) به حدی فراگیر است که نه تنها غیرشیعیان مسلمان، بلکه سایر افراد از سایر ادیان نظیر مسیحیت، جذب آن می‌شوند. محمدرضا زائری در کتاب «پدر، پسر، قدس» تجلی عشق مسیحیان به امام اهل‌بیت و سوگواری آنان بر غربت حضرات را نقل می‌کند که بخش‌هایی از آن را در این‌جا می‌خوانیم.

شما مشغول مطالعه این

علی حق است و هر حق‌طلبی را به سمت خود می‌کشد

حق و حقیقت چنان درخشش و تابشی دارد که حتی قرن‌ها بعد و فرسنگ‌ها دورتر چشمان منتظر آن را در می‌یابند و چنین است که علی (علیه‌السلام) به عنوان یکی از بزرگترین چهره‌های تاریخ و تجربه حیات بشری، همچنان دل‌های مشتاق را می‌ و جان‌های شیفته را مجذوب می‌کند.

‌به گفته پیام‌آور بزرگ اسلام، علی (علیه‌السلام) با حق است و حق با علیست. هر جا حق باشد، علی هست و هر جا علی باشد همان جا حق است. حق چنان مغناطیس و جاذبه‌ای دارد که اهل خود را به نسبت‌های گوناگون به سوی خود می‌کشد. این است که در قرن‌های متمادی پس از حیات و تجربه هر که با دلی پاک‌خواه و جانی از او شنید، شیفته و فریفته او شده است تا آنجا که گاه برخی از جهل به کفرِ غلو و افراط افتاده‌اند.

در این میان، شیفتگی و دلبستگی هزاران هزار از اهل سنت گرچه حیرت انگیز و شگفتی آفرین است اما از آنجا که مسلمان بوده‌اند می‌توان ارادت و عشق آنان را به حساب عقیده اسلامیشان گذاشت. حتی اگر امام شافعی، یکی از چهار پیشوای مذهبی اهل سنت فریاد برآورد: «شافعی مُرد و نفهمید خدایش علی بود یا الله.»

اما شیفتگی و ارادت متفکران و ادبای مسیحی عرب به امیرمومنان چیزی است که نمی‌توان به سادگی آن را نادیده گرفت در طول قرن‌ها مسیحیان شرقی که در خاستگاه اولیه این دین، همسایه و همزیست مسلمانان بوده‌اند با اندیشه‌ها و افکار و سخنان و سیره آشنا شدند و این ارادت را در گفتار و نوشتار خود بازتاب دادند. در دهه‌های اخیر این ظهور و بروز ادبی بیشتر شده و در آثار مختلف نثر و نظم و در قالب‌های مختلف منتشر گردیده است. در اینجا به طور گذرا مروری بر برخی از نمونه‌های برجسته‌ این آثار خواهیم داشت.

جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران، نویسنده معروف و هنرمند نام‌آور لبنانی در کتاب «رابطه مسیحیان با اهل‌بیت پیامبر» در صفحه ۱۰۸ می‌نویسد: «علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) به خاطر عظمتش شهید شد و عرب حقیقت مقام و عظمت او را درک نکرد تا آنکه همسایگان پارسیشان به فرق میان سنگ‌ریزه و گوهر پی بردند. او پیش از آنکه رسالت خود را به انجام رساند از دنیا رفت؛ همچون همه پیام‌آوران خدا که در زمان و مکانی غیر از زمان و مکان خود و در میان مردمی که سزاوارشان نیستند، فرود آمدند.»

: علی از بزرگان اندیشه و روح و سخن است

میخائیل

میخائیل ، ادیب مشهور و همکار و دوست جبران خلیل نقل قولی دارد در کتاب «امام علی صوت عدالت انسانی» جلد پنج، صفحه ۹۵۳ از این قرار که: «من عقیده دارم علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) بزرگ‌ شخصیت عربی پس از پیامبر اسلام است. هیچ یک از ایشان  چون او صفای بصیرت و بهره از حقیقت نداشتند. همیشه جبران از امام علی تجلیل می‌کرد و او را در مرتبه پیامبر می‌دانست. علی از بزرگان اندیشه و روح و سخن در همه زمان‌ها و مکان‌هاست.»

جرج جرداق

جرج جرداق، شاعر و نویسنده معروف کتاب امام علی صدای عدالت انسانی، در این اثر گرانسنگ خود در جلد اول صفحه ۱۵ می‌گوید: «در میان بزرگان تاریخ بسیار اندک که چون علی در عقل تو بذر ایمان به کرامت انسانی را در جان تو ریشه مقدس حیات را بدوانند.»

سلیمان کتّانی، نویسنده‌ دلداده‌ای که ۹ جلد کتاب در مورد ائمه شیعه دارد، در اثر «الامام علی، نبراس و » می‌نویسد: «دوست دارم با مناجات سوی محراب علی‌ابن‌ابی‌طالب قدم بگذارم. ای سرور من! آیا درست است به جای گرد آمدن پیرامون تو درباره تو به اختلاف افتادند؟ چهارده ستون از ستون‌های قرن‌ها با ساعت‌ها و روزها و سال‌هایشان آب شد و رفت، چنان که سنگ نمک در موج اقیانوس ذوب می‌شود اما حرف‌ها و کلماتی‌ که از لبان مقدس تو تراوید همچنان کاستی نمی‌پذیرد.» 

سعید عقل

سعید عقل، مشهورترین شاعر معاصر لبنانی در دیوان «کماالاعمدة» صفحه ۶۸ در باره عظمت حضرت امیرالمؤمنین می‌گوید: «سخن گفتن از خدای سخن دشوار است. لکن من شمشیرم که در کارزار ‌ماند. علی را از وقتی دوست داشته‌ام که خود را دوست داشته‌ام. او که با دو زبان سخن می‌گوید، گفتار جوشان و دلنشین و تیغ تیز و برّنده. چگونه ابن‌ملجم توانست این یار شمشیر را از پای درآورد؟ ای عشق! گریه کن و مرا به گریه آور.»

پیام/