در روزهای انقلاب آنچنان شوق و امید غیرقابل وصفی در دل تمام مردم بود و اپیدمیِ سرمستی انقلاب، تمام کشور و تمام لایههای جامعه از روشنفکر تا عوام، از کشاورز تا صنعتگر و از سیاسی تا هنرمند را درنوردیده بود. از این رو در بین هنرمندانی که برای انقلاب اثر ساخته بودند اسامی و چهرههایی را میبینیم که تا پیش از آن برای رژیم قبل و چه بسا برای فیلم فارسیها هم اثر ساخته بودند و حالا در این دگرگونی بزرگ، که اکثریت جامعه از آن دوران روی برگردانده بودند و هرکس میخواست به نوعی احساس خود را بیان کند و کاری انجام دهد، آنها هم برای انقلاب پای کار آمده بودند و واقعا هم با جان و دل آمدند.
سیدمجتبی میرزاده یکی از همین هنرمندان بود که در زمان رژیم پهلوی از موزیسینهای بسیار فعال در تمام عرصههای موسیقی بود. میرزاده بارها و به زعم بسیاری از بزرگان موسیقی، یکی از نوابغ این هنر محسوب میشود که بنا به دلایل متعددی آنچنان که باید از نبوغ و استعداد شگفتانگیز این هنرمند بهره برده نشد و در گمنامی در سال ۱۳۸۴ درگذشت.
مرحوم مجتبی میرزاده نوازنده و آهنگساز بود. وی در اوایل انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس آهنگهای حماسی متعددی را در جهت روحیه دادن به مردم و رزمندگان ساخته یا تنظیم کرده بود که هر کدام در خاطره شهروندان و به خصوص رزمندگان جاوید و ماندگار شده است، یکی از این آهنگها سرود ماندگار «به لاله در خون خفته» است.
محمد گلریز درباره نقشِ میرزاده در خلقِ آثارِ اینچنینی میگوید : ایشان واقعاً خدمت بزرگی به آهنگسازی انقلاب کرد. اکثر آهنگهای انقلابی از یادگارهای او است. مرحوم میرزاده پس از انقلاب بیش از ۱۰۰ آهنگ انقلابی و مناسبتی ساخته و تنظیم کرده است.
سید مجتبی میرزاده (زاده ۲۷ اسفند ۱۳۲۴ کرمانشاه – درگذشته ۲۶ تیر ۱۳۸۴ تهران) نوازنده ویلن، کمانچه، سهتار و آهنگساز کلاسیک، سنتی و پاپ ایرانی بود. وی برای هنرمندان بسیاری آهنگ ساخته است و آهنگسازی فیلمهای چندی را بر عهده داشت و گسترهٔ وسیعی از آهنگها را نواختهاست از تکنوازی ویلن در موسیقی کردی و فارسی گرفته تا نوازندگی به همراه گروه در ضبطهای استودیویی، از موسیقی محلی گرفته تا موسیقی کلاسیک غربی و پاپ، جاز و بلوز، از موسیقی سنتی تا ترانههای کوچهبازاری و سرودهای انقلابی و موسیقی فیلم.
سرود «به لاله در خون خفته» از سرودهای محبوب دانشآموزی است که در سالهای پس از انقلاب در مدارس توسط گروههای سرود باز تولید شده است. این سروده نوشته جهانبخش پازوکی شاعر و آهنگساز است که آن را در کشاکش روزهای مبارزه برای انقلاب به همراه مجتبی میرزاده آهنگسازی و همراه با گروه کر ضبط کرد.
مهمترین وجه این اثر که کم و بیش در تمامی آثار معروف بحبوحه انقلاب دیده میشود، حس مشترک، انگیزه، اشتیاق، شور، حماسه و بیان وصف حال انقلاب و امید و آرزوهایی است که در واژه به واژه کلام و نت به نت موسیقی و ارکستراسیون «به لاله در خون خفته» شنیده و احساس میشود. از منظر موسیقایی نیز زمانیکه خالق اثر مجتبی میرزاده باشد، باید هم با یک سکشن بسیار قوی ویلن زهی مواجه باشیم که با بهره از تکنیک قوی خود مرحوم میرزاده در ویلننوازی و پاساژهای سرعتی و هیجان برانگیز، شوری انقلابی را در شنونده ایجاد میکرد ازاینرو «به لاله در خون خفته» را علاوه بر اقبال عمومی، میتوان آن را نمونه یک کار با ساختار مستحکم موسیقایی و ارکستره و هارمونیزه قلمداد کرد.
به لالهٔ در خون خفته شهیدِ دست از جان شستهقسم به فریاد آخر به اشک لرزان مادرکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدهمه بهپیش، همه بهپیشبه یک صدا«جاویدان ایران عزیز ما»که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهیدقسم به اسم آزادی به لحظهای که جان دادیبه قلبِ ازهمپاشیده شهیدِ در خون غلتیدهکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدهمه بهپیش، همه بهپیشبه یک صدا«جاویدان ایران عزیز ما»که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهیدقسم به عزم همرزمان ستمکشان باایمانبه خستگان جانبرکف دلاوران همپیمانکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدهمه بهپیش، همه بهپیشبه یک صدا«جاویدان ایران عزیز ما»
پایان پیام/