به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، در آستانه بزرگترین گردهمایی فرهنگی کشور یعنی نمایشگاه کتاب هستیم. ایامی که فضای شهر تهران، به شکل دیگری است و افراد یکبهیک با حضور در نمایشگاه کتاب، سعی دارند بار دیگر ارتباط خود با این یار مهربان را قوام بخشند. در ادامه سخنان رهبری معظم انقلاب را درباره اهمیت مطالعه و نمایشگاه کتاب میخوانیم.
یکی از کارهای بزرگ و مهم در سطح جامعه، این است که تبلیغات کتابخوانی همهگیر شود. ما امروز میبینیم برای کالاهای کماهمیت که تأثیری هم در زندگی انسانها ندارند، صاحبانش تبلیغات رنگینِ عجیب و غریبی را متصدی میشوند، مباشر میشوند. دستگاههای ارتباطجمعی، مطبوعات، صداوسیما آنها را پخش میکنند؛ در حالی که آن محصولات هیچ ضرورتی ندارند. هیچ لزومی ندارند. یک چیز اضافی در زندگی هستند. گاهی بودنشان مفید است، گاهی بودنشان حتّی مفید هم نیست؛ شاید مضر هم هست. محصولی با عظمت کتاب، با ارزش کتاب، درخور این است که تبلیغ بشود، تشویق بشوند کسانی که میتوانند کتاب را بخوانند، این را ما باید به صورت عادت در بیاوریم.(۱۳۹۰/۰۴/۲۹)
یکی از چیزهایی که ما امروز خیلی احتیاج داریم، برنامههای مطالعاتی برای قشرهای مختلف است. بارها اتفاق میافتد که جوانها را، نوجوانها را به کتابخوانی تشویق میکنیم، مراجعه میکنند، میگویند آقا چه بخوانیم؟ این سؤال یک جواب ندارد، احتمالاً جوابهای متعددی دارد. مجموعه متصدیان امر کتاب چه در وزارت ارشاد، چه در مجموعه کتابخانهها روی این مسأله باید کار جدی بکنند. در بخشهای مختلف، برای قشرهای مختلف، به شکلهای مختلف، با تنوع متناسب، سیر مطالعاتی درست کنند. اول این کتاب، بعد این کتاب، بعد این کتاب. وقتی که جوان، نوجوان، یا کسی که تاکنون با کتاب انس زیادی نداشته است، وارد شد، حرکت کرد، راه افتاد، غالباً مسیر خودش را پیدا خواهد کرد.(۱۳۹۰/۰۴/۲۹)
ایامی را که نمایشگاه کتاب در تهران برگزار میشود، به نظر بنده باید «بهار کتاب» نامید. زیرا کتاب حقیقتاً مطرح میشود و گروههای زیادی از مردم به ویژه جوانان سراغ کتابفروشها میروند. یعنی کتابفروشها، فروشِ خوبی از این جهت دارند و کتاب هم واقعاً به دست مردم علاقهمند میرسد. البته سلیقه و توقّع من این است که ما در طول سیصد و شصت یا شصت و پنج روزِ سال، هر روز به قدر یک روزِ این نمایشگاه، فروش کتاب در کشور داشته باشیم. دل من این را میخواهد. اگر چنین هم بشود، زیاد نیست، چون کشور ما کشوری متمدّن و دارای تاریخ و فرهنگ است. کشور ما مثل برخی از ممالک دنیا نیست که گذشته پربار و تاریخ و فرهنگ نداشته باشد. لذا در کشور ما اگر مردم ۱۰ برابر آنچه هم آمار اعلام میکنند، کتاب بخوانند، خیلی زیاد نخواهد بود و دور از توقّع نیست.(۱۳۷۵/۰۲/۲۲)
ارتباط مردم با کتاب، باید بیش از این باشد. من میبینم که متأسفانه کتاب در جامعه ما، آن مقدار که شأن این جامعه اقتضا میکند، رواج ندارد. اگر ما یک جامعه بیفرهنگ و تاریخ بودیم، جامعهای بودیم که گذشته و کسان فرهنگىِ با معرفت و برجستهای ندارد. انسانهای بااستعداد و فهیم و دارای بینش و طرز فکر بالا ندارد (مثل بعضی از جوامع گوناگونی که در گوشه و کنار دنیا هستند) بیرغبتی به کتاب قابل توجیه بود؛ امّا در جامعه ما با این همه انسانهای فرهنگی، برجسته، والا، اساتید، مؤلّفین، آشنایان با کتاب، شعرا، نویسندگان، علمای بزرگ، دانشگاهیان برجسته و عناصر فرهنگی و عالِم، چرا باید اُنس با کتاب اینطور باشد؟! سابقه فرهنگی و تاریخی ما خیلی زیاد است. جامعه ما اساساً جامعهای پخته و بالغ شده است؛ یک جامعه ابتدایی و بدوی نیست. مردم ما باید بیش از این با کتاب آشنا باشند.(۱۳۷۴/۰۲/۲۶)
پایان پیام/