به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، یکی از اتفاقات نادر در نوروز امسال پخش آثار سینمایی در تلویزیون بود. آثاری که هنوز اکران عمومی نشدهاند و احتمالا هم هیچگاه رنگ پرده نقرهای را نخواهند دید. آثاری که با بودجههایکلان دولتی ساخته شدهاند و حالا چون توان اکران در سینماها و جذب مخاطب را در خود ندیدهاند سر از تلویزیون درآوردهاند. بیشک اگر از همان ابتدا این فیلمها با نیت پخش در تلویزیون ساخته میشدند هزینههای بسیار کمتری برایشان صرف میشد.
به روشنی آشکار است که حضور مدیران غیرسینمایی، فقدان تخصص و عدم سلیقه و شناخت درست، باعث هدر رفتن بیت المال شده است. صدها میلیارد بودجه صرف آثاری شده است که حتی توان به اکران عمومی رسیدن را هم ندارند.
بنیاد سینمای فارابی(همه آثار واگذار شده به تلویزیون، تولید یا مورد حمایت این بنیاد بودهاند) یکی از اصلیترین نهادهایی است که در کشور متصدی تولید آثار سینمایی است، اما بررسی فعالیتهای این ارگان نشان میدهد، بین عملکرد آن با شعارهایی که هر روز در رسانههای مختلف به شکل گستردهای منتشر میکند فاصلهای برناگذشتی وجود دارد. در گزارش حاضر متمرکز بر نظرات دو منتقد و روزنامه نگار سینما، رضا منتظری و مسعود کارگر به واکاوی ابعاد پنهان موضوع میپردازیم.
رضا منتظری در گفتگو با رسانهها درباره پخش آثار سینمایی که هنوز روی پرده سینما نرفتهاند اما روی آنتن شبکههای تلویزیون آمدند، عنوان کرد:
متاسفانه همانطور که مدتهای مدیدی است شاهد یک سری اتفاقات بسیار عجیب در سازمان سینمایی هستیم، بازهم در روی همان پاشنه چرخیده است و امسال در اکران نوروزی ۱۴۰۲ فیلمی داشتیم که همزمان با عنوان فیلم سینمایی در حال اکران بود و ناگهان خبری آمد که از شبکههای تلویزیون نیز پخش میشود و این متاسفانه نشان دهنده بیدرایتی و بیتدبیری برخی مدیران سینمایی است که باعث شده است که فیلمهای تلویزیونی را به جای آثار سینمایی در باکس اکران نوروزی جای دهند!
او افزود: این اتفاق بسیار متاثر کننده است، اولا چه علتی دارد که ما در سینما با بودجه سینما، آثار تلویزیونی تولید کنیم و این همان بحثی که سالهاست مطرح میشود. کشور فیلمهایی نازل از نظر ساختاری و محتوایی که در قالب تلهفیلم میگنجند، تولید میکند و نهادهای سینمایی از بودجه سیستماتیک برای تولید این آثار استفاده میکنند. معتقدم که اگر یک مقدار درایت و تدبیر بیشتری در مدیران سینمایی صورت بگیرد و نگاه جدیتری به پدیده هنر هفتم وجود داشته باشد، اوضاع کمی سامان پیدا میکند.
منتظری اظهار کرد: متاسفانه نه تنها شاهد سامان این اتفاق نیستیم بلکه همچنان اتفاقات عجیب و غریبتری را شاهد هستیم و جالب است که قبل از اکران یک فیلم، تلویزیون آن اثر را خریداری میکند تا آن را پخش کند. همچنین علاوه بر اهمال مدیران سینمایی، این شرایط نشان دهنده کاسب بودن تهیه کنندگان فعال سینما است و معلوم میشود این افراد چقدر به فکر تجارت هستند. هم بودجه دولت را برای تولید فیلم میگیرند و هم منتظر اکران نمیمانند و آن اثر را به تلویزیون میفروشند.
او در پایان گفت: این نگاه تجاری مناسب نیست و جلوی این دست کاسبکاریها باید گرفته شود. پیش از این شاهد تولید آثاری بودیم که از تلویزیون پخش میشوند اما بدین صورت خیر و معتقدم این معضلات همت و عزم مدیران فرهنگی و سینمایی را طلب میکند تا جلوی این پدیده شوم ایستادگی کنند.
در باره سطح نازل آثار تولید شده توسط بنیاد فارابی طی سالی که گذشت، بسیاری از منتقدان حرف زدهاند.
در همین باره مسعود کارگر منتقد و روزنامه نگار سینما نیز گفته است: مدیران شم سینمایی ندارند، ذائقه مخاطب را نمیشناسند و تجربه کافی در این حوزه ندارند تا بتوانند به سمت سینمای تراز انقلاب حرکت کنند، کیفیت برایشان اهمیت ندارد و دنبال کمیت گرایی هستند و شاید خودشان تصور میکنند کیفیت کارهایی که از آنها حمایت کرده اند بالا است اما در اصل چنین نیست!
وی در پاسخ به این پرسش که به عقیده شما چرا ارگانهای دولتی بودجه بیتالمال را صرف تولید فیلمهایی کردهاند که نازل بوده و نتوانستند نظرات خواص سینما و رسانه را جلب کنند و چرا مدیران برخلاف شعار کیفیتگرایی در پی کمیتگرایی هستند متذکر شد: از یک زمانی سینمای ایران از هنر و ارائه کالای هنری تبدیل شد به سینمای تجاری و بحث صنعتی غلبه کرد؛ سینما از درونمایه فرهنگی قالب تهی کرد.
بنیاد سینمایی فارابی فکر کرد اگر کمیت کار بالا ببرد و ۹ فیلم بسازد کارش درست است اما وقتی کیفیت کارها نازل است این بودجه هدر می رود. برخی از این آثار رسما یا تله فیلم هستند یا شبه مستند و کوتاه! این آثار برای مخاطب تخصصی سینما و حوزه رسانه و نقد و حتی مردم که برای تفریح یا آموزندگی به سینما می روند هیچ کارکرد و اثری ندارد.
در تحلیل آخر، مدیریت میدان سینمای کشور نیاز به تخصص دارد، برای حرکت در مسیر سینمای آرمانی و تحقق شعارها و ارزشهای نظام مقدس اسلامی نیاز به نیروهای متخصص و متعهد هست تا بتوانند بر میدان سینمای کشور تاثیر مستقیم داشته باشند و به سمت سینمای تراز انقلاب اسلامی حرکت کنند.
بررسیها نشان میدهد بنیاد سینمایی فارابی طی سالی که گذشت آبستن تصمیمگیریهایی نادرست در سینمایی کشور بوده است، جدا از تمام حواشی ریز و درشت این بنیاد لازم است کمی تبلیغات سفارشی رسانهها را کنار بزنیم و از پروپاگاندا فاصله بگیریم و با تمرکز بر عملکرد آن( متمرکز بر بررسی دقیق ۹ اثری که این بنیاد ادعای تولید آنها را داشته است)، قضاوتی درست از وضع موجود داشته باشیم.
سینمای ایران و دلسوزان واقعی آن، امروز نگرانتر از همیشه، اخبار این بنیاد را بهدقت رصد کرده و منتظر داوری در مورد کارکردهای آن هستند.
پایان پیام/