به یقین میتوان گفت اولین و مهمترین فاکتور موفقیت، شنیده شدن و ماندگاری سرودهای معروف بحبوحه انقلاب این است که شاعر، آهنگساز، نوازنده و خواننده، همه و همه، آن اثر و نغمات و الفاظش را با یقین و ایمانی غیرقابل وصف مینگریستند و میساختند و اجرا میکردند. عوامل آن سرودها در آن دوران، نه به خاطر مطلق سرود به ما هو سرود، که اینجا میخواستند تمام آن احساس و شور و هیجان و حرف دلشان را بزنند و چه بهتر که این قالب بهترین و گیراترین قالب برای این کار باشد. و همین به یقین مهمترین دلیل ماندگاری آثار دوران بحبوحه انقلاب اسلامی است، آثاری که از اول انقلاب هزاران بار از رادیو و تلویزیون پخش شده و آثار متاخر ساخته شده برای انقلاب هرگز نتوانستند در قامت آنان قد علم کنند.
آن روزها آنچنان شوق و امید غیرقابل وصفی در دل تمام مردم بود و اپیدمیِ سرمستی انقلاب، تمام کشور و تمام لایههای جامعه از روشنفکر تا عوام، از کشاورز تا صنعتگر و از سیاسی تا هنرمند را درنوردیده بود. از این رو در بین هنرمندانی که برای انقلاب اثر ساخته بودند اسامی و چهرههایی را میبینیم که تا پیش از آن برای رژیم قبل و چه بسا برای فیلم فارسیها هم اثر ساخته بودند و حالا در این دگرگونی بزرگ، که اکثریت جامعه از آن دوران روی برگردانده بودند و هرکس میخواست به نوعی احساس خود را بیان کند و کاری انجام دهد، آنها هم برای انقلاب پای کار آمده بودند و واقعا هم با جان و دل آمده بودند.
سیدمجتبی میرزاده یکی از همین هنرمندان بود که در زمان رژیم پهلوی از موزیسینهای بسیار فعال در تمام عرصههای موسیقی بود. میرزاده بارها و به زعم بسیاری از بزرگان موسیقی، یکی از نوابغ این هنر محسوب میشود که بنا به دلایل متعددی آنچنان که باید از نبوغ و استعداد شگفتانگیز این هنرمند بهره برده نشد و در گمنامی در سال ۱۳۸۴ درگذشت.
امروز میخواهیم به مجتبی میرزاده بپردازیم تنها به این هنرمند به خاطر خلق اثری از جنس انقلاب که به یکی از ماندگارترین و باحرمتترین آثار سرود انقلاب تبدیل شد. شاید حتی یک نفر پیدا نشود که سرود «به لاله در خون خفته» را نشنیده باشد. با بررسی اثری همچون اثر مذکور میتوان به تمام موارد و توضیحات فوق اذعان کرد که چگونه انقلاب و مکتب آزاداندیشی در سطح گستردهای در متنوعترین لایههای فکری ـ اجتماعی ایران دوران انقلاب نفوذ کرد و ایمان و ارادت در سطح گستردهای قلبی شد. پذیرش و باور توام با شوق و ذوق غیرقابل وصف بود که دلیل حادث شدن اینچنین فضا و شرایطی در این مقال نمیگنجد.
«به لاله در خون خفته»
به لالهٔ در خون خفته نام یکی از سرودهای انقلابی مشهور ایران است که در سال ۱۳۵۷ و در اوج انقلاب توسط مجتبی میرزاده ساخته شد. شاعر این سرود جهانبخش پازوکی است.
این سرود پس از پیروزی انقلاب به مناسبت ۲۲ بهمن و مناسبتهای انقلابی دیگر هرساله از صدا و سیما پخش میشود.
متن سرود
به لالهٔ در خون خفته شهیدِ دست از جان شستهقسم به فریاد آخر به اشک لرزان مادرکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدهمه بهپیش، همه بهپیشبه یک صدا«جاویدان ایران عزیز ما»که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهیدقسم به اسم آزادی به لحظهای که جان دادیبه قلبِ ازهمپاشیده شهیدِ در خون غلتیدهکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدهمه بهپیش، همه بهپیشبه یک صدا«جاویدان ایران عزیز ما»که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهیدقسم به عزم همرزمان ستمکشان باایمانبه خستگان جانبرکف دلاوران همپیمانکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدکه راه ما باشد آن راه تو، ای شهیدهمه بهپیش، همه بهپیشبه یک صدا«جاویدان ایران عزیز ما»
سیدمجتبی میرزاده زاده ۲۷ اسفند ۱۳۲۴ و درگذشته به تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۸۴، نوازندهٔ ویلن، کمانچه، سهتار و آهنگساز اهل ایران بود. وی برای هنرمندان بسیاری آهنگ ساخته است و آهنگسازی فیلمهای متعددی را بر عهده داشت. این موزیسین توانمندو چند وجهی، گسترهٔ وسیعی از آهنگها را ساخته و نواخته است، از تکنوازی ویلن در موسیقی کردی و ایرانی گرفته تا نوازندگی به همراه گروه های مختلف در ضبطهای استودیویی، از موسیقی محلی گرفته تا موسیقی کلاسیک غربی و پاپ، جَز و بلوز، از موسیقی سنتی تا ترانههای کوچهبازاری، سرودهای انقلابی و موسیقی فیلم، همه و همه مجتبی میرزاده را نزد کارشناسان و موسیقیدانان، هنرمندی با نبوغ و توانمندی بالا نشان میدهد. میرزاده در تمام حوزه ها از آهنگسازی آثار کلاسیک ایرانی تا کلاسیک غربی و موسیقی فیلم و نوازندگی و تنظیم، نمونه هایی از بهترین آثار را ارائه کرده است. حتی بسیاری از موزیسین ها از نتخوانی و دشیفر او در حیرت بودند که به محض دیدن نت یک آهنگ به هنگام ضبط، آن را بدون هیچ مکثی بر روی ساز دشوار ویلن به اجرا درمیاورد و بسیاری دیگر از خصوصیات فنی و تخصصی این هنرمند که در حوصله و موضوع این مطلب نمیگنجد.
و اما ویژگی های فنی سرود «به لاله در خون خفته». این سرود با بیس و پدال چهار ضربی شروع میشود و در همان چند میزان اول سایدرام با ریتم نظامی و مارشی به میان می آید. در میزانهای بعدی دو میزان گروه کُر با آواهایی به غایت حماسی و احساس برانگیز به پاساژی فوقالعاده سرعتی و فنی استرینگ ویلنها منتهی میشود. تا همینجای کار و تنها در همین چند میزان، آنچنان چینش به درستی و برانگیزاننده احساس و شور انقلابی دوران خود است، که هر شنوندهای را، حتی کسی که برای اولین بار آن را میشنود، درگیر میکند.
«به لاله در خون خفته شهید دست از جان شسته» اولین کلامی است که با اجرای گروه توانمند کُر به میان میآید. کادانسها و پاساژهای حرفهای و بهره از سنکپ و ضد ضربهای بهجا و روند ملودیک زیبا و تلفیق درستِ شعر و موسیقی بخصوص جاییکه موسیقی با وزن شعر در بخش «جاویدان ایرانِ عزیز ما» منطبق میشود، همه از زیباییها و نکات فنی این اثر بوده که بر گیرایی و تاثیرگذاری آن میافزاید.
آهنگساز در «به لاله در خون خفته» در حد کشش و شرایط سرود مذکور از فنون موسیقی ازجمله کنترپوئن، هارمونی و آکوردهای همگون و فواصل هارمونیک، کاستهها و افزودهها، قرینههای دور و نزدیک و بهره تعمدی و تکراری برخی موتیفها به جهت شرطی کردن گوش شنونده برای ایجاد حس مورد نظر، بهره برده و توانسته اثری خلق کند که تجلی آفرینشی دو وجهی است، یعنی اثری که هم مخاطب عام میپسندد هم مخاطب خاص و موزیسین حرفهای آن را به عنوان اثری مستحکم در حوزه آهنگسازی، آن هم در کانکتسکت سرود، با اطمینان کامل میپذیرد. و اینچنین اثری دووجهی از این نظر حائز اهمیت است که جمع کردن این دو در کنار هم کاری به غایت دشوار است زیرا بسیاری از موزیسینها و آهنگسازها یا اثری میسازند صرفا خاص پسند یعنی دارای ویژگیهای تخصصی موسیقی و به حرفهایترین شکل که تحسین موسیقیدانان را برمیانگیزد لیکن برای عوام بسیار سنگین و ثقیل است و نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، یا اثری ساخته میشود که عوام(به این معنا و منظور که در حوزه موسیقی تخصصی ندارند) آن را میپسندد لیکن دارای ویژگیهای متمایز و شاخص فنی موسیقایی نیست. ولی اثر مذکور در مقیاس و کارکرد خود دارای این دو ویژگی است.
اما مهمترین وجهه این اثر که کم و بیش در تمامی آثار معروف بحبوحه انقلاب دیده میشود، حس مشترک، انگیزه، اشتیاق، شور، حماسه، و بیان حس و حال انقلاب و امید و آرزوهایی است که در واژه به واژه کلام و نت به نت موسیقی و ارکستراسیون «به لاله در خون خفته» شنیده و احساس میشود. و همین حال و هوا و شرایطی که جمیع حاضرین و شاهدین انقلاب را در رسیدن به آرمانی بزرگ همنوا میکند، در تمام این آثار حضوری صد در صدی دارد.
طی این چهل و سه سال که از انقلاب شکوهمند اسلامی در کشورمان گذشته، بارها از سوی منتقدین و کارشناسان نشستها و پژوهشهایی صورت گرفته بر چرایی و چگونگی این مساله که چرا اینچنین آثاری در این سطح از گیرایی و اقبال و استقبال، دیگر ساخته نشد، مادامیکه طی این چند دهه از انقلاب، بعدها آثاری بسیار فاخر ساخته شد که از تمام جوانب از آهنگسازی گرفته تا تنظیم و ارکستراسیون و هارمونی و بهره از فنون روز موسیقی دنیا و نیز بهترین فناوری ضبط دیجیتال، اما نتوانست جای آن آثار ساده و بی تکلّف اما به غایت گیرا را بگیرد و همچنان دهها سال است در تمام مراسم از مدرسه تا مسجد محله و رادیو و تلویزیون، همه و همه در سالگرد انقلاب، بیشترین بازپخش را به همان سرودهای اوایل انقلاب اختصاص میدهند، و این مساله که میتوان آن را پدیده هنری انقلاب نامید، از دو فاکتور مهم بهره میبرد، اول حال و هوایی منحصر به فرد که شرایط زمانی مکانی آن دوران و حس شور و حماسه جمعی بحبوحه انقلاب را میتوان برای آن متصور شد و عامل دیگر، حس نوستالژیک این آثار است که باعث تداوم شنیده شدن و ماندگاری سرودهای انقلاب شده و همچنان این بقا، این ماندگاری، این شور، این تاثیرگذاری مانا خواهد بود.
انتهای پیام/