امروزه دنیای علم و فناوری به سرعت در حال گسترش و دگرگونی است. رشد فناوری روزبه روز بر توفیقات بشر میافزاید و دستاوردهای جدیدی را پیش روی او می نشاند. تجربه نشان می دهد که اقتدار هر کشور به میزان تسلطش بر دانش و فناوری وابسته است و هر قدر بتواند پشتوانه های قوی تری از فناوری داشته باشد، توان ماندگاری و پایداری بیشتری در توسعه نامتوازن امروز خواهد داشت. در این میان، اتحادیه های علمی ـ دانشجویی از پشتوانههای موثر در گسترش دانش و فناوری و به تعبیری پل های ارتباطی میان دانش و توسعه محسوب میشوند.
اتحادیه انجمن های علمی یکی از مهم ترین نهادها در نظام علمی هر کشور می باشد. درحوزه علوم انسانی و عرصه سیاستگذاری های دولتی(شبکه های تصمیم گیری های علمی) مفهوم جدیدی است که در چارچوب `پارادایم مدیریت دولتی نوین و رویکردهای حکمرانی مورد بحث بوده، که به رابطه بین جامعه مدنی و نهادهای شکل گرفته در آن با دولت اشاره دارد. که در این میان اتحادیه ی انجمن های علمی ـ دانشجویی، به عنوان یکی از ذینفعان شبکه های سیاستگذاری، نقش ژرف و چشمگیری در فرایند خط مشی علمی در کشورهای مختلف ایفا می کنند.
در واقع «زندگی علم»، جریانی باز و نامتناهی است و هر نظام علمی که میخواهد در سطح عمومی-دولتی درباره امور علمی، به سیاستگذاری و ارزشیابی بپردازد؛ هم مشروعیت و هم موفقیت و کارآمدی خود را تنها از طریق تعامل با این زیست - جهان و پذیرش نقش اصلی اجتماع علمی در فرایندهای خط مشیگذاری عمومی برای علم و ارزشیابی آن به دست می آورد و در نهایت برای آن اجتماع به کار می گیرد و برای همیشه جاری و ساری نگه می دارد.
ما نخست این نکته را باید، فاش و آشکار پیش چشم و ذهن و گوش بنشانیم که بیگمان اتحادیه ی انجمن های علمی ـ دانشجویی و دانشگاهیان سراسر کشور می توانند در سیاستگذاری ها و ارزیابی های نظام علمی کشور مشارکت موثر و پویایی داشته باشند و بازوان فکری و علمی سودمند و سازنده ای برای اجتماع ما باشند. که شوربختانه فرایندهای جاری سیاستگذاری و ارزیابی نظام علمی اغلب با نادیده گرفتن عرصهی عمومی علم و بدون استفاده از مشارکت انجمنهای علمی و دانشگاهیان صورت میگیرد و نقش مهم انجمن های علمی درخلق دانش، اشاعه و توسعه دانش، موضوع تسهیم و مدیریت دانش در این نهادها، آن گونه که لازم است مورد توجه قرار نگرفته است.
این در حالیست که ما در اتحادیه ی انجمنهای علمی با یک نوع خرد جمعی و فعالیت علمی و عملی بعنوان قلب تپنده تولید فکر و علم کشور مواجه هستیم که دارای ظرفیت های بیشماری می باشند.
جایی که دانشجویان فرهیخته، کوشا و توانمند ما با اهداف علمی و تخصصی در حوزه های خاص علمی گرد هم میآیند و با فعالیت در انجمنهای علمی ضمن ترویج و تعمیق فضای علمی در دانشگاهها، زمینه رشد خود و سپس اجتماع را نیز فراهم میآورند. ظرفیتی ژرف و عمیق که بی تردید میتوانند نقش موثری در رفع بسیاری از مشکلات جامعه داشته باشند، که لزوم توجه و عزم و اراده ملی برای حمایت از اتحادیه ی انجمنهای علمی دانشجویی را انکارناپذیر میکند.
بیگمان تمرکز بر ارتباطات اتحادیه های علمی با نهادهای خارج از دانشگاه (به ویژه وزارت خانه ها، مجلس شورای اسلامی) و تحلیل و هدایت این روابط با برنامهریزی و هدفگذاری صحیح، میتواند منجر به شکلگیری کانالها و پل های مطمئن و اثربخش برای اجتماع باشد.
برای یکبار هم شده، باید بنشینیم و بیندیشیم که اتحادیه های علمی (هیات علمی و متخصصان دانشگاهی) کشور می توانند به عنوان مشاور در کنار کمیسیون های تخصصی مجلس تا همکاری با مرکز پژوهشهای مجلس نقش آفرینی داشته باشند. چرا که اتحادیه ها و انجمنهای علمی میتوانند در توسعه فرهنگ علمی و تقویت زیرساختهای علمی کشور نقش عمدهای داشته باشند و به عنوان بازوهای اجرایی حوزه پژوهش، فرصت خوبی برای تبدیل علم به عمل در اختیار کشور قرار دهند و (نیروی انسانی علمی و عملی راستین) را در اختیار پژوهش و فناوری کشور بگذارند و برای آینده کشور رشد و شکوفایی فراوان و هزارانی به ارمغان آورند.
جان کلام، پیشرفت هر کشور در گرو تلاش افراد، نهادها و گروه های مختلف جامعه است. که بی تردید اتحادیه ی انجمن های علمی در کشور یکی از مهمترین و کاربردی ترین نهادها در امر تحقیق و توسعه، تصمیم سازی ها و سیاستگذاری های علمی کشور محسوب می شوند و می توانند در تسهیم و توسعه دانش تاثیر بسزایی به ارمغان آورند. بنابراین مدیریت دانش اتحادیه های علمی ضرورتی است که در راستای توسعه دانش می بایست در سطح کلان مورد توجه قرار گیرد.
بدیهی است که این مهم نیازمند همکاری دستگاه های اجرایی، وزارت خانه ها و مراکز تحقیقاتی و صنعتی کشور است. که در برنامه ریزی های اجرایی می بایست مورد توجه متولیان امر قرار گیرد.
همه ما فعالان و دانشجویان اتحادیه های علمی ـ دانشجویی کشور امیدواریم... هر چند کم سو!
انتهای پیام/