آیا پلیس در انتشار فیلم خاص نقش داشت؟!
01:26 2022/02/08

در روزهای اخیر، کلیپی مبنی بر بریدن سر خانم اهوازی توسط همسرش در فضای مجازی دست‌به‌دست شد که توسط یکی از پایگاه‌های خبری، منتشرشده است، کلیپی که در وهله اول باعث ایجاد موجی از وحشت و دلهره در ذهن مخاطب می‌شود و این سؤال را در ذهن ایجاد می‌کند که چرا یک پایگاه خبری که مدعی فعالیت حرفه‌ای در عرصه خبری است باید در گسترش این موج همکاری داشته باشد و چه هدفی پشت این مسئله وجود دارد؟

فارغ از این که ماجرای این قتل چه بوده و در فضای بومی، مردم چه نگاهی به این مسئله‌دارند، سؤالی که در این میان مطرح است، چگونگی رفتار حرفه‌ای یک رسانه برای مدیریت فضا در جامعه است؟

به راستی ورود یک رسانه به این موضوع، آن‌هم بدون هیچ پیوست رسانه‌ای و فقط برای جذب کلیک و مخاطب بیشتر چه توجیهی دارد؟

مدیرمسئول پایگاه خبری رکنا در توجیه رفتار رسانه متبوع خود گفت:

فیلم قتل عروس ۱۷ ساله توسط شوهرش در اهواز در کانال‌های تلگرامی استان خوزستان و سایر استان‌ها در حال پخش بود. دلیل اصلی ورود ما به این موضوع نیز همین مسئله بود تا از شایعات که معمولاً با این اخبار انتشار پیدا می‌کند جلوگیری کنیم. همچنین هشدارهای لازم در ابتدای این فیلم آورده شده بود اما متأسفانه عمق این فاجعه آن‌قدر بزرگ بود که خاطر تعدادی از هم‌وطنانمان را جریحه‌دار کرد.

اما واقعیت این است که نه تنها این رسانه از هیچ شایعه‌ای جلوگیری نکرده و بلکه بر موج وحشت در جامعه افزوده و به این اقدام جنایت‌آمیز پوشش خبری و رسانه‌ای داده است، این در حالی است که رسانه به مجوز اینکه رسالت خبری دارد، مجوزی برای گسترش هر موضوعی در جامعه را ندارد و این پایگاه خبری می‌توانست بدون اینکه فیلم این اقدام را منتشر کند، به شکل دیگری این سوژه را پیگیری کند.

موضوع دیگری که در اظهارات مدیرمسئول رکنا وجود دارد، ادعای این فرد مبنی بر هماهنگی میان پلیس و رکنا بوده است.

ابراهیمی با بیان اینکه ما برای رفع توقیف پایگاه خبری رکنا پیگیری‌های لازم را انجام خواهیم داد تصریح کرد: ما بر اساس رسالت خبری خود، باوجوداینکه خبر اهواز بسیار وحشتناک و فاجعه‌آمیز بود اما توسط خبرنگار ما در اهواز با هماهنگی با پلیس خبر را پیگیری و آن را منتشر کردیم.

البته نیروی انتظامی باید درباره نوع همکاری خود با این رسانه در پردازش به این سوژه پاسخ دهد.

البته گفتنی‌ها درباره رکنا بسیار است. در یک جستجوی ساده و بررسی سوابق خبری در این رسانه،موجی از اخبار و تیترهای زرد، پوپولیستی فراروی مخاطب قرار می گیرد که در عرصه فضای رسانه‌ای، یک معنا بیشتر ندارد، استفاده از تیترها و اخبار زرد  برای جذب مخاطب و افزایش کلیک.

 با توجه به‌اتفاق اخیر، به نظر می‌رسد که وزارت ارشاد می‌بایست در صدور مجوزها برای مدیران رسانه‌ای، توجه و شاخصه‌های دقیق‌تری اعم از سوابق و وضعیت روانی و اجتماعی افراد را در نظر گیرد و حتی بعد از صدور مجوز، بر آثار و تولیدات رسانه‌ها نظارت بیشتری داشته باشد و نباید یک رسانه تا جایی به فعالیت‌های زردش ادامه دهد که یک مسئله بومی که نشأت گرفته از فرهنگ غلط در جامعه است، تبدیل به یک مسئله ملی و حتی امنیت ملی تبدیل شود.