به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، نخستین جلسه از سلسله نشستهای «پلان زندگی» با محوریت بازنمایی خانواده در سینمای ایران با نمایش و نقد و بررسی فیلم سینمایی «کتچرمی» در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
ابوالفضل اقبالی در این برنامه گفت: معمولاً آن تصویری که از خانواده در سینمای ایران، تصویر شده، تصویر متزلزل و آسیبپذیر است که خیلی چیزها در جایگاه خودش قرار ندارد. جایگاه مرد و پدر در سینمای ایران هم قابل تأمل است و اوج نگاه تخریبی به مردان و ضدیت با این جایگاه را اخیراً در یک فیلم دیدهایم. این تصویر خیلی اگزجره و غیر منصفانه است.
اقبالی در ادامه ضمن اشاره به بازنمایی نامناسب از مردان و صورتبندی تقابلی بین زن و مرد در سینمای ایران اظهار داشت: تصاویر مشابه دیگری در فیلمهای دیگری از سینمای ایران دیدهایم مردی که چه در جایگاه شوهر و چه در جایگاه پدر، نقش مفید و سازنده را ایفا نمیکند و حتی در یک فضاهایی به خانواده و همسرش ظلم میکند و یا خیانت میکند. متأسفانه تصویر غالب از مردان در سینمای ایران اینگونه است. در این سالها به یک دوگانه عجیب دامن زده شده است و گرفتار دوگانه زن مظلوم و مرد ظالم در فیلمها شدهایم. این دوگانهها و این صورتبندی تقابلی بین زن و مرد را در این سالها در تعدادی از فیلمها دیده میشود.
*«یک حبه قند» یک اتفاق و استثنا است
اقبالی ادامه داد: معمولاً فیلمی مثل «یک حبه قند» که یک خانواده گسترده را روایت میکند یک اتفاق و استثنا است. تصویر غالب، تصویر یک خانواده هستهای تک فرزند است. آن چیزی که سینمای ایران اصرار دارد از یک خانواده ایرانی روایت کند، یک خانواده هستهای است نه یک خانواده گستردهای که در آن کودک وجود دارد و پدر بزرگ و مادر بزرگ در آن هست.
*سینمای ایران با انصاف خانواده ایرانی را روایت نکرده است
وی افزود: عشق در سینمای ایران، در یک فضای غالباً فراخانوادهای اتفاق میافتد و ما عشق زن و شوهری در سینمای ایران نداریم و یا اگر داریم کم است. این در حالی است که عشق زن و شوهری قابلیت دراماتیک دارد و عشقهایی که در سینما میبینیم عشق بیسر و سامانی است. عشقهایی که عموماً ما در سینما شاهدش هستیم، عشقهای یا قبل از ازدواج و یا عشقهای دوست دختر و دوست پسری هستند. سینمای ایران به درستی و با انصاف، خانواده ایرانی را روایت نکرده است وکارنامه قابل قبولی در این زمینه نداشته است. شما نمیتوانید خدمتی که خانواده به اجتماع و فرهنگ کرده نادیده بگیرید.
حسین میرزامحمدی کارگردان فیلم کت چرمی نیز در این نشست در پاسخ به سوالی درباره سیاه نمایی در این فیلم گفت: ما در فیلم کت چرمی تأکیدی بر سیاهنمایی نداشتیم. قبلاً هم گفتهام، دو واژه باید از ادبیات مسئولان و سینماگران ما حذف شود. اول واژه سیاهنمایی از ادبیات مسئولان و دوم واژههای نکبت و فلاکت از ادبیات فیلمساز باید حذف شود. اگر این واژهها از ادبیات سینماگران و مدیران حذف شود. در این صورت سینمای ایران این ظرفیت را دارد که به شکل گستردهای به آسیبهای اجتماعی بپردازد. سینمای اجتماعی سایه روشن است. نه باید سیاه سیاه و نه باید سفید سفید باشد. سینمای اجتماعی یک جاهایی تلخ و یک جاهایی شیرین است.
میرزامحمدی افزود: قهرمان فیلم کت چرمی در فیلم، دو سفر انجام میدهد. یک سفر برای پیدا کردن پشت پرده ماجراها و اتفاقاتی که در فیلم رخ میدهد و دیگری سفر درونی و آشتی کردن با خود است.
کارگردان فیلم «کت چرمی» همچنین در پاسخ به سوالی درباره شباهت این فیلم و فیلم «مرد بازنده» گفت: بارها این نکته را عنوان کردم وقتی فیلمنامه را بردم دفتر کامران حجازی، هنوز خبری از «مرد بازنده» نبود. وجود مثلث جواد عزتی، محمد حسین مهدویان و کامران حجازی شاید به این شائبه شبیه بودن «کت چرمی» و «مرد بازنده» دامن زده است وگرنه این فیلم هیچ ربطی به مرد بازنده ندارد.
او افزود: ما تنوع ژانری در سینمای ایران نداریم و این نداشتن تنوع ژانری باعث شده اگر دو تا فیلم از نظر موضوعی شبیه به هم باشند، این شائبه به وجود بیاید که شباهت محتوایی دارند. زبان بصری من و محمدحسین مهدویان باهم فرق دارد و تفاوتهای بسیار زیادی بین «مرد بازنده» و «کت چرمی» وجود دارد.
پایان پیام/