به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، حسین خزائی شاعر آئینی و انقلابی کشورمان به مناسبت روز ملی خلیج فارس شعری با عنوان وطن سروده است که در ادامه میخوانیم.
وطن
گرچه در خونِ پاکت آغشته استدستِ ناپاکِ چرخِ ویرانگر
سوخت! گَر جانِ تختِ جمشیدتدر چَکاچاکِ تیغِ اسکندر
شیونِ دختران و شیحه اسبمُغول و غارت و اِلی آخر...
زخم هایت فقط زِ دشمن نیست!خوردی از لطف دوستان خنجر
طِیّ ننگینترین مُعاهدههایوسفم! نابرادرانه اگر
تکّه تکّه تورا فروختهاندگربه شاهانِ بی وجودِ قَجر
بودهاند از بِدایَتت تا حالاز خلیجَت بگیر تا به خزر
مردمانی که ننگ را هرگز!عاشقانی همیشه سینه سِپر
(سروها ایستاده میمیرند)خَم نخواهند شد برای تبر
خاک یعنی؛ تمام هستی ماخاک یعنی؛ شرف، پدر، مادر
کم شود گر که مُشتی از خاکتشده دنیا برایمان آخر
ای وطن جانمان به قربانتنابِسامان مباد! سامانت
حالمان میشود پریشان ازدیدنِ کاکُلِ پریشانت
ای که آسان به دست نامدهایتا به دشمن دهیم آسانت
زیر این سقف را ستون زده استاستخوانِ تنِ شهیدانت
ای به قربانِ ساحلِ اَمن وای به قربانِ موج و طوفانَت
ای به قربان جنگل و کوه وریگ هایِ کفِ بیابانت
تا ابد زنده باد ایرانمتا ابد زنده باد ایرانت
گاه تبریزِ در محاصرهایگاه در کودتاست تهرانت
گاه برنو به دوش در دلوارگاه در فومَنات و گیلانت
گاه چون شیخِ نور بر داریگاه! نوّاب و تیربارانت...
سبزِوار است جای جایِ تَنَتبی شُمارند سر بدارانَت
مرزهایت چو کوه پا برجابیستون و سهند و تفتانت
خالی از غُرّش پلنگ مَباداِی وطن هیچگاه میدانت
پایان پیام/