شعرخوانی سیاسی مطیعی در راهپیمایی 22 بهمن/شده هنگام علمداری ما بسم الله
10:22 2022/02/11

به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال در به دلیل شرایط در قالب خودرویی برگزار شد. در این مراسم میثم مطیعی در میدان آزادی به شعرخوانی سیاسی پرداخت که متن آن سروده محمد مهدی سیار، میلاد عرفان پور و علی‌محمد مؤدب است. متن شعر او به شرح زیر است:

باز جاری‌ست خیابان به خیابان این شورهم‌قدم باز رسیدیم به میدان حضور

زنده‌تر می‌شود این شور و نوا نسل به نسلتازه‌تر می‌شود آزادی ما نسل به نسل

زندگان نفس قدسی روح‌اللهیمآیه فتح بخوانید که ما در راهیم

‌سر ملت عشقیم که تا جان داریمسر و سودای رسیدن به شهیدان داریم

راهیانیم در این جاده‌ پر رؤیا ما در بیعت عشق است بیاید با ما

بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش استپرچم است و به دلش جلوه‌ «الله» خوش‌ است

پرچم عشق که خورشید همه آفاق استتار و پودش همه از خون رگ عشاق است

شده هنگام علمداری ما بسم اللهبگذر از خویش و به این بزم بیا بسم‌ الله

شده در بزم وفا جام بلا دست به دستپرچم دوست رسیده‌ست به ما دست به دست

بر زمین هر طرفی دست علمداری...آهسر هر دار خدایا سر سرداری...آه

بیرق مستی این تاک نخواهد افتادبه که بر خاک نخواهد افتاد

حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم استگفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است

باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد!دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد!

صف اول که به لبخند تو زیبا می‌شدشعر هم مثل همه محو تماشا می‌شد

انتقام تو که کابوس شب آمریکاستای یل معرکه! والله که بر ذمّه ماست

این نه عهدی‌ست که یک آن هم از آن برگردیمجان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم

! ز تو این روبهکان می‌ترسندآری از اسم تو هم مثل اذان، می‌ترسند

تو در این ظلمت شب سرخ‌ فریادیبردن نام تو ممنوع شد ای آزادی!

مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد روز میدان و شب واقعه اول باشد

ای نشسته صف اول! به عدالت برخیزمالک راه علی شو، به شجاعت برخیز

چشم‌ها را بنگر، تشنه‌ عدل است وطن همقدم با صف مردم، به صف ظلم بزن

با زر و زور، علی‌وار و دمادم صف‌شکن باش و در این خط مقدم

هان مبادا که چنان دولت قبلی، فرداگردن دولت قبلی فکنی مشکل را!

گوش این مردم از این وعده و آن وعده پر استوقت تنگ است نبایست که لحظه نشست

درد دل‌هاست گوش کنی مردم رانه که خاموش و فراموش کنی مردم را

کاش مردان تو آیینه پاکی باشندیعنی از جنس همین مردم خاکی باشند

موسم بت شکنی آمد و بت هم کم نیستهمچنان چاره ما شور خلیل‌الهی‌ست

بت تزویر و تکبر، بت فرزند و تبارهان، خلیلی شو و آن تیشه ی غیرت بردار

«تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب«وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب

علم قسط برافراز چو فرصت باقی‌ستحق مردم به‌خدا زندگی قسطی نیست

حق مردم نه زمین‌بازی و دست‌اندازی‌ستحق مردم نه چنین صنعت خودروسازی‌ست

مردم ما که نکردند دریغی از جانصد دریغ است که مانند کنون در غم نان

حاصل سازش و امید به دشمن دیدیمده برابر شدن قیمت مسکن دیدیم

ما از این جام چشیدیم و همه خیر و شرشضرر اندر ضرر اندر ضرر اندر ضررش

استخوانی به گلو مانده و خاری در چشمصبر کردیم و ندادیم عنان در کف خشم

صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماستشک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست

دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکستمفتضح گشته و خود نیز به این معترف است

رفت آن هیبت پوشالی‌ دشمن بر بادنرود حیله دجالی‌اش اما از یاد

چون که در معرکه جنگ سرش خورده به سنگفکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ

گر ز «تحریم» و ز «تهدید» ندیده‌ست اثردارد امید که «تطمیع» دهد باز ثمر

 چیست تحریم؟ همین خام‌فروشی‌هامانغفلت از گنج نهفته به دل دریامان

اقتصادی که به زنجیر دلار است هنوزاین تجارت که زمین‌گیر دلار است هنوز

 اصل تحریم همین چرخه خود‌تحریمی‌ستآن که همت کند و طرح نو اندازد کیست؟

گره کار وطن غیرت ما می‌طلبدعقل و عشق و جگری چون شهدا می‌طلبد

خندق است آی ببینید که احزاب آمداز صف ما برود، پی خواب آمد

عشق می و سرها به تماشا مستنددل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند

عطر عشق است که در شام و یمن پیچیده ست نور یارست به روی شهدا تابیده است

ره چراغان شده، جامانده مبادا باشیممی‌رود قافله وامانده مبادا باشیم

قدس ای قبله اول! خط پایانی تومقصد قافله هند و خراسانی تو!

هر که دارد سر همراهی سر بسم اللههر که دارد جگر خوف و خطر بسم الله!

مطیعی بناست در نماز جمعه پیش از خطبه‌ها نیز به شعرخوانی بپردازد.

پیام/