خبرگزاری فارس ـ گروه کتاب و ادبیات ـ محمدرضا اسماعیلی: اگر مسیرمان به خیابان انقلاب بیفتد در پیادهروها دستفروشانی را میبینیم که کتب مختلفی به فروش میرسانند. همه این کتب ذیل یک عنوان کلی قرار میگیرند و آن هم کتب غیرقانونی است. البته کتب غیرقانونی هم به ۲ بخش کتب ممنوعه و کتبی که از سوی ناشران پختهخوار به چاپ میرسند، تقسیم میشود.
کتب غیرمجاز چند بخش میشوند؟
کتب ممنوعه، مضامینی مغایر با ارزشهای ملی و دینی دارند و کتبی که از سوی ناشران پخته خوار به چاپ میرسد به لحاظ محتوایی مشکل ندارند چرا که کپی شده کتابی است که یک ناشر معتبر با مجوز اداره کتاب و توسعه کتابخوانی منتشر میکند. البته پختهخواری در ادبیات ترجمه رخ میدهد و نه ادبیات تألیفی و در نهایت محتوای بخشی از کتابهایی که به فروش میرسد، مشکلی ندارد؛ منتهی تکثیرشان غیرقانونی است.
به دلیل این که آثار ترجمه شده دیگر زحمتی برای کسی ندارد، ناشران پختهخوار و یا ناشران زیرزمینی کتابهای پرفروش بازار را جمعآوری کرده، چاپشان میکنند و در بازار نیز با تخفیفهای قابل توجه ۵۰ درصدی به فروش می رسانند. این در حالی است که نرخ تخفیف ناشر به کتابفروش معتبر و پخشکنندگان کتاب، حداکثر ۴۰ درصد از قیمت پشت جلد است که رقم قانونی آن برای خریداران، نهایتاً ۳۰ درصد خواهد بود.
با تخفیف ۵۰ درصدی باز هم گرانند
البته با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که این کتب ۵۰ درصدی با توجه به اینکه بسیاری از هزینههای جانبی چاپ را ندارند، اما با تخفیفی که به آنها تعلق میگیرد تازه گرانتر از کتب مجوزدار میشوند، ولی بار روانی که این عدد تخفیفی بر ذهن مخاطب دارد، زورش بر همه چیز دیگر میچربد.
این در حالی است که فضای فروش این نوع کتابها از کنار خیابان انقلاب به غرفههای رسمی متروی شهر تهران نیز رسیده است. با گردشی در چند ایستگاه چون ایستگاه میدان حضرت ولیعصر(عج) در خط سه و ایستگاه شهید حقانی در خط یک و ایستگاههای دیگر خواهیم دید که این غرفهها دارند به فعالیت میپردازند، اما آثار تألیفی، ایرانی و اسلامی را به مخاطب عرضه نمیکنند و هرچه در بساطشان هست، ترجمه است و ترجمه است.
اگر با مترو تردد میکنید، قطعاً شما هم از کنار غرفههای فروش کتاب در بیشتر ایستگاههای مترو گذشتهاید و تابلوی ۵۰ درصد تخفیفش را هم بدون شک دیدهاید. غرفههایی شبیه فروشگاههای همیشه تخفیف که تعطیلی ندارند و ارزان بودنشان هم دائمی است. از قدیم گفتهاند هیچ ارزانی بیعلت نیست.
اکثر فعالان حوزه نشر معتقدند عمده کتابهای عرضه شده در این غرفهها، کتابسازی یا همان مشکِل تقریباً همیشگی، قاچاق کتاب است که یک انتشارات کوچک از ترجمه کتب معروف منتشر شده در بازار سوء استفاده میکند و بعد هم با انتخاب یک نام که از قضا ممکن است پشت آن هیچ شخص حقیقی نباشد، از طریق چاپ دیجیتال، کتاب را با کمترین هزینه روانه بازار میکند.
غرفههایی که در قُرق ادبیات ترجمهای غیرمجاز در آمدهاند
متروی تهران محلی که روزانه مراجعه کنندگانی با طیفهای مختلف اعتقادی، ظاهری و پوششی دارد، غرفههایش در قُرق ادبیات ترجمهای غیرمجاز در آمدهاند. البته پیش از این، غرفههای موفقی در مترو داشتیم (همانند غرفه کتابستان شهدا در ایستگاه متروی شهدا) که موفقترین آثار جبهه فرهنگی انقلاب را در شهر زیرزمینی به مخاطبان ارائه میکردند. بماند که این گزینه موفق هم بنا به دلایلی و با همان نگاه فرهنگزدگی و سطحیبینانه به تعطیلی کشانده شد.
جبهه فرهنگی انقلاب و شهرداری تهران ظرفیتی را که شهر زیرزمینی برای فعالیتهای فرهنگی عمیق دارد، فراموش کردهاند. متروی تهران پر از آدمهایی است با ظهور و بروزهای مختلف. شهری که میتواند بسیاری از خلاءهای فرهنگی را که در شهر تهران داریم، پوشش دهد.
اگر دست روی دست بگذاریم، دیری نخواهد گذشت که لواشک، پیتزا، لوازم آرایشی، ترجمههای نازل از آثار زرد خارجی و… جای کتابهای سوره مهر، کتابستان، نیستان، اسم، شهید کاظمی، کتاب جمکران، یازهرا، نارگل و… را خواهند گرفت.
پایان پیام/