فکر کردن به جای ماشه چکاندن/ ردادی: باید پرسیدن را از شهید مطهری آموخت
11:44 2023/04/28

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، در سپهر انقلاب اسلامی همچنان نام «استاد شهید مرتضی مطهری» به عنوان یک ستاره درخشان می‌درخشد و جریان انقلابی کماکان مبانی خود را از «ده‌گفتار» و «تعلیم و تربیت اسلامی» دریافت می‌کند. هر انقلابی فرآیندِ بسیج توده‌ها را به همراه دارد و انقلاب اسلامی ایران بنا به اقتضا و ماهیتی که داشت، بیش از هر چیزی تحول انفسی و فکری در جامعه بود. پس باید موتور محرک انقلابی را در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها پیگیری کرد.

درباره اثرگذاری شهید مطهری در این فرایند، با محسن ردادی، پژوهشگر حوزه تاریخ انقلاب اسلامی و عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت‌وگو کردیم.

محسن ردادی

ردادی در ابتدای این پرسش و پاسخ گفت: انقلاب اسلامی از این جهت که توانست طیف اعظم جامعه را با خود همراه کند و بسیج توده‌ای به راه بیندازد به سایر انقلاب‌های دنیا شبهات دارد؛ چه بسا که این همراهی مردم در انقلاب اسلامی ایران بیشتر و پرشورتر بود. اما مسیر همراه کردن مردم با جریان انقلابی ایران شکل و صورت متفاوتی نسبت به سایر براندازی‌ها داشت. هر انقلابی اگر می‌خواهد واجد شرایط ملی و مردمی باشد، باید به سمت کشاندن مردم به سطح جریان مبارزه برود. اگر غیر از این شد دیگر نامش انقلاب نیست، بلکه چیزی در حد شورش و کودتاست. 

وی افزود: رهبری انقلاب و مسیر جذب نیرو هم در انقلاب‌های دنیا بنا به اقتضای ماهیت این حرکات متفاوت است. در کوبا انقلابی‌های حرفه‌ای و چریکی سردمدار مبارزه بودند، در انقلاب فرانسه روشنفکران و در انقلاب کمونیستی چین، کشاورزان نیروی اصلی انقلاب بودند. در ایران هم خوراک‌دهی اصلی انقلاب را باید در حوزه علمیه و در گام بعد در دانشگاه‌ها پیگیری کرد. نکته قابل توجه این است که انقلاب‌های دنیا در بیشتر موارد، جنگ مسلحانه و اقدام خشونت‌آمیز را به عنوان یک استراتژی انقلابی برمی‌گزیدند، اما در انقلاب ایران اصلا این سیاستِ روشی مطلوب نبود و امام هیچگاه تقدیم و جلو افتادن انقلاب را نخواست با رو آوردن به سلاح به دست بیاورد. امام انجام فعالیت فکری و اندیشه‌ای را سلاح اصلی انقلاب اسلامی دانستند.  

این پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی بیان داشت: فعالیت فکری آن ظرفیتی را خلق می‌کرد که می‌توانست سرآخر در بهمن ۵۷ به شکل میلیونی مردم را در سطح خیابان‌ها حاضر کند. این فرصت خوبی را در اختیار افرادی مثل شهید مطهری و حتی دکتر شریعتی قرار داد تا به وسیله سخنرانی و انتشار کتب، با مردم ایران ارتباط قرار کنند. در فضای مبتذل فرهنگیِ زمان پهلوی که یکی از مظاهر آن فاجعه «فیلم‌فارسی» است، شخصیت‌های فکری و اندیشه‌ای ایران با انتقال مفاهیم جدی و آموزش فکری ـ عقیدتی مردم آنان را به سمت و سوی ضرورت انقلاب سوق دادند و فضای ذهنی را به شکل صحیح آماده کردند. این کار محصول مجاهدت خستگی‌ناپذیری بود که با خونِ دل خوردن به ثمر نشست.

او تصریح کرد: مطهری به عنوان آغازگر نهضت فکری انقلاب اسلامی به جهت عمقی که کار او داشت از ابتدا مورد توجه مردم قرار گرفت و هنوز هم در صدر قله تاریخ انقلاب اسلامی قرار دارد؛ همانطور که آثار افلاطون و ارسطو پس از هزاران سال هنوز منبع جدی فلسفه است. البته این بدان معنا نیست که مطهری بی‌مانند است؛ ما شخصیت‌هایی همچون علامه مصباح را داشتیم که مطهری‌وار به فعالیت‌های علمی مبادرت ورزیدند و آثار گرانبهایی را خلق کردند، اما از دو جهت باید گفت مطهری کماکان مهم و ارزشمند است: اول اینکه گرچه شهید مطهری بعضاً به موضوعات روزمره مثل بانکداری و حجاب می‌پرداخت، اما تحلیل او از جنبه‌های فلسفی و معرفتی بود که نشان می‌داد او چگونه بین موضوعات عمیق و سطحی ارتباط خوبی برقرار کرده است. مطهری آغازگر چنین بینش و کنشی در فضای فکری طیف مسلمان است. 

ردادی گفت: نکته دوم در مورد شخصیت مطهری این است که فکر او نظام‌مند و سیستمی است. به این معنی که اگر کسی آثار مطهری را بخواند می‌تواند به یک دستگاه فکری منسجم دست پیدا کند که اگر موضوعات جدید را که امروزه مطرح است جلوی پایش بگذارند او به روش شهید مطهری و با آن منطق فکری به مسائل پاسخ می‌گوید. این امتیاز مهمی است که موجب شده تا حضرت امام و حضرت آقا هر دو بر مطالعه کتب شهید مطهری تأکید کنند. 

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در انتها گفت: شهید مطهری از چند جهت برای امروزِ ما قابل توجه است اما به نظرم بیش از هر چیز باید «سؤال» کردن را از او یاد بگیریم. مطهری به دلیل انسی که با جامعه و وقایع روز داشت توانست مسأله روزِ جامعه خود را فهم کند و به آن‌ها پاسخ‌ دهد. این فنّاوری را باید از شهید مطهری آموخت. 

پایان پیام/