چند ماهی است اتفاقات بسیاری در رسانهها میافتد، اتفاقاتی که هرکدام ویژگی و زیر متنی خاص را نمایان گر است.
طالبی نظری داده بود که شاید قبل از این بانوان بسیاری معتقد بودند بیانش بلااشکال است، حتی برخی عدم بیانش را زیر پا گذاشتن حقوق زنانه میدانستند که این اتفاقی طبیعی در زنان است چرا از گفتنش میترسید.
حال افراد همان گروه از جامعه گفتن همان جمله را توهین به زنان مینامند.
اپوزسیون سقوط کرده در دام ابتذال طی ماههای اخیر هرچه دلشان خواسته گفتهاند به اندازه یک فرهنگ لغت فحش اختراع کردهاند، دیکتاتور، مستبد و...اما خودشان کوچکترین نقد_ حتی اگر با زبانی طنز و با لحنی شوخ گفته شده باشد_ را برنمیتابند. انتظار دارند صدایشان شنیده شود بدون اینکه حرفی جز فحش داشته باشند، تاکنون نه نقدی را پذیرفتهاند و نه باکسی به گفتوگو نشستهاند، افرادی که از اساس نمایندگان بزرگ جزماندیشی زمانه هستند. بله جزماندیشی همین است که کوچکترین صدایی را که برخلاف نظرت باشد برتابی و با تمام وجود بایکوت و خفهاش کنید.
باکمی تأمل به اتفاقات ماههای گذشته میتوان به فهم این واقعیت رسید که نقشه راه و شگرد تمامی حواشی و قیل و قالهای اتفاق افتاده در رسانهها و بویژه فضای مجازی یکی است، پیدا کردن یک رویداد و اتفاقی که به نظر مردم عادی جامعه میتواند یک فاجعه تلقی شود (صرفنظر از اینکه از اساس فاجعه باشد یا خیر)، بمب باران وسیع رسانهای حول محور آن اتفاق و بزرگ جلوه دادن آن و درنهایت پایان مرحله، شما به هدف رسیدید، جنجالی جدید ساخته شد.
جنجالهایی که به چشم بر هم زدنی، تو خالی بودنشان آشکار میشود و از همین رو یکی یکی دود میشوند و به هوا میروند و در نهایت رو سیاهیاش برای کلاغهای قیل و قال پرست زمانه میماند.
همه آنچه در ماجرای طالبی رخداده بازنمایی همین امر است، میخواهید برایتان ثابت شود؟ کمی اتفاقات رخداده از سوی مدعیان فعلی سخنوری و رعایت اخلاق را مرور کنید.
تمرکز حافظه تاریخیتان را مشخصاً به سمت دانشگاه شریف جلب میکنم، جایی که قشر بهاصطلاح دانشگاهی این جماعت مدعی، در دانشگاه قدم میزدند و رکیکترین کلمات را تبدیل به نقل محافلشان کرده بودند.
اصلاً شاید حافظه تاریخیتان یاری نکند، مشکلی نیست؛ یکی از بسترهای انتشار فضای مجازی را روی تلفن همراهتان بازکنید، یکی از هشتگهای معروف این افراد را جستوجو کنید، چند پستی را بخوانید، قطعاً متوجه ادبیات این افراد خواهید شد.
پایان پیام/