کسی در جنگ شناختی برنده است که روایت اول را ارائه کند
08:26 2022/02/15

 

 

سراج: جنگ ترکیبی، دارای شاخه‌های مدرن و کارآمدی است که از هر نوع جنگ فیزیکی کاربرد و کارایی بیشتری دارد. جنگ ترکیبی شامل 8 نوع جنگ در 8 عرصه شامل عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، دیپلماتیک، امنیتی، شناختی و رسانه‌ای برای معتبر سازی تهدید نظامی است که اجزای هم افزای این جنگ را شکل می‌دهند.

در این راستا، مهمترین وجه جنگ ترکیبی را باید در عرصه شناختی و اداراک دانست که مبتنی بر ادارک سازی و ایجاد شناخت در مخاطب است. در این روش، دشمن افکار عمومی را برای رسیدن به اهدافی که دارد آماده کرده و آن‌ها را مهیای همراهی با خود می‌کند.

با استفاده از این ترفند، می‌توان انقلاب های رنگی و مانند آن را با هزینه ای کمتر در جامعه هدف حمله اجرایی کرد و آن را به سرانجام رساند. باید پذیرفت که غرب پشت جنگ ادارکی و شناختی موفق شده است بسیاری از ضعف های خود را پنهان کرده و با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای که در اختیار دارد با حالت تهاجمی به ملت‌های مستقل دنیا حمله کند.

سراج: بله این حرف درست است. در جنگ ترکیبی و تهاجمی باید به ستون‌هایی که این جنگ بر مبنای آن ایجاد شده‌اند توجه داشت. ستون جنگ ترکیبی، مفاهیم ادراکی و شناختی است که باید در آن به موضوع روایت‌ها و جنگ روایت‌ها به شدت توجه کرد.

مثلا وقتی قرار است حادثه‌ای رخ دهد یا وقتی حادثه‌ای رخ داده است، کسی برنده است که توانسته باشد روایت اول را سریع و به موقع ارایه کند.

به همین دلیل، یکی از پایه‌های اصلی برای پیروزی در جنگ شناختی و خنثی کردن اقدامات دشمن اقدام به موقع و سریع در برابر حوادث مختلف است تا بتوانیم با استفاده از سرعت عمل خود روایت‌های صحیح را به افکارعمومی ارائه کنیم تا بتوانیم این جنگ را به نفع خود به پایان ببریم. دراینجا رسانه‌ها نقش و بازوی اصلی را ایفا می کنند. رسانه منظورم فقط رسانه های سنتی نیستند بلکه رسانه های مدرن و فضای مجازی را هم باید در راس این رسانه ها به شمار آورد.

سراج: با این حرف موافقم. حوادث زیادی در کشور رخ داده است اما، ما در حوزه جنگ روایت‌ها دیر اقدام کرده‌ایم و این دشمن بوده است که روایت اول خود را انجام داده و در فضای مجازی روایت خود را  غالب کرده است. دشمن توانسته است با استفاده از این شیوه روایت خود را در جامعه منعکس کند و  از آن به عنوان خوراک خبری افکار عمومی استفاده کند.

 

 

ما باید برای مقابله با جنگ شناختی به جنگ روایت‌ها اهتمام کنیم. تاکید رهبر معظم انقلاب بر جهاد تبیین را هم در همین راستا باید ارزیابی کرد.

یکی از معانی ویژه جهاد تبیین این است که همه نیروهای انقلاب در حوزه جنگ روایت‌ها وارد عمل شوند و نگذارند روایت‌های اول در مورد مسایل مرتبط با موضوع انقلاب و اهداف آن از سوی رسانه‌ها و جریان‌های معاند و غربی ارایه شود.

سراج: من با این جمله موافق نیستیم بلکه معتقدم نباید این موضوع را محدود به زمان و رویدادهای خاص کرد. جنگ روایت‌ها را نباید محدود به زمان حال و اتفاقاتی که اکنون شاهد آن هستیم کرد.

بخش مهمی از جنگ روایت‌ها مربوط به تاریخ و تاریخ نگاری و تحلیل‌های تاریخی است که رهبرمعظم انقلاب پیش از این به عنوان جریان تحریف از آن یاد کرده بودند.چرا می‌گوییم باید این موضوع را محدود به زمان خاصی نکرد چون با گذشت نسلی رو به رو هستیم و نسل های پیش رو در حال از راه رسیدن هستند و این نسل باید با وقایع تاریخی که در گذشته با آن رو به رو بودیم، آشنا شود.

یکی از الزامات مهم جهاد تبیین هم همین است یعنی در جهاد تبیین باید با جریان تحریف مقابله کرد. اما، این موضوع به این معنی نیست که از وقایع در حال رخ دادن یا وقایعی که در شرف وقوع است غافل شویم. باید مراقب حوادث آینده باشیم که این حوادث را برای ما روایت اول نکنند.

از سوی دیگر، باید مراقب باشیم که در حوادث موجود هم روایت درست را ارایه کنیم و علاوه بر آن، باید جهاد تبیین تاریخی هم توجه کنیم.

سراج: این موضوع را باید در قالب همان جنگ اداراکی و تغییر مفاهیم مورد توجه قرار داد. موضوع فساد و اقدامات خاندان پهلوی، جنایات منافقین و جنگ تحمیلی 3 عرصه مهم تاریخی کشور است که در این عرصه ها  نیازمند جهاد تبیین و ارائه روایت‌های اول به نسل جوان هستیم.

نسل جوان ما آن سال ها را ندیده و درکی ازگذشته و اتفاقات رخ داده ندارند. اگر به درستی و به موقع در ارائه روایت‌های اول از این 3 موضوع دقت نکنیم، ممکن است جای جلاد و شهید با یکدیگر عوض شود. به این دلیل اهمیت دارد تا در بیان روایت‌های اول به درستی، دقت و سرعت اقدام کنیم تا نسل جوان آگاهی کافی را از آنچه که بر تاریخ کشور رفته است پیدا کند. اگر این اتفاق رخ ندهد، ممکن است نسل جوان ما در دامی که دشمن در جنگ ترکیبی آن را طراحی کرده است گرفتار شود.

سراج: اینکه چرا مردم از ابعاد جنگ ترکیبی اطلاع و شناخت کافی ندارند را باید در چند عامل جستجو کرد. شاید مهمترین موضوع این باشد که برای تبیین وجوه جنگ ترکیبی دشمن  گفتمانی در جامعه شکل نگرفته است تا باب مردم ابعاد این جنگ را تشریح کند.

ما در ادامه سخنان رهبری معظم انقلاب، نیازمند گفتمانی با موضوع جنگ ترکیبی هستیم که از سوی خواص جامعه و فعالان فضای رسانه‌ای در چارچوب قوانین و ساختارهای انقلاب خودش را جای دهد. باید نقش و سهم نهادهای انقلاب در مقابله با جنگ ترکیبی و جهاد تبیین به خوبی روشن شود چرا که اگر می خواهیم در حوزه جنگ شناختی و ادراکی ما روایت‌های دست اول از حوادث و مسایل دیروز، امروز و فردای انقلاب را ارایه کنیم، نباید منتظر عملکرد مسئولان بمانیم چرا که عملکردها ضعیف است و اگر منتظر مسئولان بمانیم  اتفاقی رخ نخواهد داد.

مردم باید این را بدانند که ما تقریبا همه ارکان جنگ ترکیبی را علیه خودمان شاهد هستیم.

در جنگ اقتصادی تحریم‌ها و موضوع فشار حداکثری، در بحث فرهنگی موضوع تهاجم فرهنگی، در عرصه دیپلماتیک تلاش برای به انزوا کشاندن ایران، در جنگ شناختی ماجرای فتنه 88، آبان 96 و 98 از جمله این جنگ‌ها بود که شاهد آن بودیم. به این دلیل، افکار عمومی در داخل این موارد را کمتر می شناسد و از این رو، رسانه باید ورود جدی‌تری به مسئله جنگ ترکیبی و معرفی ابعاد آن داشته باشد و نخبگان نیز تلاش کنند تا  در این عرصه به شکل دقیقبرای افکار عمومی موضوع تبیین شود.

سراج: مهمترین هدف جنگ ترکیبی، تغییر محاسبات، اداراک و شناخت جامعه هدف است. دشمن می‌خواهند مناسبات مسئولان و خواص ما را به هم بریزد و ما را دچار اشتباه محاسباتی کند.

از سوی دیگر، دشمن با اجرای مستمر جنگ ترکیبی در تلاش است امت اسلام و جامعه ایران را دچار فریب استراتژیک و تغییر در شناخت و رفتار کند. تغییر در شناخت و رفتاری که بتواند منجر به سازش یا آماده کردن افکارعمومی برای سازش پذیری شود. ما هم نباید در مقابل جنگ ترکیبی دشمن دست بسته رفتار کنیم و باید رویه‌ای تهاجمی در مقابل این اقدام در پیش گرفت. به این دلیل است که رهبر انقلاب بر تهاجمی رفتار کردن کشور در مقابل جنگ ترکسبی دشمن تاکید کردند.

با توجه به این فرمان معظم له، در مقابل این حرکت وظیفه داریم محاسبات دشمن را تغییر دهیم و به جامعه مخاطب حریف دسترسی پیدا کنیم تا بتوانیم ادارک درستی را نسبت به حاکمیتشان و سلطه جهانی که در اختیار دارند، ایجاد کنیم. گرچه این کار سخت است اما رسیدن به هدف تعیین شده در دسترس است. در جاهایی موفق شده‌ایم این اقدام را انجام دهیم اما، باید تلاش‌های خود را برای دسترسی به مخاطب جامعه هدف دو چندان کنیم.

 انتهای پیام /