به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، نشست رسانهای فیلم «برف آخر» با حضور عوامل در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد.
حسن مصطفوی تهیهکننده فیلم پیرامون نام احسان علیخانی در تیتراژ فیم گفت: پروانه ساخت به نام احسان علیخانی است ولی چون مشغله عصر جدید را داشتند، پروانه ساخت به نام بنده صاد رشد و ایشان به عنوان مشاور و سرمایهگذار کنار فیلم حضور داشتند.
امیرحسن عسگری گفت: نطفه فیلم حدود سه سال قبل در دفتر احسان علیخانی بسته شد اما چون دغدغه حضور بالای سر فیلم را داشتند و وقت آن را نداشتند، لطف کردند و ادامه مسیر با آقای مصطفوی پیش رفت.
وی درباره اینکه چرا از سال ۹۳ تا الان فیلمی نساخته است، گفت: من حرفهای سینما نیستم، یعنی از راه سینما ارتزاق نمیکنم. قرار بود پروژهای در آلمان کلید بزنیم اما ناگهان نرخ ارز رشد عجیبی کرد و نتوانستیم آن را ادامه دهیم. ضمن اینکه کیفیت برایم مهمتر از کمیت است، چون نهایتا ممکن است ۵ فیلم در سینما بتوانم بسازم.
عسگری در پاسخ به اینکه آیا در نگارش فیلم از کتاب «زنانی که با گرگها میدوند» بهره بردید، گفت: خیر. حدود ۴ سال قبل داستانی از استاد محمد صالح علا خواندم که مرا رها نمیکرد و با دوستانم مشورت کردیم چطور این داستان را تبدیل به فیلمنامه کنیم و بتوانیم ۱۲۰ دقیقه سوار این قصه شویم و آن را به پایان برسانیم.
امیرمحمد عبدی از نویسندگان فیلمنامه اذعان کرد که در فیلمنامه، نماد جایگاه مهمی دارد. کارگردان هم گفت درست است که گرگ و گاو در اساطیر معنی خاص خود را دارد اما سعی کردیم اینها را در تقاطعهای شخصیتی استفاده کنیم. طبیعتا نامهایی مانند یوسف و خلیل هم اتفاقی نیست. اگر معانی در فیلم مشخص است که به مقصود رسیدهایم.
وی پیرامون لوکیشن فیلم «برف آخر» و لهجه نداشتن اهالی روستا گفت: برای لوکیشن جستجوی زیادی کردم و دیدم در اقلیم مختلف، ساختار شهرها بسیار نزدیک است. لوکیشن فیلم، شهر کیاسر است که جنگل، دشت، دره و دریاچه را با هم دارد. البته برخی سکانسها را در شهر رینه گرفتیم که دشت لار پشت سر آن است و بسیار سرد و سخت بود.
کارگردان «برف آخر» درباره طبیعی بودن صحنههای حضور حیوانات در فیلم توضیح داد: طبیعتاً صحنههایی که نیاز به حیوان وحشی دارد، چون گرگ اهلی نمیشود، دوستی را در کیاسر به عنوان فرشاد رضایی را یافتیم که تحت نظارت محیط زیست، گرگی را نگهداری میکرد که از او میتوانستیم کار بکشیم. اما طبیعتا برخی جاها مجبور به استفاده از جلوههای ویژه شدیم.
وی درباره احتمال کوتاه شدن فیلم در زنان اکران گفت: ما نهایتا شاید بتوانیم ۵ پلان را کم کنیم، چون فیلمنامه بصورت پازل نوشته شده است.
عسگری درباره صدای فیلمش در برج میلاد گفت: فکر میکردم صدای بدی در سالن شنیده شود اما تقریبا فیلم را خوب شنیدیم.
مصطفوی تهیهکننده فیلم درباره شایعه اختلافش با سرمایهگذار گفت: هیچ اختلافی با احسان علیخانی عزیز نداریم. الان هم اندکی کسالت داشتند که نتوانستند بیایند.
* چالشهای فیلمبرداری در برف
مجید صالحی هم گفت که هنوز فیلم را ندیده است اما مدتی است علاوه بر کمدی، کار جدی انجام میدهد. او گفت: شبهایی بود که دمای هوا به منفی ۲۰ درجه میرسید اما فضای دلچسبی پشت دوربین حاکم بود.
آرمان فیاض، فیلمبردار «برف آخر» درباره مشکلات تصویربرداری در برف گفت: اکسپوز کردن در برف دشوار است، چون نور زیادی را وارد لنز میکرد. دوم چالش، سکانسهای شب و نور کم بود. باید علاوه بر فائق آمدن به این مشکلات، باید هنر را هم وارد تصویر میکردیم.
لادن مستوفی بازیگر فیلم پیرامون کمکاری خود گفت: شاید بخاطر اینکه چند فیلم و یک سریال شبکه نمایش خانگی داشتهام که پخش نشدهاند. به همین دلیل اشتیاق زیادی برای همراهی با گروه برف آخر داشتم. این فیلم پیام انسانی و درستی دارد و دوست داشتم در خدمت آن باشم و با وجود دشواری لوکیشن و فضا، خستگی احساس نکردم.
امین حیایی هم درباره «برف آخر» گفت: از زمانی که راجع به فیلم صحبت کردیم، ۵ ماه فرصت بود که مو و ریشهایم بلند شود و میدانستم کار متفاوتی خواهد بود.
وی افزود: سختیهای کار را هم پذیرفتیم، چون به نقش و فیلمنامه علاقه داشتیم و با جان و دل در شرایط سخت وقت گذاشتیم. تصور میکردم این فیلم حداقل ۴ ماه زمان ببرد اما خداراشکر ۲ ماهه کار را تمام کردیم. بخاطر دارم ۲۹ اسفند پلان آخر را گرفتیم و چون قرار بود عصر جدید را کلید بزنیم، باید به تهران میرسیدم اما تا ظهر هیچ خبری از ابر نبود تا اینکه خداراشکر تا ساعت ۱۵ تصاویر را گرفتیم و بعدش من خودم را به تهران و استودیو عصرجدید رساندم.
این بازیگر، پذیرش چالشهای سختتر را نگاه منتقدان و اهالی رسانه دانست و افزود: هر جشنواره که میگذرد، پختگی کاری برای ما بازیگران بیشتر میشود و ما تلاشمان را از دست نمیدهیم.
انتهای پیام/